اونجا که میگه:
400 864
Подписчики
-83724 часа
-6 9117 дней
-2 06730 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
اونجا که هوشنگ ابتهاج میگه:
هر چه به گرد خويشتن
می نگرم در اين چمن
آينه ی ضمير من
جز تو نمی دهد نشان...
اونجا که فاضل نظری میگه:
برای آرزوهای محال خویش میگریم
اگر اشکی نمانَد، در خیال خویش میگریم
شب دل کندنت میپرسم آیا بازمیگردی؟
جوابت هرچه باشد، بر سوأل خویش میگریم
نمیدانم چرا اما به قدری دوستت دارم
که از بیچارگی گاهی به حال خویش میگریم
اگر جنگیده بودم، دستِکم حسرت نمیخوردم
ولی من بر شکست بیجدال خویش میگریم
به گردم حلقه میبندند یاران و نمیدانند
که من چون شمع هرشب بر زوال "خویش" میگریم
نمیگریم برای عمر از کف رفتهام، اما
به حال آرزوهای محال خویش میگریم
از دور ببینی به خدا حرف ندارم
نزدیک شوی جز چه خبر حرف ندارم
تنها شده ام پرت به یک گوشه ی دنیا
قطبی پره از خاک و شنم، برف ندارم
آنقدر شب و روز پـِیِ واژه دویدم
فعلی شده ام جز نشدن صرف ندارم
دنبال کسی باش کمی شاد تر از من
کز بهر رفاقت به خدا صرف ندارم
اونجا که صائب تبریزی میگه:
رسوایی معشوق نه جرمی است که بخشند
عاشق نبرد شکوه به دیوان قیامت
اونجا که عطار نیشابوری میگه:
زین پیش دلی بود مرا عاشق و امروز
جز بیخبریم از دل خود هیچ خبر نیست !
جانا اگرم در سر کار تو رود جان
از دادن صد جان دگرم بیم خطر نیست
دانی که چه خواهم من دلسوخته از تو؟
خواهم که نخواهم، دگرم هیچ نظر نیست
اونجا که فاضل نظری میگه:
امروز هم به رخوت بی بادگی گذشت
آری گذشت! مستی دلدادگی گذشت
در آتش خیال تو با خود قدم زدم
دوران عاشقی به همین سادگی گذشت
شوهری میخواست از دست زنش راحت شود و او را طلاق بدهد
روزی شوهر با ده کیلو نمک وارد خانه میشود و رو به زنش می گوید
شامی برایم درست کن که این ده کیلو نمک در آن باشد اما شور نباشد
وگرنه طلاقت می دهم.
زن شام را آماده میکنه و شوهر با تعجب میبیند که اصلا شور نیست
به نظرشما شام چه بوده است؟
مشاهده پاسخ
اونجا که واقف لاهوری میگه:
در سلسلهی زلفِ توام نام نهادند
آشفته، سیهروز، گرفتار، پریشان