به وقت عروسی :

قلبم اومد تو دهنم😐

🔴 شوهرم حین حمام کردن کجا میرود؟! ساعت ۱۰ صبح جمعه ۲۴ شهریورماه  زنی گریان با همسرش به دادگاه وارد شدند و زن هق هق میکرد و مى گفت هر روز ساعت ۳ بعدازظهر همسرم باحالت عادی به  حمام میرود و بعد از ۳ ساعت از حمام بیرون می آید... او میگفت در این ۳ ساعت همسرم در گوشه ای از حمام است و فقط صدای شیر آب می آید...زن گریه میکرد و میگفت که شوهرش رفتار کاملا غیر عادی دارد... با رضايت شوهر دادگاه ترتيبى داد تا   در حمام منزل دوربين قرار دهند ... تا واقعيت ثبت شود روز اول در ابتدا كاملا عادى شوهر به شستشوی خود پرداخت و همه چيز خوب بود تا در ساعت ٣:٢٥ دقيقه شوهر به گوشه ای از حمام پناه برد و ... ادامه داستان

به وقت #خاطرات خواستگاری یادمه این اولین آخرین خاستگار من تو 14 سالگی بود 😂😂 توی محرم شب یازدهم روضه خونه عمم بودیم اخراش بود ک مهمونا برن خواهرشوهر عمم اومد به بابام گفت که میشه برای امر خیر بیایم خونتون بابامم گفت برای چی گفتش دخترت برای پسرم بگیم بابامم ن گذاشت ن برداشت بین اون همه جمع به کوردی گفت (راد تِرِم) ینی برات میگوزم منم خر افتاده بودم گردن بابام قربونت برم فداتشم بابایی خودمی خلاصه همین دیگ 😂😂❤️ : @TimeToWedding 🤍"

به وقت #خاطرات خواستگاری یادمه این اولین آخرین خاستگار من تو 14 سالگی بود 😂😂 توی محرم شب یازدهم روضه خونه عمم بودیم اخراش بود ک مهمونا برن خواهرشوهر عمم اومد به بابام گفت که میشه برای امر خیر بیایم خونتون بابامم گفت برای چی گفتش دخترت برای پسرم بگیم بابامم ن گذاشت ن برداشت بین اون همه جمع به کوردی گفت (راد تِرِم) ینی برات میگوزم منم خر افتاده بودم گردن بابام قربونت برم فداتشم بابایی خودمی خلاصه همین دیگ 😂😂❤️ : @TimeToWedding 🤍"

ولی آهنگای تتلو با هوش مصنوعی>>>>>>❤️

این آهنگ تتلو با هوش مصنوعی اینستارو ترکونده😍💗 کاملش گذاشتم اینجا سریع دانلود کنید بپاکمش👇🏼🖤 @TatalooAi ◀️

ایده لاک عروس : @TimeToWedding 🤍"

به وقت #خاطرات عروسی سال ۹۸ عروسی دخترعموم من ۱۵ سالم بود. مامانم رفت آرایشگاه منو با خودش نبرد. منم از غیض نشستم خونه انقدر آرایش کردم که نگو(حالا هیچی هم بلد نبودم😂). خلاصه مامانم با زنعموم اینا از همون ور میره تالار و من بابام خودمون میریم. بابام منو دم در پیاده کرد خودش رفت که داخل پارکینگ تالار پارک کنه ماشینو. پسرعموم(برادر عروس) اونجا وایساده بود باهم سلام علیک کردیم و تبریک و فلان و اینا... نمیدونم چیشد یه ماشین از رو پام رد شد( چون درواقع وسط خیابون وایساده بودم) صدمه جدی ندیده بودم یعنی آنقدر با شدت نبود ولی کولی بازی در آورد جیغ زدم😂 این پسرعموم هم اومد منو بغل کرد و از وسط خیابون جمع کرد. یه فحش رکیکی هم داد به اون ماشینه که نگو😂 خلاصه من از ترس تو بغلش غش کردم و مجبور شدن منو ببرن بیمارستان که بعدش متوجه شدیم اصلا هیچیم نبود. اون پسرعموم هم عاشقم نشد متاسفانه😂 الان خودش زن داره : @TimeToWedding 🤍"

وقتی مادرشوهرت می‌فهمه شوهرت تورو بیشتر از اون دوست داره😂 : @TimeToWedding 🤍"

آقا من عفونت داشتم کل لباس زیرام همیشه خدا کثیف بودن و بو میدادن روم هم نمیشد به کسی بگم و سوال بپرسم یه روز که رفتم خونه عمم دیدم داره تو ی چنل یه چیزایی مینویسه یواشکی خوندم دیدم راه های رفع عفونت و کیست و خلاصه تمام تجربه هایی که تو طول ۸۰ سال سنش داشته رو نوشته ... ماشالا به این همه خلاقیتاش.منم یواشکی جوین دادم و شمام جوین بدین تا پیرزن نفهمیده و بدش نیومده بپاکم @tosiyeame