cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

♡بَـردِه یـا مَـعــشُـوق✨گُـلـی دَر مـیـانِ آتَـش♡

🖤🤍رمان برده یا معشوق🤍🖤 به قـلـم Ella🫂 ناشناس برده یا معشوق: https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-1228861-ipI7wKh 🔥🥀رمان گلی در میان آتش🥀🔥 به قـلـم گیلاس بنفش🍒💜 ناشناس گلی در میان آتش: https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-881593-VfwKFGr

Больше
Рекламные посты
2 711
Подписчики
-1424 часа
-427 дней
-2530 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

00:04
Видео недоступно
🍆♨️شکارچی ای که شکار یه دوارف میشه و مجبوره هر شب بهش سرویس بده♨️🍆 #تری‌سام🔥 #BDSM⛓ اریک ا#سپنکی به #باسن متیو زد و گازی از گوشش گرفت: -عاشق اینم که با اینکه هر شب #میگ‌امت ولی بازم #تنگی توله. #نیپل متیو رو #نیشگون گرفت و درحالی که محکم تر خودشو تو #سوراخش می کوبید لب زد: -تصمیم گرفتم به #پادشاه_تاریکی معرفیت کنم. #کون خوبی داری، #سرویس_دادنتم که خوبه. قیافه‌تم که جذابه، دهن #تنگی هم داری. کلا فول آپشنی برای #جن‌ده ارباب تاریکی شدن. https://t.me/+-nlmkl4Q5hM5N2Ux https://t.me/+-nlmkl4Q5hM5N2Ux
Показать все...
4.30 KB
00:05
Видео недоступно
#گی #اروتیک #قانون_و_اغوا وسط جلسه تحریکش کرده🔥💦 با پاهام ک.ی*رشو می‌مالیدم گوشاش سرخ شده بود اما وسط جلسه نمیتونست کاری کنه با چشاش خط و نشون می کشید که به هیچ ورم نبود💦🔞💦🔞 محکم فشار دادم چهرش رفت تو هم _چیزی شده جناب سخاوت _جلسه تمامه دوستان با بقیه منم سرخوش میخواستم برم که در بسته شد گیر افتادم _ حالا که بیدارش کردی خودت هم می خوابونیش 🥵🤬 تو بغلش چرخیدم سرخ و عصبی بود خودمو بیشتر چسبوندم بهش _بذارمش تو گهوارش؟🤤😈😈 https://t.me/+lXwDPkH_mIdlZTE0 https://t.me/+lXwDPkH_mIdlZTE0
Показать все...
animation.gif.mp40.79 KB
Repost from N/a
00:03
Видео недоступно
پسری که دزدیده شده و زیر خواب مرد مافیایی خشنی میشه و....♨️⛓♨️⛓🩸😈🩸😈 #گی #اجباری #خشن #پارت_واقعی همون مردی که منو دزدیده بود #لخت به این تخت بسته بود لخت وارد اتاق شد.♨️⛓ با دیدن #کلفتیش وحشت کردم.خیلی #بزرگ بود.🩸💦 اون بی توجه به #تقلا هام روم خیمه زد و با لحن ترسناکی گفت _اماده ای که جسم و روحت برای من بشه #صعکصی من؟!😈 ترسیده تکون خوردم که یه #ضرب واردم شد و فریادم پشت چسب خفه شد🔞 https://t.me/+m3ihAVhG7_czNWRk https://t.me/+m3ihAVhG7_czNWRk ۸ صبح پاک شه 🌞
Показать все...
animation.gif.mp40.58 KB
Repost from N/a
00:01
Видео недоступно
پسر بیناجنسی که با یه مرد عقیم ازدواج کرده و حالا که ازش باردار شده. می‌ترسه بهش بگه و شوهرش فکر کنه، بهش خیانت کرده، پس از پنهون میکنه و...🥺 #گـــــــــــــــــی 🏳‍🌈 #پناهگاه_اجباری_پارت349 https://t.me/+AbF-U56z0CdiMzM0 ناباور به دو خط قرمز خیره شدم. باورم نمیشد حامله باشم. مگه ایرج عقیم نیست؟ خودم که نمیتونم خودم رو باردار کنم. حالا باید چی کار کنم؟ نکنه به ایرج بگم و بهم شک کنه؟ میترسیدم بهش بگم و شک کنه، برای همین تصمیم گرفتم چیزی بروز ندم، اما... https://t.me/+AbF-U56z0CdiMzM0 از شوهرش مخفی میکنه که بارداره و وقتی شوهرش میفهمه حامله است و .... ۸ صبح پاک شه 🌞
Показать все...
unnamed.gif.mp40.15 KB
👍 1
- #سک.س معلم با دانش آموزش خلافه قوانینه میدونستی خانم معلم؟؟🔞💦🍒 از شنیدن صدای خش دارش  بین پام خیس شد و خمار بهش نگاه کردم که خیره به #سینه های درشتم شد دستشو گرفتم و زیر دامنم بردم و روی #بهشت خیسم گذاشتم که عصبانی نگاهم کرد و #نازمو تو مشتش گرفت و فشارش داد که ناله ی بلندی کردم -آههه.... عدنان لعنتی دیگه نمیتونم حداقل با انگشتات یکاری کن -اینجوری نمیشه خانم معلم این #بهشت خیسی که من حس کردم نیاز به یه چیز #کلفت تر داره........ https://t.me/+dJsdmXYs0Fg5MTY0 https://t.me/+dJsdmXYs0Fg5MTY0 معلم باکره ای که از رابطه میترسه ولی با دیدن عدنان شاگرد سک.س.یش سر جلسه امتحان خیس میکنه و پسره.......😱🔥👅
Показать все...
تا کی منتظر پارتگذاری رمان انلاین باشی؟⁉️🙄🔞 همه‌ی رمانای پولی اینجاست 👅🤩💦 رمان #حامی_تر_از_حامی : 🥵💥 یه پسری به اسم اهورا از سمت خانوادش خیلی تحت فشاره و تو مدرسه هم #آزار_جنسی میبینه تا اینکه... رمان #مسافر: 👅🧸 شاهو پسری ک بخاطر #ترس از اعدام با #ایسو ازدواج میکنه و ایسو اونو مجبور میکنه ک لیتل بویش 🍼 باشه .... 🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞 https://t.me/+sfLKdL5vBw05Yjk8 https://t.me/+sfLKdL5vBw05Yjk8
Показать все...
#part_351 #گلی_در_میان_آتش نیک: بعد از اینکه دور اول و دوم رو توی سالن انجام دادیم برای خوردن یکم آب به آشپز خونه رفتم،عمارت کاملا خالی بود جون ابراهام دستور مرخصی همه بجز مگی رو داده بود، مگیم که توی اتاق بیرون عمارت میمونه پس امروز کسی نیست و و میتونم راحت باشم، در یخچال رو باز کردم که آبراهامم پشت سرم اومد و نوتلا رو برداشت. بعد از خودن اب دستم رو گرفت: بشین. روی دوتا زانوم نشستم که در نوتلا رو باز کرد و مقداریش رو روی دیکش مالید، دیکش رو توی دستم گرفتم و زبونم رو دور کلاهکش کشیدم که کاملا مزه نوتلا میداد. چند باری دیکش رو وارد دهنم کردم که کاملا خیس شه و بتونم همش رو توی دهنم جا بدم، با چشمای طلاییش بهم خیره شده بود و نفس نفس میزد که صدای نفس های تحریک کنندش باعث شد دوباره شق کنم. دستم رو حلقه کردم و دور دیکم گذاشتم و همونطور که برای ددیم ساک میزدم برای خودم هندجاب میرفتم و مزه ی شیرین نوتلا دور دیک ددیم دیوونه کننده بود، دستش رو روی سرم گذاشت: حاححح عاححح نزدیکم میخوام بریزمش داخلت. بلند شدم و به سمت جزیره رفتم و دستام رو روش گذاشتم و روش خم شدم و شروع کردم به تکون دادن بوتم واسه ددیم، کمرم رو گرفت و محکم با یه ضربه دیکش رو واردم کرد، ناله ای کردم: امممم ددی عاشقشم ولی..... نفس نفس میزد: چیه؟ +اینطوری بچه رو اذیت میکنی. ضرباتش رو آروم تر کرد و سرش رو روی کمرم گذاشت و ناله ای کرد و تا قطره آخر خودش رو داخلم خالی کرد و بعدش منو برگردوند و روی جزیره نشوند و بعد از اینکه یه کیس طولانی رفتیم پاهامو دور کمرش و دستم رو دور گردنش حلقه کردم که منو توی بغل گرفت و به سمت اتاقمون رفتیم. _ مارسیس: بعد از خشک شدن موهای نیک اونو روی تخت انداختم و موهاش رو نوازش کردم، که کمرم رو بغل کرد و سرش رو روی سینم گذاشت و سینم رو بوسید: ددی امشب عالی بودی. پیشونیش رو بوسیدم: تو هم همینطور. سرش رو بالا گرفت: ددی منو ببوس. لباش رو محکم بوسیدم که بعدش چونم رو بوسید: عاشقتم ددی. محکم توی بغلم فشارش دادم: منم همینطور کوچولوی با نمک ددی ..... #bl #smut #mafia #amperg #Romantic
Показать все...
28👍 3
Repost from N/a
https://t.me/+uVZ2dmfTG8sxMzI9 #گی #سک_س_گروهی #بیغیرتی #تریسام
لبشو بوسیدم و یکم عقب رفتم *نظرت چیه یکم حالتو خوب کنم؟؟
:-میخوای باهات سکس کنم؟؟ تو دلم بهش خندیدم خوشم میومد حتی تو حالت مستی هم حالیشه *فقط بامن نه.. یه رابطه گروهی که.. https://t.me/+uVZ2dmfTG8sxMzI9 رمانی که با همه سلیقه ها جوره بزن رو لینک تا باطل نشده ۱۲ شب پاک شه 🌞
Показать все...
دلت #مردونگیه کلفت شاگردتو میخواد خانم معلم؟؟🫦💦🔥 Link تو سالن مدرسه بودم که با شنیدن صدای یکی از شاگرد هام ترسیده برگشتم که عدنانو دیدم نامتعادل سمتم اومد که فهمیدم مسته ترسیده گفتم : -اینجا چه غلطی میکنی عدنان !! الان مدرسه بستست همه ی بچه ها رفتن چنگی به سینه هام زد و قبل از اینکه جیغ بزنم جلوی دهنمو گرفت -جوووون دلم میخواد این #سینه های کوچولوتو انقدر بمالم تا بزرگ بشه شوکه نگاهش کردم که با رفتن دست بزرگش  زیر دامنم.........🔥😈 https://t.me/+dJsdmXYs0Fg5MTY0 https://t.me/+dJsdmXYs0Fg5MTY0 عدنان پسر کله خر و لات مدرسه که با دیدن خانم معلم جوون مدرسه #حشری میشه و توی کلاس #باکرگیشو ازش میگیره.....😳🔞💦
Показать все...
Repost from N/a
#گی #بیغیرتی #تریسام #سک..س_گروپ ❕❗️❕❗️❕❗️❕❗️❕❗️ #آ..لتمو از #دهنش درآوردم و سرشو #زیرش بردم منظورم فهمید و یکی از #تخمامو برد تو #دهنش.. همینطور که نوبتی #میکشیدوشون تو #دهنش #شلوار خودشم #درآورد.. ❔❓❔❓❔❓❔❓❔❓
اسپنکی رو کو..ن لختش زدم و بعد آروم انگشتامو بردم داخلش.. :-آه آههه *جوون خوشت میاد؟ :-اوهوم *انگشت شدنو دوست داری؟ :-اومم آرهههه دوسش دارم
https://t.me/+uVZ2dmfTG8sxMzI9 برای دوست نامزدش ساک میزنه؟؟😨🫣👅 ۱۱ شب پاک شه 🌞
Показать все...