⊰تازیــانه|𝐓𝐀𝐙𝐈𝐘𝐀𝐍𝐄᯽⊱
﷽ تازیانه اینو یادت باشه هیچوقت نمیتونی از یه قاتل فرشته بسازی🔪🩸 ┄┅┄┅┄┄┅┄┅┄┄┄┅┄┅ به دنیای پر رمز راز شخصیتهای من خوش اومدید🥂 اینجا بوی خون میده🍷🫧 رمان حاوی صحنههای خشن و🔞 پارت گذاری پنج پارت در هفته🖤 از ساعت 22 الی 00:00⏳
Больше968
Подписчики
-524 часа
-137 дней
-3530 дней
- Подписчики
- Просмотры постов
- ER - коэффициент вовлеченности
Загрузка данных...
Прирост подписчиков
Загрузка данных...
Repost from N/a
همش اینجاست یه پکیج خاص و کمیاب از برترین قصهها که قرارداد چاپ دارن و عضویت محدود☺️👇🏼📚❌❌
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟ازدواجی اجباری با پادشاه هوس باز
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸عشقی پر از خون در جنگ جهانی دوم
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟امیر با نامزدِ برادرش ازدواج میکنه و...
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸عاشقانه ای میان زنی جسور و مردی عاشق پیشه
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟عشق رئیس بزرگ به کارمند قرتیش
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸صیغه ای اجباری برای ادامه همکاری
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟فاصله ای میان عشق و نفرت
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸آوا برای پیدا کردن قدرتش به آریوال میره ولی...
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟ازدواج دختر بیست ساله با شیخ پنجاهساله
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸رفتن به پارتی به شرط نجات از بدنامی
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟به دستور مادرشوهرم در زندان به قتل رسیدم و...
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸موفقیت بشرط خیانت به معشوق
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟دیدار دوباره دو قلب عاشق که از بچگی بهم تنیدهاند.
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸دختر عاشق بزرگترین دشمن خانوادش شد.
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟زنی که برای عشقش قاتل میشه
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸دختری که معشوقه خیالی قاچاقچی حرفهای میشه.
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟عشق اجباری وابسته به هوس
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸برای به دست آوردن قلب خانزاده، سر تنم قمار کردم
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟دایانا عاشق یک مافیا میشه، جاسوسی یا...
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸عشقی از نوع ممنوعه
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟رابطهی عاشقانه با برادر قاتل مادرم
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸دردسر شش ماه چت کردن با یک ناشناس
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟وارث بزرگترین باند مافیای ترکیه که عاشقپرواز میشه
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸مردی جذاب از جنس آرامش،مرهم زخم های ناتمام
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟عاشقانهای ناب میان دختر ترک و پسر بلوچ
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸عشقی برپایه یک شکست
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟بهم دست درازی شد مست کردم یادم برهخیانت دیدم
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸بعد مرگ عموم اسیر پسرعموی مذهبیم شدم
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟عاشق استاد جذاب دانشگاهمون شدم که با نقشه بهم نزدیک شده بود
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸دختری اسیر به دست دشمنان قسمخورده
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟عشق رئیس مافیا
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸پسری که دوستش میدزدتش و قمار میش
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟عشقی برخواسته از دل یک کینه
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸تقاص گناه دایی و مادرم رو دادم
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟فایل رمانهای کامل شده و ممنوعه
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸دوستدختر اجباری پسر شروزورگوی دانشگاهشدم
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟ازدواجی اجباری با مردی بدل و شکاک
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸تنهاامیدمردم براینجات ازاین بیماریماتبعیدیها
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟زاده قدرت بودم میان تمام ضعفهای جهان!
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸مردی که بعد از ده سال از شکنجه فرار میکند.
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟با نبودش مثل یک حباب تو خالی بودم؛پوچ وتهی...
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸مرد نابینایی که بعدها فهمیدم بابای بچمه
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟سرنوشتم با رفتن به اون جنگل کاملا عوض شد.
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸مردبیرحمی که فکر میکردم شوهرمه ازشحامله شدم
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟انتقام به شرط قتلهای وحشیانه
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸عروس خونآشام ها توسط گرگینه دزدیده میشه
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟بی خبر از گذشته ی تاریک دل بسته میشوند...!
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸شبابهش تجاوز میکردوروزها روی زخماش بوسهمیزد
جهتشرکتدرلیستکلیککنید↪️
200
Repost from N/a
-من،من تصمیم گرفتم ارثمو بدم به کوروش اما یه شرط دارم.
-می خوای با ارثت کوروشو بخری؟اونم با پیش شرط؟اصلا تو فکر کردی شوهرت جهان می ذاره
فائزه هر چه التماس دارد در نگاهش می ریزد.
-جهان نمی فهمه،طلاق که بگیرم دیگه به اون ربطی نداره پولمو به کی می دم.
مهوش دیوانه وار فریاد میزند:
-اونجای بچه توخونت بزرگ شد.چطور می تونی فکر دیگه ای داشته باشی.
-من عاشقشم. و از این حس سرافکنده نیستم.همه عمرمو به پاش می ریزم
مهوش فریاد میکشد:
-نذار دهنم باز بشه و از خاندان کثافت مجد بگم.
فکر کنم وقتشه کوروش بدونه واقعا کیه...
-التماست می کنم،من بدون کوروش می میرم
کوروش بی خبر از دلدادگی زن عموش از زندگی اشرافی که حق مسلمشه بیرون انداخته می شه.حالا بعد چند سال فائزه بر گشته تا هر جور شده به عشق پونزده سال جوون تر از خودش برسه...
این میان رازها بر ملا می شه و کوروش می فهمه واقعا کیه...
https://t.me/+AzT5BaqcHwc4NmU8
10صبح
900
Repost from N/a
#معرفی_رمان_آنلاین
📌 #سپردم_به_فراموشی
👫🏻 لیلی و بهداد
📝 #سمیه_عبدی
🪧 چکیده:
قصه ی ما از جایی شروع شد که لیلی میون مثلث عشقی گیر کرده، عاشق بهداد ولی ویهان از دختر عموی نشون کردش نمیگذره، تجاوز و آخرین راه حل میدونه تا جایی که کار به جایی میکشه که ...
https://t.me/+xBlT9mc13UwxZmNk
۱۰صبح
1000
Repost from N/a
- بدون اجازهی من دست به آتیش زدی اره؟؟
- دد، ددی بخدا میخواستم غذا درست کنم.
- دیگه بدتر، من تا تورو آدم نکنم آروم نمی.شینم😱🔞💦
https://t.me/+y4SystaVso82NTk0
https://t.me/+y4SystaVso82NTk0
صبح پاک
1400
Repost from N/a
دختره وسط مهمونی تو بغل مردی که توی کابوس شبهاش عاشقش شده بوده از هوش میره، ازش میخواد باهاش فرار کنه😱
جلو میرم و درست رو به روش میایستم، خودش بود!
همون مردی که رویای شبهام بوده و توی خوابهام میاومد الان دقیقاً رو به روم ایستاده...
-حالتون خوبه خانوم؟
بیحال میشم که توی یک حرکت منو توی آغوش گرمش میگیره، به چشمهاش زل میزنم و با بیحالی لب میزنم:
_تو رو خدا منو از این جهنم ببر.
https://t.me/+AzT5BaqcHwc4NmU8
۱۲شبپاک
700
Repost from N/a
همش اینجاست یه پکیج خاص و کمیاب از برترین قصهها که قرارداد چاپ دارن و عضویت محدود☺️👇🏼📚❌❌
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟ازدواجی اجباری با پادشاه هوس باز
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸عشقی پر از خون در جنگ جهانی دوم
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟امیر با نامزدِ برادرش ازدواج میکنه و...
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸عاشقانه ای میان زنی جسور و مردی عاشق پیشه
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟عشق رئیس بزرگ به کارمند قرتیش
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸صیغه ای اجباری برای ادامه همکاری
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟فاصله ای میان عشق و نفرت
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸آوا برای پیدا کردن قدرتش به آریوال میره ولی...
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟ازدواج دختر بیست ساله با شیخ پنجاهساله
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸رفتن به پارتی به شرط نجات از بدنامی
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟به دستور مادرشوهرم در زندان به قتل رسیدم و...
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸موفقیت بشرط خیانت به معشوق
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟دیدار دوباره دو قلب عاشق که از بچگی بهم تنیدهاند.
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸دختر عاشق بزرگترین دشمن خانوادش شد.
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟زنی که برای عشقش قاتل میشه
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸دختری که معشوقه خیالی قاچاقچی حرفهای میشه.
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟عشق اجباری وابسته به هوس
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸برای به دست آوردن قلب خانزاده، سر تنم قمار کردم
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟دایانا عاشق یک مافیا میشه، جاسوسی یا...
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸عشقی از نوع ممنوعه
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟رابطهی عاشقانه با برادر قاتل مادرم
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸دردسر شش ماه چت کردن با یک ناشناس
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟وارث بزرگترین باند مافیای ترکیه که عاشقپرواز میشه
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸مردی جذاب از جنس آرامش،مرهم زخم های ناتمام
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟عاشقانهای ناب میان دختر ترک و پسر بلوچ
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸عشقی برپایه یک شکست
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟بهم دست درازی شد مست کردم یادم برهخیانت دیدم
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸بعد مرگ عموم اسیر پسرعموی مذهبیم شدم
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟عاشق استاد جذاب دانشگاهمون شدم که با نقشه بهم نزدیک شده بود
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸دختری اسیر به دست دشمنان قسمخورده
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟عشق رئیس مافیا
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸پسری که دوستش میدزدتش و قمار میش
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟عشقی برخواسته از دل یک کینه
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸تقاص گناه دایی و مادرم رو دادم
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟فایل رمانهای کامل شده و ممنوعه
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸دوستدختر اجباری پسر شروزورگوی دانشگاهشدم
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟ازدواجی اجباری با مردی بدل و شکاک
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸تنهاامیدمردم براینجات ازاین بیماریماتبعیدیها
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟زاده قدرت بودم میان تمام ضعفهای جهان!
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸مردی که بعد از ده سال از شکنجه فرار میکند.
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟با نبودش مثل یک حباب تو خالی بودم؛پوچ وتهی...
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸مرد نابینایی که بعدها فهمیدم بابای بچمه
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟سرنوشتم با رفتن به اون جنگل کاملا عوض شد.
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸مردبیرحمی که فکر میکردم شوهرمه ازشحامله شدم
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟انتقام به شرط قتلهای وحشیانه
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸عروس خونآشام ها توسط گرگینه دزدیده میشه
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟بی خبر از گذشته ی تاریک دل بسته میشوند...!
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸شبابهش تجاوز میکردوروزها روی زخماش بوسهمیزد
جهتشرکتدرلیستکلیککنید↪️
300
Repost from N/a
دادمان مردیه که جنونوار عاشق برادر زن کیوتش میپشه.
شب عروسیش بهش محرک جنسی میخورونه و باهاش میخوابه🙊🔞💦
https://t.me/+y4SystaVso82NTk0
https://t.me/+y4SystaVso82NTk0
23 پاک
300
Repost from N/a
دختره وسط مهمونی تو بغل مردی که توی کابوس شبهاش عاشقش شده بوده از هوش میره، ازش میخواد باهاش فرار کنه😱
جلو میرم و درست رو به روش میایستم، خودش بود!
همون مردی که رویای شبهام بوده و توی خوابهام میاومد الان دقیقاً رو به روم ایستاده...
-حالتون خوبه خانوم؟
بیحال میشم که توی یک حرکت منو توی آغوش گرمش میگیره، به چشمهاش زل میزنم و با بیحالی لب میزنم:
_تو رو خدا منو از این جهنم ببر.
https://t.me/+AzT5BaqcHwc4NmU8
۱۲شبپاک
1100
Repost from N/a
همش اینجاست یه پکیج خاص و کمیاب از برترین قصهها که قرارداد چاپ دارن و عضویت محدود☺️👇🏼📚❌❌
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟ازدواجی اجباری با پادشاه هوس باز
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸عشقی پر از خون در جنگ جهانی دوم
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟امیر با نامزدِ برادرش ازدواج میکنه و...
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸عاشقانه ای میان زنی جسور و مردی عاشق پیشه
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟عشق رئیس بزرگ به کارمند قرتیش
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸صیغه ای اجباری برای ادامه همکاری
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟فاصله ای میان عشق و نفرت
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸آوا برای پیدا کردن قدرتش به آریوال میره ولی...
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟ازدواج دختر بیست ساله با شیخ پنجاهساله
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸رفتن به پارتی به شرط نجات از بدنامی
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟به دستور مادرشوهرم در زندان به قتل رسیدم و...
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸موفقیت بشرط خیانت به معشوق
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟دیدار دوباره دو قلب عاشق که از بچگی بهم تنیدهاند.
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸دختر عاشق بزرگترین دشمن خانوادش شد.
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟زنی که برای عشقش قاتل میشه
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸دختری که معشوقه خیالی قاچاقچی حرفهای میشه.
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟عشق اجباری وابسته به هوس
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸برای به دست آوردن قلب خانزاده، سر تنم قمار کردم
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟دایانا عاشق یک مافیا میشه، جاسوسی یا...
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸عشقی از نوع ممنوعه
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟رابطهی عاشقانه با برادر قاتل مادرم
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸دردسر شش ماه چت کردن با یک ناشناس
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟وارث بزرگترین باند مافیای ترکیه که عاشقپرواز میشه
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸مردی جذاب از جنس آرامش،مرهم زخم های ناتمام
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟عاشقانهای ناب میان دختر ترک و پسر بلوچ
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸عشقی برپایه یک شکست
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟بهم دست درازی شد مست کردم یادم برهخیانت دیدم
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸بعد مرگ عموم اسیر پسرعموی مذهبیم شدم
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟عاشق استاد جذاب دانشگاهمون شدم که با نقشه بهم نزدیک شده بود
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸دختری اسیر به دست دشمنان قسمخورده
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟عشق رئیس مافیا
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸پسری که دوستش میدزدتش و قمار میش
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟عشقی برخواسته از دل یک کینه
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸تقاص گناه دایی و مادرم رو دادم
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟فایل رمانهای کامل شده و ممنوعه
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸دوستدختر اجباری پسر شروزورگوی دانشگاهشدم
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟ازدواجی اجباری با مردی بدل و شکاک
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸تنهاامیدمردم براینجات ازاین بیماریماتبعیدیها
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟زاده قدرت بودم میان تمام ضعفهای جهان!
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸مردی که بعد از ده سال از شکنجه فرار میکند.
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟با نبودش مثل یک حباب تو خالی بودم؛پوچ وتهی...
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸مرد نابینایی که بعدها فهمیدم بابای بچمه
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟سرنوشتم با رفتن به اون جنگل کاملا عوض شد.
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸مردبیرحمی که فکر میکردم شوهرمه ازشحامله شدم
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟انتقام به شرط قتلهای وحشیانه
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸عروس خونآشام ها توسط گرگینه دزدیده میشه
💚⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪📟بی خبر از گذشته ی تاریک دل بسته میشوند...!
ィ🤎⃚⃡⃝۪ٜ⃡۰۪۪۪۪۪🧸شبابهش تجاوز میکردوروزها روی زخماش بوسهمیزد
جهتشرکتدرلیستکلیککنید↪️
110
Repost from N/a
Фото недоступно
امیر سلطانی پسری جذاب و خوشتیپ....😮💨
پسری که یک اتفاق تلخ باعث تغییر زندگی و آینده اش میشه ....
با کشته شدن برادرش توسط رفیقش مجبور به جدا شدن از نامزدش میشه و باید با خون بس ای که وارد عمارتشون میشد تن به ازدواج میداد....😮❗️
خون بس ای که پدر امیر برای گرفتن انتقام از قاتل پسر کوچیکش وارد عمارتش میکنه و امیر هم به دلیل گرفتن انتقام خون برادرش و سرد شدن دل سوختش قبول میکنه و از عشقش جدا میشه و با اون دختر ازدواج میکنه و شبش باید دستمال خونی که رسمشونه تحویل مادرش بده و....🔞💔
https://t.me/+xwLaZCLhCmRjM2M0
۲۴
عضویت محدود است🚷
600