تاریخ فلسفه از صفر
🔶 فلسفه یعنی عصیان جهت شرکت در پروژهی خوانش و آموزش تاریخ فلسفه از صفر با آیدی خودم در تماس باشید: @abozar_shariati
Більше27 388
Підписники
+1624 години
+1 0217 днів
+1 17830 днів
Архів дописів
02:55
Відео недоступнеДивитись в Telegram
☄ فکر کردن راجع به مفاهیم، جدی ترین مانع برای گاو شدن است!
پ ن:
بخشی از جلساتِ پرسش و پاسخ در اسکایپ.
🆔 @aboozarshariati
❤ 21👍 9👎 1
Repost from تاریخ فلسفه از صفر
دوستانی که تو پروژهی خوانش و آموزش تاریخ فلسفه از صفر (یا همون شخمزنی تاریخ فلسفه) شرکت کردن توجه داشته باشن که ده تا از اصطلاحات پرکاربرد و به ظاهر سخت و سنگین (اعم از سوبژکتیویسم دکارتیکانتی، سوژه و ابژه، فنومنولوژی، انتولوژی، اپیستمولوژی، لوگوس، خائوس، اپوخه، استعلا) در کتابها و مقالات فلسفی خاصه تاریخهای فلسفه را توضیح دادیم (و فایل جلسه را برای عزیزان در چنل خصوصی قرار دادیم) و با ایضاح مفهومی هر یک از مفاهیم، زمینه را برای درک بهتر و عمیقتر و ژرفتر تاریخ فلسفه مهیا کردیم.
سلسله جلسات بررسی اصطلاحات فلسفی در اثنای جلسات اصلی و معمولا در بخش پرسشوپاسخ ارائه خواهد شد.
برای حضور در این پروژه با آیدی خودم در تماس باشید:
@abozar_shariati
👍 7
Фото недоступнеДивитись в Telegram
انسان یک پروژهی شکست خورده است.
اینجا گوش کنید.
❤ 11👍 6👎 2💔 2
دوستانی که تو پروژهی خوانش و آموزش تاریخ فلسفه از صفر (یا همون شخمزنی تاریخ فلسفه) شرکت کردن توجه داشته باشن که ده تا از اصطلاحات پرکاربرد و به ظاهر سخت و سنگین (اعم از سوبژکتیویسم دکارتیکانتی، سوژه و ابژه، فنومنولوژی، انتولوژی، اپیستمولوژی، لوگوس، خائوس، اپوخه، استعلا) در کتابها و مقالات فلسفی خاصه تاریخهای فلسفه را توضیح دادیم و با ایضاح مفهومی هر یک از مفاهیم، زمینه را برای درک بهتر و عمیقتر و ژرفتر تاریخ فلسفه مهیا کردیم.
سلسله جلسات بررسی اصطلاحات فلسفی در اثنای جلسات اصلی و معمولا در بخش پرسشوپاسخ ارائه خواهد شد.
👍 11❤ 4😢 1
در پاسخ به یک دوست و البته برخی دوستان دیگر که مدام تقاضای بیوگرافی میکردند:
Abozar shariati:
آیا منظور شما از بیوگرافی مدرک داشتنه؟ اینکه مدرک من چیه؟ من معادل مدرک دکترا داشتم پاره ش کردم انداختم دور.
به همین دلیل Dr جلوی اسمم نمیذارم چون نیازی ندارم که از مدرک هویت بگیرم. من بیشتر از اگزیستانس خودم و نوع و نحوهی بودنم، جهانبینیم، سلوک فکریم، غنای درونیم هویت میگیرم تا مدرک و رزومه و ... که بیام جلوی اسمم یا توی پروفایلم تعداد شاگردانی که داشتم و دارم و مقالاتی که نوشتم و درسگفتارهایی که ارائه دادم و میدم رو بنویسم.
حالا به جز این چی میخواید بدونید؟ من فکر میکنم شما باید کمی در سیاق مرگ مولف به مخاطب نظر کنید. یعنی توجه داشته باشید که مهم خود اثر است و نه خالق آن.
مهم اینه که ابوذر شریعتی چی میگه، مهم این نیست که با چه مدرکی این چیزا رو میگه. چه تعداد از شاگردانش مدرک دکترا دارند یا استاد دانشگاه هستند و ...
اگر این چیزی که میگه، آموزشی که میده، چیز خوب و به درد بخوریه که خب ستفاده کنید اگر هم چیز خوبی نیست، چرته، از کنارش رد بشید و وقتتون رو تلق نکنید. این رویکرد رو نسبت به همه باید داشت نه فقط شخصِ ابوذر شریعتی.
کسی که حرف چرت میزنه، هزارتا مدرک هم داشته باشه، ده تا Dr هم جلوی اسمش بذاره، بازم حرفش چرت باقی میمونه.
کسی هم که حرف حق میزنه یا سخنی آموزنده طرح میکنه و باعث میشه بصیرتی بنیادین یا افقی نو و تازه به روی انسان باز بشه و باعث بهتر و دقیقتر و غنیتر و ژرفتر دیدن جهان بشه و نگاه و رویکردی انتقادی به آدمی بده، حتی اگر سیکل هم نداشته باشه باید زانو زد و ازش آموخت.
بله رزومهی واقعی، محرکی برای خلاقیت و عصیان علیه اتوریته و خارج از شدن از صغارت و ولایت دیگری وِ ایجادِ افق و بصیرتی آموزندهست، مهیا کردنِ بستری برای گفتوگو و تمرین تفکر و رواداریه و نه به زور پول صد جلد کتاب چاپ کردن یا حمال اطلاعات شدن و پشتسر هم اراجیف نوشتن و اسم نویسنده و محقق رو یدک کشیدن!
موفق باشید.
👍 95❤ 35👏 14😍 6🆒 4👎 2😢 2
Фото недоступнеДивитись в Telegram
خوانا شد یا نه هنوزم نمیتونید بخونید؟
👍 33❤ 26🆒 7👏 4🤯 1🤣 1
03:54
Відео недоступнеДивитись в Telegram
💥 متفکر به دنبال خود ارضایی نیست!
من دردِ نسل خودم را فریاد میزنم، درد آنانی را که براحتی نتوانستند و نمی توانند با پاسخ های سطحیِ دین بانان به پرسشهای سهمگین شرور گزاف و دردهای دهشتناک این زندگیِ بی رحم و به شدت کوتاه و نکبت بار خود را فریب دهند. حال تو میخواهی مرا دغل باز بخوان یا خدا ستیز و یا هر چه که عشقت کشید اما فریاد من از سر درد است و تأمّل و نه هیجانِ دین ستیزی و تصلّب و تعصب و تکبر!
▪️برشی کوتاه از فصل فلسفه ی نیچه
#ابوذر_شریعتی
🆔 @aboozarshariati
👍 35❤ 13
خودکشی چقد زباد شده
همین الان یه نفر تو محلهمون خودشو دار زد.
قبل از رفتن داشته به همسایه میگفته تیغ نداری گردنمو بزنم؟ اینم فکر کرده شوخیه گفته مرگ موش بخور.
اینه که میگم هرکی چنین حرفی زد سریع مزهپرونی نکنید نگید تو اگه شهامت داشتی حرفشو نمیزدی و بهجاش خودتو میکشتی.
💔 148👍 24🤯 14😢 10❤ 3👏 3
امشب جلسهی پنجم از پروژهی خوانش و آموزش تاریخ فلسفه راس ساعت ۲۳ برگزار میشه.
آیدی منم که دارید اگر علاقهای به شرکت کردن تو پروژه داشتید.
💔 8❤ 3👍 1
Фото недоступнеДивитись в Telegram
اینم دستخط الانمه
اولش نسخ یاد گرفتم
بعد نستعلیق
الانم شکسته مینویسم.
ببینم کیا میتونن بخونن. هرکی بتونه بخونه میارمش تو کلاس هایدگرپژوهی 😁
❤ 55👍 18👏 14😍 10🆒 9👎 1
Фото недоступнеДивитись в Telegram
دوستان ببینید میتونید این متن رو بخونید.
این دستخط منه
البته دستخط الانم نیست، دستخط پارسالمه
🤯 52🤣 30😍 4🆒 2❤ 1
Фото недоступнеДивитись в Telegram
حتا خانم خوب شده رفته تو آسمونا ❤️
❤ 86😍 22😱 5👍 3💔 1
05:22
Відео недоступнеДивитись в Telegram
💥شک چیست؟ آیا شک در وجود خداوند و رسالت انبیاء معصیت است؟
💥تفاوت شکِ مونتنی با شکِّ دکارتی
💥برشی از سلسله جلسات خوانشِ تاریخ فلسفه
#ابوذر_شریعتی
💥جهت حضور در پروژهی خوانش و آموزش کل تاریخ فلسفه در 360 جلسهی آنلاین به صورت شفاهی و همراه با پرسشوپاسخ و گفتوگو(دیالوگمحور) با آیدی من در تماس باشید: (روزهای زوج، شنبه، دوشنبه، چهارشنبه راس ساعت 22)
🆔 @abozar_shariati
👍 7❤ 2👏 1
Repost from مکاتب سیاسی از صفر
.
🟥 مدل B:
( مخالف با ساختار + مخالف با رویکرد حکومت)
پیش فرض اصلی: مخالفت با اصل ساختارهای نظام موجود و حاکم است.
🔷اپوزیسیون مدل B، در دموکراسیها به «ندرت» دیده میشود، چراکه امکان مخالفت با اصل ساختار و عملکرد دولت همیشه فراهم است.
با وجود این هستند کسانی چون
«Jason Brennan» که به نقد خودِ دموکراسی میپردازند و نه عملکرد دولت خاصی در ساختار دموکراتیک!
🔷اپوزیسیون مدل B، در دیکتاتوریها:
در این نوع، اپوزیسیون با اصل نظام سیاسی حاکم مخالف است و با رویکرد حکومت/ دولت سر ستیز دارد. به طور معمول و در ادامهی تعریفِ
«چیستیِ اپوزیسیون» گفته میشود:
تنها گروهی را اپوزیسیون بدانیم که درون مرزها مقابل اصل نظام حاکم میایستند، امّا این تقسیم بندی نمیتواند کامل و در وجه سیاسیِ خود جهان شمول باشد، بنابراین فعالیتهای اپوزیسیون در مدل B هم داخلیست و هم خارج از مرزها!
همانطور که پیشتر اشاره شد، اگر بخواهیم مخالفان خارج از مرزها را به رسمیت بشناسیم، چنان که خود تلاش میکنند فعالیت داشته باشند، میبایست به طور منسجم در «مخالفت با اصل ساختار سیاسی» کشور مشترک باشند. همین نکته وضعیت اپوزیسیون را در این مدل پیچیده و چه بسا آشفته میکند!
آشفتگیای با دلایل متعدد و چالشهای بسیار.
اپوزیسیون مدل B به طور کل سه شاخصهی اصلی دارند:
۱- مخالفت با اصل ساختار و عملکرد حکومت/ دولت
۲- «جدیّت» در گذر از وضعیت فعلی
۳- داشتن برنامهای برای فردای تغییر
مراد از معرفی این شاخصه، این نیست که گروهی به محض داشتنشان خود را اپوزیسیون بداند و کارش تمام میشود، بلکه به مثابهی این است کار ایشان تازه شروع میشود!
⛔️از جمله چالشهای اپوزیسیون خارج از مرزها دور بودن از جغرافیایی نیست که دغدغهاش را دارند، بلکه دور بودن از مردم، نظام حاکم و «تحولات هر دو» است! دور بودن و خارج از گود بودن به معنای بیخبریِ کامل نیست امّا چالش برانگیز و اجتناب ناپذیر است!
بیایید دوباره به چیستی اپوزیسیون برگردیم:
[…]، در یک تعریف به معنای مقابل ایستادن، عرضه کردن، پرداختن و نگاهی متفاوت به سیاستهای رایج در سیستم است، و در تعریف دیگر خود، نه تنها مخالفت، بلکه به معنای ایستادگی مقابل کلیت ساختار سیاسیست.
بنابراین، به محض زبان باز کردن و از اپوزیسیون گفتن باید پاسخ دهیم چه کسانی آن طرف دیوار ایستادهاند، به تعبیر دیگر مقابل چه کسی میایستید و با چه مقابله میکنید؟
ادامه دارد…
✍🏻بهار اخوان
👍 11❤ 4
Repost from مکاتب سیاسی از صفر
.
🟥 مدل B:
( مخالف با ساختار + مخالف با رویکرد حکومت)
پیش فرض اصلی: مخالفت با اصل ساختارهای نظام موجود و حاکم است.
🔷اپوزسیون مدل B، در دموکراسیها به «ندرت» دیده میشود، چراکه امکان مخالفت با اصل ساختار و عملکرد دولت همیشه فراهم است.
با وجود این هستند کسانی چون
«Jason Brennan» که به نقد خودِ دموکراسی میپردازند و نه عملکرد دولت خاصی در ساختار دموکراتیک!
🔷اپوزیسیون مدل B، در دیکتاتوریها:
در این نوع، اپوزیسیون با اصل نظام سیاسی حاکم مخالف است و با رویکرد حکومت/ دولت سر ستیز دارد. به طور معمول و در ادامهی تعریفِ
«چیستیِ اپوزیسیون» گفته میشود:
تنها گروهی را اپوزیسیون بدانیم که درون مرزها مقابل اصل نظام حاکم میایستند، امّا این تقسیم بندی نمیتواند کامل و در وجه سیاسیِ خود جهان شمول باشد، بنابراین فعالیتهای اپوزیسیون در مدل B هم داخلیست و هم خارج از مرزها!
همانطور که پیشتر اشاره شد، اگر بخواهیم مخالفان خارج از مرزها را به رسمیت بشناسیم، چنان که خود تلاش میکنند فعالیت داشته باشند، میبایست به طور منسجم در «مخالفت با اصل ساختار سیاسی» کشور مشترک باشند. همین نکته وضعیت اپوزیسیون را در این مدل پیچیده و چه بسا آشفته میکند!
آشفتگیای با دلایل متعدد و چالشهای بسیار.
اپوزیسیون مدل B به طور کل سه شاخصهی اصلی دارند:
۱- مخالفت با اصل ساختار و عملکرد حکومت/ دولت
۲- «جدیّت» در گذر از وضعیت فعلی
۳- داشتن برنامهای برای فردای تغییر
مراد از معرفی شاخصهها، این نیست که گروهی به محض داشتنشان خود را اپوزیسیون بداند و کارش تمام میشود، بلکه به مثابهی این است کار ایشان تازه شروع میشود!
⛔️از جمله چالشهای اپوزیسیون خارج از مرزها دور بودن از جغرافیایی نیست که دغدغهاش را دارند، بلکه دور بودن از مردم، نظام حاکم و «تحولات هر دو» است! دور بودن و خارج از گود بودن به معنای بیخبریِ کامل نیست امّا چالش برانگیز و اجتناب ناپذیر است!
بیایید دوباره به چیستی اپوزیسیون برگردیم:
[…]، در یک تعریف به معنای مقابل ایستادن، عرضه کردن، پرداختن و نگاهی متفاوت به سیاستهای رایج در سیستم است، و در تعریف دیگر خود، نه تنها مخالفت، بلکه به معنای ایستادگی مقابل کلیت ساختار سیاسیست.
بنابراین، به محض زبان باز کردن و از اپوزسیون گفتن باید پاسخ دهیم چه کسانی آن طرف دیوار ایستادهاند، به تعبیر دیگر مقابل چه کسی میایستید و با چه مقابله میکنید؟
ادامه دارد…
✍🏻بهار اخوان
👍 2❤ 2
I found a great app to cut video and convert video to MP3. It's Video to MP3 Converter. It is completely free!Download it on Google Play:https://goo.gl/dtTVhs
❤ 8👍 2
I found a great app to cut video and convert video to MP3. It's Video to MP3 Converter. It is completely free!Download it on Google Play:https://goo.gl/dtTVhs
👍 1❤ 12
ادامه 👆👆👆
به این دلیل که محمد، امین و راستگو بوده ادعایش را می پذیرند وگرنه پیامبراسلام مقدمات فلسفی #دکارتیکانتی یا #پارمنیدوسیهراکلیتوسی ندارد، چون آن ساحت و قلمرو با قلمرو فلسفه فرق می کند. فلسفه بذات الحادی است.
الحاد اینجا معنای بدی ندارد. یعنی شما وقتی که میخواهید فکر کنید باید اتوریتهی "آسمان وحضرت فرمودند" را کنار بگذارید.
هایدگر در درآمد به متافیزیک میگوید: «کسی که ایمان دارد نمی تواند به پرسش هستی بپردازد»، چون پاسخ برایش کاملا روشن است؛ آنجا دیگر استدلال کار نمیکند.
#پیشاسقراطیان کسی مثل تالس که عرض کردم تحت عنوان فوسیکوی از اینها نام میبردند عظمتشان دراین است که افسانه ها (mitologi) را، جهانبینی دینی را، آن جهان بینی که هومر ارائه میداد، همه را کنار میگذارد و خود میرود سراغ طبیعت و ماده المواد.
اینجا ایشان از آرخه صحبت میکند که به معنای حاق امور است. میخواهد با همین عقل خاکی در رابطه با مسائل بیاندیشد.
یک مثال دیگر میتوانم بزنم مثلا در کتب مقدس شما می خوانید که (یاایُّهاالذینَ آمَنوا اَقیمواالصَلاه) [ای کسانی که ایمان آوردید نماز را به پادارید] زمانی هست که یک نفر (عالم،روحانی یا...) این را معنی می کند میگوید این امر، امرمولاست.
نمازصبح را دو رکعت بخوانم یا سه یا چهار رکعت و استدلال فلسفی برایش ندارم. من ایمان آوردم وباید قبول کنم《الف، ب است》چرا؟چون حضرت فرمودند و تمام شد و رفت.
این از زمانی است که ما ازمعنی لفظ و جمله صحبت می کنیم یا خود مفهوم جمله.
یک زمانی هم هست که ما فقط از معنی صحبت نمیکنیم بلکه ما میگوییم معنیِ این معنی چیست؟
شما گفتید نماز بخوان، اما این عبارتی که تو معنی کردی معنی معنی چیست؟
یعنی ما از معنیِ معنی میپرسیم، وقتی از معنیِ معنا میپرسیم اتوریته کنار میرود. دیگر آن روحانی یا نماینده یا هرکسی که هست نمیتواند بگوید حضرت فرمودند.
خب تو میگویی قبول دارم حضرت فرمودند ولی میپرسم این چیزی که حضرت فرمودند معنایش چیست؟
پس اینجا ما با دو سطح از فهم روبهرو هستیم، یک فهم سمانتیک و یک فهم هرمنوتیکی.
فهم هرمنوتیکی یک قدم عقبتر برمیگردد و میگوید که این معنایی که تو به من معرفی میکنی دلالت بر چه چیز دارد؟ معنی عبارت از چه چیز است؟
به چه چیز ارجاع دارد. پس اینجا من وقتی از معنیِ معنا میپرسم بحث ما می رود در ساحت تفکر محض.
من اینجا ناچارم با شما بهواسطهی زبانی صحبت کنم که بین الاذهانی است.
تالس بهواسطهی زبانی بین الاذهانی (Intersubjectivite) برای ما از هستی صحبت می کند، با مفاهیم این زبان در رابطه با هستی میاندیشد.
با این تفکر پیش میرود و معتقد است که آن ماده المواد آب است. حال تفسیری که از آب هم هست تفاسیر متفاوتی است.
میدانید که درمسئلهی فرگشت دانشمندان معتقدند که اگر ما این مسئله را براساس شواهد علمی در حوزه (Science) بیشتر بکاویم به این نتیجه میرسیم که به تعبیر فلسفه، خودمان به آرخه و ریشهی انسان برگردیم، از آب نشات گرفته است، اگر شرایط فراهم نمیشد آن موجود آبزی از آب خارج شود اصلا موجودی به نام انسان نداشتیم.
خیلیها معتقدند که این تیزهوشی تالس است ولی من فکر نمیکنم اینطور باشد. اصلا اینطور نیست و ما نباید دچار این خطای فاحش آناکرونیسم (Anachronisme) شویم، دربارهی این مساله در فایل مرتبط اینجا توضیح دادهایم. توضیحات مفصل را میتوانید با شرکت در پروژهی خوانش و آموزش تاریخ فلسفه دریافت کنید.
#ابوذر_شریعتی
#استدلال_چیست
#پیشاسقراطیان
#دین و #فلسفه
👍 29👏 3🤣 2
به این دلیل که محمد، امین و راستگو بوده ادعایش را می پذیرند وگرنه پیامبراسلام مقدمات فلسفی دکارتی_کانتی یا پارمنیدوسی_هراکلیتوسی ندارد، چون آن ساحت و قلمرو با قلمرو فلسفه فرق می کند. فلسفه بذات الحادی است،
الحاد اینجا معنای بدی ندارد. یعنی شما وقتی که میخواهید فکر کنید باید اتوریتهی "آسمان وحضرت فرمودند" را کنار بگذارید.
هایدگر در درآمد به متافیزیک میگوید: «کسی که ایمان دارد نمی تواند به پرسش هستی بپردازد»، چون پاسخ برایش کاملا روشن است؛ آنجا دیگر استدلال کار نمیکند. پیشاسقراطیان کسی مثل تالس که عرض کردم تحت عنوان فوسیکوی از اینها نام میبردند عظمتشان دراین است که افسانه ها (mitologi) را، جهانبینی دینی را، آن جهان بینی که هومر ارائه میداد، همه را کنار میگذارد و خود میرود سراغ طبیعت و ماده المواد.
اینجا ایشان از آرخه صحبت میکند که به معنای حاق امور است. میخواهد با همین عقل خاکی در رابطه با مسائل بیاندیشد.
یک مثال دیگر میتوانم بزنم مثلا در کتب مقدس شما می خوانید که
(یاایُّهاالذینَ آمَنوا اَقیمواالصَلاه) [ای کسانی که ایمان آوردید نماز را به پادارید]
زمانی هست که یک نفر (عالم،روحانی یا...) این را معنی می کند میگوید این امر، امرمولاست. نمازصبح را دو رکعت بخوانم یا سه یا چهار رکعت و استدلال فلسفی برایش ندارم. من ایمان آوردم وباید قبول کنم《الف، ب است》چرا؟چون حضرت فرمودند و تمام شد و رفت.
این از زمانی است که ما ازمعنی لفظ و جمله صحبت می کنیم یا خود مفهوم جمله.
یک زمانی هم هست که ما فقط از معنی صحبت نمیکنیم بلکه ما میگوییم معنیِ این معنی چیست؟
شما گفتید نماز بخوان، اما این عبارتی که تو معنی کردی معنی معنی چیست؟
یعنی ما از معنیِ معنی میپرسیم، وقتی از معنیِ معنا می پرسیم اتوریته کنار میرود. دیگر آن روحانی یا نماینده یا هرکسی که هست نمیتواند بگوید حضرت فرمودند.
خب تو میگویی قبول دارم حضرت فرمودند ولی میپرسم این چیزی که حضرت فرمودند معنایش چیست؟
پس اینجا ما با دو سطح از فهم روبهرو هستیم، یک فهم سمانتیک و یک فهم هرمنوتیکی.
فهم هرمنوتیکی یک قدم عقبتر برمیگردد و میگوید که این معنایی که تو به من معرفی میکنی دلالت بر چه چیز دارد؟ معنی عبارت از چه چیز است؟به چه چیز ارجاع دارد. پس اینجا من وقتی از معنیِ معنا میپرسم بحث ما می رود در ساحت تفکر محض.
من اینجا ناچارم با شما بهواسطهی زبانی صحبت کنم که بین الاذهانی است.
تالس بهواسطهی زبانی بین الاذهانی (Intersubjectivite) برای ما از هستی صحبت می کند، با مفاهیم این زبان در رابطه با هستی میاندیشد. با این تفکر پیش میرود و معتقد است که آن ماده المواد آب است. حال تفسیری که از آب هم هست تفاسیر متفاوتی است.
میدانید که درمسئلهی فرگشت دانشمندان معتقدند که اگر ما این مسئله را براساس شواهد علمی در حوزه (Science) بیشتر بکاویم به این نتیجه میرسیم که به تعبیر فلسفه، خودمان به آرخه و ریشهی انسان برگردیم، از آب نشات گرفته است، اگر شرایط فراهم نمیشد آن موجود آبزی از آب خارج شود اصلا موجودی به نام انسان نداشتیم. خیلیها معتقدند که این تیزهوشی تالس است ولی من فکر نمیکنم اینطور باشد. اصلا اینطور نیست و ما نباید دچار این خطای فاحش آناکرونیسم (Anachronisme) شویم.
تالس دنبال جواب عینی میگشت. نمیخواست به خدایان متوسل شود، به همین جهت او وقتی از ماده المواد صحبت میکرد و سخن از آب به میان میآورد برای این مسئله هم تفاسیر متفاوتی ذکر کردند.
حال میتوانید رجوع کنید، ولی آنچنان هم نکات ژرفی در آنها نهفته نیست که ما بخواهیم خیلی سخت بگیریم، ولی تالس نخستین کسی بود طبق گزارشات تاریخی به مصر سفر کرد. نخستین کسی بود که از هندسه صحبت کرد و طبق برخی گزارشها اصلا اولین کسی بوده که هندسه را به یونان آورد پس ریاضی هم میدانست، اهل سفر هم بود، همانطور که ارسطو میگفت اهل مشاهدهی دقیق هم بود.
ارسطو شاگردان خود را مجاب میکرد که بروند در طبیعت برای ساعات زیادی مشغول به مشاهده شوند و بعد بیایند در رابطه با آن چیزهایی که مشاهده کردند به تأمل بپردازند. تالس هم این کار را می کرد. این ها طبیعت جوی بودند.
در برخی از گزارشات ذکر شده که تالس کسوفی را پیش بینی کرد، پس بسیار تیزهوش بود، بنابراین ما وقتی از تفکر فلسفی صحبت میکنیم این اشتباه است که ارجاعش بدهیم به افلاطون، باید برویم درتاریخ بگردیم و ببینیم مسئله از کجا آغاز شده است.
البته مسئله به خود تالس هم ختم نمی شود، تفکری که در یونان باستان بود همانطور که آقای شرف الدین خراسانی در کتابش میآورد از دیلز نقل می کند در برابر کسی به نام تسلر که انسان متعصبی هم هست نمیخواهد قبول کند فلسفهی یونان تحت تاثیرحکمت شرقی بوده است.
امروزه باستان شناسی و روش های علمی به کمک ما آمده و ما با ضرس قاطع میتوانیم خیلی از مسائل را برای خودمان روشن کنیم، من نمیگویم بهصورت لایتغیر اثبات میکنیم، ولی شواهد عینی داریم باستان شناسی به ما کمک کرده است. ما امروزه میدانیم که مسئلهی ریاضیاتی که توسط پیشاسقراطیانی مثل فیثاغورس و تالس و... مطرح شده بود برای نخستین بار بابلیان و مصریان بودند که از این مسئله سخن به میان آوردند.
آنها منجمان، فیزیکدانان و ریاضیدانان حاذقی داشتند و دیلز ادعا میکند که نه آنها با مسائلی مثل طغیان رود هم مواجه بودند و ناچار بودند خام اندیشی راجعبه ریاضیات کنند. نه اینطور نبود، آن ها مباحث بنیادین و عمیقی در رابطه با ریاضیات مطرح کردند. درحوزهی پزشکی هم اتفاقا به نتایج بسیار ژرفی رسیدند. درحوزهی اندیشه هم همینطور بوده است.
این حکمت و اندیشه از مصر، بابل، ایران و هندوستان به متفکران یونانی انتقال پیدا میکند و متفکران یونانی همانند تالس، فیثاغورس، هراکلیتوس، پارمنیدوس، آناکسیماندروس و آناکسیمنس این دیدگاهها را پخته میکنند؛ البته این بدین معنا نیست که حکمای ایرانی، هندی، مصری و بابلی اندیشهی پختهای نداشتند. این ادعا را هم نمیپذیریم، اینها در حوزهی ریاضیات، نجوم و پزشکی صورت خام مسئله را مطرح نکردند که یونانیها بگیرند و تئوریزهاش کنند اتفاقا به شکل تئوری اینجا هم مطرح بوده است. تنها تفاوتی که وجود دار و اتفاقا تفاوت بزرگی هم هست، این است که متفکران تمدن ایونی آمدند و از نگاه خشک طبیعی به مسائل صحبت کردند؛ اینکه ما به این عالم فارغ از ادیان، خدایان و هرگونه اتوریتهای نظر میکنیم. این مسئله، مسئلهی مهمی است و شجاعت بزرگی را می طلبد.
شما فکر کنید 2600 سال پیش بود، همین الان در ایران ما جرئت نمی کنیم خیلی از مسائل را مطرح کنیم چراکه خط قرمز ها فراوان است و نمیخواهیم که اهداف عالی علمی و فرهنگی که داریم را بهخاطر مسائل سیاسی قربانی کنیم، اما در آن زمینه و زمانه که تفکر اسطورهای هم غالب بوده و از خدایان سخن به میان میآوروند و خود جامعه هم یک جامعهی آریستوکراتیکی بود، با توجه به اینکه خدایانی حاکم بودند، متفکرانی ظهور میکنند و از چنین مسائلی سخن به میان میآورند.
بنابراین ما در رابطه با تالس یک جمعبندی داشته باشیم،او نخستین فیلسوفی است که از چشم خشک علمی سخن به میان میآورد، البته اینجا علم به آن معنایی که بیکن فیلسوف میگفت ساینس امروزی نمیگوییم، او هم این ادعا را داشت ما مرادمان را رساندیم
اینها طبیعت جوی بودند و فارغ از نگاه خدایان برای نخستین بار میخواستند به طبیعت نظر کنند و ببینند که هستی چیست یا معنا و حقیقت هستی چیست،
این سؤال هنوز هم ساختار شکن است
هم سؤال بنیادین و خطرناکی است. به همین دلیل نیچه به پیشاسقراطیان تا این حد علاقه نشان میداد و تالس متفکری بود که مشاهدات و پیشبینیهای علمی داشت، مثل همان کسوفی که خدمتتان عرض کردم و هندسه ای که از او ذکر کردند و اتفاقا اینها یک ویژگی دیگر هم داشتند که اهل زندگی اجتماعی بودند، یعنی بین مردم زندگی می کردند. حال بعدها راجع به سقراط بیشتر توضیح میدهم و این ویژگیها را وقتی ما در تالس میبینیم متوجه میشویم که در مسائل سیاسی هم دخالتی داشت.
ما استدلال را امرجمعی می دانیم، چون فرض کنید من ادعا می کنم انسان موجود فانی است؛ من وقتی چنین ادعایی می کنم اگر قرار است شما سخن من را بفهمید میگویید چرا ابوذر موجود فانی است؟
چرا یعنی چه؟شما اینجا یک ادعای مبهوم و موهوم و ناروشن برایتان مطرح شده و حال میخواهید این ادعای ناروشن را به واسطهی چیزهایی که برای شما روشن و قابل فهم است، مفهومی که برای شما قابل فهم نیست را روشن کنید. به زبان فرمال منطق صوری و ارسطویی و یا منطق قدیم.
شما اینجا ذهنتان از سمت معلوماتتان به سمت مجهولتان حرکت می کند. باید مخاطب برای شما مقدمات بدیهی ارائه دهد و استدلال قیاسی کند.
اینجا من که ادعا کردم ابوذر فانی است می گویم انسان موجود فانی است، شما دیدهاید دیگر عمه خاله و اطرافیانتان مردهاند پس قبول دارید که انسان میمیرد.
اگرشما بگویید بله و برایتان بدیهی باشد می گوییم پس این مقدمهی اول.
مقدمه دوم: ابوذر انسان است.
نتیجه: ابوذر فانی و میرنده است.
اینجا ما چه کردیم؟ شما را ارجاع دادیم به چیزهای عینی و انضمامی.
من نمی گویم که حتما آن مفاهیمی که به آنها ارجاع دادیم لمس کردنی است، ممکن است لمس کردنی نباشد. خود اتفاق مرگ که لمس کردنی نیست. ما هنوز نمیدانیم مرگ واقعا چیست چون کسی که ندیده از عالم مرگ به ما خبر بدهد ولی می دانیم که اتفاق میافتد.
مثلا مفهوم خوشبختی چیز قابل لمسی نیست ولی ما انسان ها بین خودمان میدانیم که تفاوت آدم بدبخت از خوشبخت چیست.
البته علی الظاهر در حالات اگزیستانسیال میتوان گفت بله کسی که گورخواب است از کسی که میلیاردر است خوشبخت تر است. شاید کسی از این حرف ها بزند اما علیالقاعده و علیالاصول ما میدانیم کسی که گور خواب است انواع و اقسام بدبختی و گرفتاری دارد، امید به زندگی ندارد دچار یاس است، بدبخت است دیگر.
انسان خوشبخت کسی است که زندگی آرامی دارد و خودش هم راضی است. اینها را آیا لمس می کنیم؟ نه ولی برایمان بدیهی است.
کسی که استدلال میکند برای چه کسی استدلال می کند؟ برای مخاطب تا او را قانع کند. پس حضور و وجود مخاطب در استدلال مهم است.
ما نمیتوانیم به آن بیتفاوت باشیم. اگر مخاطب قانع نشود یا ادعا کند برایش مفهوم نبوده ما باید برایش استدلال دیگری بیاوریم. حالا غیر از جایی که طرف لج می کند.
پس حضور مخاطب مهم است
و نکتهی دوم در استدلال این است که ما باید به چیزهایی ارجاع بدهیم که برای ما، برای جمع، برای انسانها، یک امر جمعی به حساب میآید چون اگر اینطور نباشد اگر امر خصوصی باشد، مثلا
من ادعا میکنم که خواب دیده ام همهی شما را بکشم. در این خوابم به من گفته شده که شما وظیفه دارید از طرف خداوند همهی این مخاطبان خود را سلاخی کنید و از شما هم تقاضا میکنم در راه خدا بیایید و سلاخی شوید.
شما میگویید استدلالت کو؟ میگویم خب درخواب دیدهام یقین دارم دیگر.
شما میگویید خودت یقین داری ولی برای ما استدلال کن. این ادعای تو برای ما نامفهوم است، برای ما مفهومش کن و این نامفهومیت را از بین ببر.
من باید استدلال کنم و استدلال یک امر جمعی است، اما اگر من دارم ادعایی می کنم که آن ادعا به عالم خصوصی من مرتبط است مثلا به عالم خواب و خیال من ربط دارد، عالم خواب و خیال که به شما ارتباط پیدا نمی کند کسی هم نمی تواند زبان خصوصی وضع کند. اصلا ماهیت زبان بین الاذهانی است.
به تعبیر ویتگنشتاین ما زبان خصوصی نداریم. این واژگانی که بهکار میبریم هرکدام قرارداد شده است. یعنی اجداد انسان با هم قرارداد کردند که مثلا به یک تکه سفیدی که در آسمان میبینیم و حرکت میکند بگوییم ابر.
پس هروقت بخواهم به آن اشاره کنم میگویم دیروز هوا ابری بود. دیگر نمیروم ابر بیاورم یا نشان دهم و بگویم منظورم از ابر این است.
زبان ابتنا بر قراردادها دارد و قراردادها ابتنا بر نشانه دارند.
زبان خصلت ارجاعی دارد به همین جهت ما وقتی از استدلال صحبت میکنیم نمیتوانیم ادعا مطرح کنیم. در متن متون مقدس هم استدلال فلسفی وجود ندارد.
درمتن قرآن کریم هم استدلال فلسفی وجود ندارد.
برای وحی یا برای خدایان استدلالی از این سنخ نمی توانیم داشته باشیم
قرآن می گوید (اَفَلا یَنظُرُ اِلَی الاِبِلِ کَیفَ خُلِقَت) [آیا نمی نگری شتر را چگونه خلق کردیم؟]
این یعنی چه؟ یعنی برو نگاه کن و بعد خودت به این نتیجه برس که بله این نمی تواند بدون دلیل باشد.
اشاره می کند شما بواسطه آیات خداوند به وجودش پی می برید.
اما آیا کسی که ادعای نبوت می کند میتواند با استدلال فلسفی ثابت کند که نبی خداوند است؟ نه، این مسئله ایمان آوردنی است.
👍 26👏 2🤣 2❤ 1😱 1
04:07
Відео недоступнеДивитись в Telegram
💥غرب چگونه توانست از جهنمِ قرونِ سیاهِ وسطی بیرون آید؟
▪️نقش و تاثیرِ فلسفه در این میان چه بود؟
💥فرانسیس بیکن و دکارت چه می گفتند که منجر به جابجاییِ پارادیم های علم و جهان بینیِ انسان غربی میشد؟
💥جهت حضور در پروژهی خوانش و آموزش کل تاریخ فلسفه در 360 جلسهی آنلاین به صورت شفاهی و همراه با پرسشوپاسخ و گفتوگو(دیالوگمحور) با آیدی من در تماس باشید: (روزهای زوج، شنبه، دوشنبه، چهارشنبه راس ساعت 22)
🆔 @abozar_shariati
👍 5👎 1❤ 1
04:07
Відео недоступнеДивитись в Telegram
💥غرب چگونه توانست از جهنمِ قرونِ سیاهِ وسطی بیرون آید؟
▪️نقش و تاثیرِ فلسفه در این میان چه بود؟
💥فرانسیس بیکن و دکارت چه می گفتند که منجر به جابجاییِ پارادیم های علم و جهان بینیِ انسان غربی میشد؟
💥جهت حضور در پروژهی خوانش و آموزش کل تاریخ فلسفه در 360 جلسهی آنلاین به صورت شفاهی و همراه با پرسشوپاسخ و گفتوگو(دیالوگمحور) با آیدی من در تماس باشید: (روزهای زوج، شنبه، دوشنبه، چهارشنبه راس ساعت 22)
🆔 @abozar_shariati
ادامه 👆👆👆
قشنگ فکر کنید رسانه چی رو چجوری بهتون نمایش میده.
این کلیپ فقط گوشهای از طبیعت وحش هست. جنایت واقعی رو انسان داره انجام میده در حق تمام این موجودات وگرنه اینا که زندگی طبیعیشونو دارن پشت سر میزارن" پایان نقل قول.
👍 47
I found a great app to cut video and convert video to MP3. It's Video to MP3 Converter. It is completely free!Download it on Google Play:https://goo.gl/dtTVhs
👍 10❤ 2
تکتک اونایی که باعث شدن من نتونم باک ماشینو پر کنم مقصرن و باید جواب پس بدن
هیچ میدونید چیو از دست دادم؟ اونایی که زدن میدونن. فک کنم با اون یه باک کل دوران جنگ رو تامین میشدن یا بشن.
🤣 112👍 4😁 4😱 2❤🔥 1❤ 1😢 1🆒 1
بچهها شما هم دیشب باک ماشینتون رو پر کردید؟
خوشبحالتون به آرزتون رسیدید من غفلت کردم بدبخت شدم بیدارم بودما ولی داشتم دعوای گروه عقلانیت رو مدیریت میکردم
🤣 89😁 8😢 4👍 2❤🔥 1
05:40
Відео недоступнеДивитись в Telegram
💥فلسفه و اتوریته
💥اندیشه ی اصیل کی و کجا صورت می گیرد؟
💥آیا می توان با تهدید و وعده، ادعای تفکر داشت؟ اگر آری چگونه و اگر نه چرا؟
💥آیا با انذار (ترساندن از آتش جهنم و عذابِ الهی) یا اِبشار (وعده ی حوریان کمر باریکِ نارپستان) می توان، در کسی ایجادِ ایمان کرد؟
💥جهت حضور در پروژهی خوانش و آموزش کل تاریخ فلسفه در 360 جلسهی آنلاین به صورت شفاهی و همراه با پرسشوپاسخ و گفتوگو(دیالوگمحور) با آیدی من در تماس باشید: (روزهای زوج، شنبه، دوشنبه، چهارشنبه راس ساعت 22)
🆔 @abozar_shariati
👍 11
به نظرتون افراطیهای حامی کودککشی اسرائیل در غزه، الان با فرار به پناهگاههاشون، میتونن سر سوزنی از وحشت کودکان معصوم و بیگناه کشته شده توسط ارتش اسرائیل رو درک و فهم کنن؟
👍 39❤ 5👏 1
خب جنگ هم که شروع شد. وقتشه که هراکلیتوس بخونیم. 😁
😁 110😢 18👍 9🤯 8🆒 7😍 5❤ 3😱 3❤🔥 2🤣 1
04:59
Відео недоступнеДивитись в Telegram
▪️بخش سوم از فایل ویدئویِ "تاثیر کلمات و نام ها در زندگیِ عینی و انضمامیِ انسان"
جهت حضور در پروژهی خوانش و آموزش کل تاریخ فلسفه در 360 جلسهی آنلاین به صورت شفاهی و همراه با پرسشوپاسخ و گفتوگو(دیالوگمحور) با آیدی من در تماس باشید: (روزهای زوج، شنبه، دوشنبه، چهارشنبه راس ساعت 22)
🆔 @abozar_shariati
👍 3
دوستانی که تو پروژهی خوانش و آموزش تازیخ فلسفه شرکت کردن لطفا راس ساعت ۲۲ در چنل خصوصی آنلاین باشید.
هرچند کلاسها ذخیره میشه ولی وقتی تو کلاس آنلاین هستید و گفتوگو میکنیم، نفس همین امر باعث با کیفیتتر شدن بحثهامون میشه.
👍 3💔 1