همین
بیا فرار کنیم. با اسبها، شعر و این چیز گرم توی سینهمان.
Больше293
Подписчики
+124 часа
+17 дней
-830 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
رسیدم به جنگهای پیامبر و واقعا این بخش تاریخ اسلام رو دوست ندارم. به کندی پیش میره.
Repost from Some notes
پناه بر دوسپسر خوب از ناراحتی، خشم و ناکامیهای کاری و غیرکاری. از بیپولی، از افسردگی. پناه بر دوسپسر خوب از همهی چیزهای بد دنیا.
گفتم ادا یادم اومد چه چند وقته کار ادایی نکردم. اه. خدایا شوهر و خونه زندگی اداییم رو بهم بده من برم یه گوشهی این جهان زندگیم رو بکنم.
چقدر آدما راحت از بدی آدمای دیگه میگذرن. چقدر خوب. خوش به حالشون. من قشنگ کینهم رو بیست سال میکشم رو دوشم و هر کی عصبانی نباشه رو به چشم بد میبینم. یعنی چی یادت رفته؟ باید یادت بمونه چقدر به ما سخت گرفت این آدم.
واقعا توان و حوصله ندارم. زندگی رو خیلی دوست دارم ولی خیلی هیچی نشدم طور تو سکوت اتاقم خوابیدم و به قرآن گوش میدم و نمیدونم چرا صوت قرآن این همه بهم اضطراب میده؟ حوصله هم ندارم. کاشکی موقت به کما میرفتم و خواب میدیدم یه اسبم که میخوام تو دشت بدوم.