1 558
Подписчики
-824 часа
-627 дней
+22430 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
Repost from تبادل (اکانت بزرگه)💖
00:05
Видео недоступно
#گی🏳🌈
به زور حاملش میکنه تا کنارش بمونه...🔞💦
دستشو کنار سرم روی دیوار گذاشت و سمتم خم شد
یک سانتی صورتم خیره به لبام #ترسناک زمزمه کرد
_پس میخوای باهام #کات کنی؟
آروم سری به تایید تکون دادم
با همون لحن زمزمه وار ترسناکش #پوزخندی زد
+من صبر کردم تا بتونم باهات #سکس کنم و طعم #بدنتو بچشم بعد اونوقت تو میخوای بزاری بری؟
چیزی نداشتم بگم برای همین سکوت کردم ولی اون چهرش ترسناک تر شد و با اخم وحشتناکی یهو #کمرمو گرفت و پرتم کرد روی تخت
+وقتی حاملت کردم میفهمی
#متعجب چشمام گشاد شد و لرزون گفتم:
_تو از کجا #میدونی⁉️
https://t.me/+lii7QKXua8I5YjA0
https://t.me/+lii7QKXua8I5YjA0
پسر کیوتی که میفهمه قابلیت بارداری داره و به همین خاطر میخواد از دوست پسرش جدا بشه غافل ازینکه دوست پسرش خبر داره🙀🔥
900
رهام پسری با درصد پایین #مازوخیسم
مجبور به ازدواج با ارمغان زنی که چند سال از خودش بزرگتره میشه و حالا تو عمارت خاندان مستوف
#اسیر برادر زن های خشن و #مافیاش شده 🔞🍑
پسره رو تو انباری زندانی میکنن و هرشب باهاش بازی میکنن... 😈🔗
https://t.me/+OGaft159lOU0ZGJk
1300
Repost from N/a
-نمیخواستم امروزو اذیتت کنم ولی مثل اینکه میخاری
با ش* هوت لای رونمو کشیدم به ک** یرش
+آره میخارم ، بیا بخارونممم
از زیرم اومد بیرون و رفت پشتم وایستاد
اس* پنک محکمی زد بهم و با صدای خشن و بمش گفت
-داگی شو زود باش
داگی شدم و برای سک* سی تر شدن پوزیشن کمرمو بیشتر قوس دادم که با* سنم از آب اومد بیرون
کیسان از کمد کوچیک داخل حموم لوسیون رو برداشت
بعد اینکه خوب انگشتشو به لوسیون آغشته کرد کشید به سوراخ ب* اسنم
با این کارش ناله ای کردم
-هنوز مونده تا ناله کنی بیبی گرل من
#پارتواقعی
🔞🤤بیا ببین چجوری تو وان دوست دخترشو جر داد🤤🔞
ددی به هاتی آیان تاحالا دیده بودی؟💦👨🏻
https://t.me/+xaQrmUUQZXs1ZDQ0
https://t.me/+xaQrmUUQZXs1ZDQ0
https://t.me/+xaQrmUUQZXs1ZDQ0
13 پاک✅
رقاصه 𝙝𝙖𝙫𝙖𝙨 •🎀
عشق یعنی خودش خیسش کنه بشینه روش بالا پایین کنه💦👅
600
Repost from N/a
00:03
Видео недоступно
❪ چنل پارتنریابی با فرم ناشناس 😈👅 ❫
https://t.me/+tSlYbK2GOJEzNjc0
https://t.me/+tSlYbK2GOJEzNjc0
┉┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┉
🔞💦 ℙ𝕒𝕣𝕥𝕟𝕖𝕣𝕪𝕒𝕓𝕚
🍼💦 𝐁𝐃𝐒𝐌
🇮🇷💦 𝐋𝐆𝐁𝐆𝐐
🔥💦 𝕌𝕟𝕜𝕠𝕨𝕟
┉┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┉
https://t.me/+tSlYbK2GOJEzNjc0
https://t.me/+tSlYbK2GOJEzNjc0
★ ꒱ فرم فراخوان برای گی ها و لزبین ها 👅
★ ꒱ پارتنریابی BDSM و LGBTQ 💦
★ ꒱سینگل بیا توی چنل و با رل برو 🇮🇷
!!! درخواست بده !!!
۱۲ ظهر پاک شه 🌞
800
Repost from N/a
Показать все...100
Repost from N/a
00:02
Видео недоступно
نوحا، پسر ارباب روستا !
یه مرد سادیسمی که تشنهی انتقام نوزده سال تبعیدشه.
انتقام از همهی اونایی که مادرش رو سنگسار کردن و باعث مردنش شدن.
پا به اون روستا میذاره تا زندگی بقیه رو به آتیش بکشه، ولی یه شب یه دختر شونزده ساله میاد تو تختش که زیادی زلال و پاکه.
دختری که خودشو جای یه روسپی جا میزنه تا نوحا بکارتش رو بگیره.
ولی نمیدونست که قراره عموی کم سن و سالش عاشق اون دختر بشه و... ‼️‼️
https://t.me/+S9kuHW3CEi0yMWRk
https://t.me/+S9kuHW3CEi0yMWRk
https://t.me/+S9kuHW3CEi0yMWRk
9 صبح پاک
2200
Repost from N/a
- اون الفاست مرجان، تا روزی سه بار س*ک*س نکنه آروم نمیگیره، خوی وحشی داره!
وحشت زده نگاهش کردم که سوتینم رو در آورد و نگاهی به سینه های خوش فرمم انداخت.
- اون خیلی بزرگه، من چطوری...
- نگران نباش درد نمیکشی چون بیهوشت میکنه! نوحا عادت نداره تو هوشیاری با کسی سکس کنه؛ چشمای طرف باز باشه ارضا نمیشه...
هنوز حرفش درک نکرده بودم که سوزنی تو گردنم فرو رفت و بلافاصله صداش به گوشم رسید که مو به تنم سیخ شد.
- ببرش اتاق قرمز، وسایل جدید آوردم میخوام رو این توله سگ تست کنم 🔥
https://t.me/+S9kuHW3CEi0yMWRk
https://t.me/+S9kuHW3CEi0yMWRk
https://t.me/+S9kuHW3CEi0yMWRk
9 صبح پاک✅
2400
Repost from N/a
Показать все...300
Repost from N/a
00:06
Видео недоступно
روی تخت چـ وچـ ولم رو میمالیدم و آروم لبمو گاز میگرفتم
خیس خیس بودم و از حرکت دستم روی چـ وچـ ولم خمار و نزدیک ارضـا شدنم بود که ناگهان در باز شد و هیکل تنومند نوحا توی چهارچوب در نمایان شد
-داشتی با خودت ور میرفتی هرزه؟!
کمربند شلوارش رو شل کرد و...
خلافکاری که مرجان، دختر روستایی شونزده سالهای رو توی خونش زندونی میکنه و با پوزیشنای مختلف جرش میده🔞🔞💦
https://t.me/+S9kuHW3CEi0yMWRk
https://t.me/+S9kuHW3CEi0yMWRk
https://t.me/+S9kuHW3CEi0yMWRk
https://t.me/+S9kuHW3CEi0yMWRk
9 صبح پاک✅
2600