cookie

Мы используем файлы cookie для улучшения сервиса. Нажав кнопку «Принять все», вы соглашаетесь с использованием cookies.

avatar

💜خانه های رنگارنگ🌈

Рекламные посты
4 823
Подписчики
-124 часа
-337 дней
-12630 дней

Загрузка данных...

Прирост подписчиков

Загрузка данных...

👩‍❤️‍💋‍👨 بازگشت معشقوق و یا همسر ۱۰۰ درصد تضمینی 👰‍♀🤵‍♂ بخت گشایی و جفت روحی تضمینی 🖤جادو سیاه 🕯 باطل کردن انواع سحر و جادو و طلسم 💰 رزق و روزی و ثروت ابدی 🔓🔑 راهگشایی و مشگل کشایی 🪞 آینه بینی با موکل گفتن کل زندگی شما  💍 انگشترهای  موکل دار تضمینی 🫀👅 تسخیر قلب و زبان بند قوی 🧞‍♀ احضار هر فردی که مدنظر باشد 🎓قبولی در آزمون و کنکور و استخدامی ظرفیت کارها محدوده2r https://t.me/joinchat/AAAAAE57mXt6dkjF0iovog https://t.me/joinchat/AAAAAE57mXt6dkjF0iovog
Показать все...
00:26
Видео недоступно
#استایل -ایده استایل وینتیج برای بهار🩳👗 •پیراهن های وینتیج بلند و چین دار ، میتونه شکم و پهلو رو کاور کنه.استفاده از کمربند و بالا بستن اون ، میتونه شما رو کشیده تر نشون بده.👡
Показать все...
00:01
Видео недоступно
رژیـــم نگـیـریـد 😳🤨🤫 اگر چاق هستید و بیشتر اضافه وزنتون شکم و پهلوهاتون جمع شده، رژیم غذایی روش مناسبی نیست 😟 رژیم سوخت ساز بدنتون پایین میاره و باعث میشه اضافه وزن بیشتری برگرده وارد کانال زیر بشید تا راه درمان بیش از 8000نفر که به سادگی لاغر شدن رو ببینید👌👌 برای درمان چاقی و لاغری روی لینک زیر کلیک کنید👇 https://t.me/joinchat/AAAAAEL52BBBflt3RlDJsQ خیلی زود پاک میشه یکبار برای همیشه لاغر شو. ولاغر بمان با تیم حرفه ای شوک لاغری 👆👆👆
Показать все...
00:23
Видео недоступно
میدونستید فارکس خیلی ها رو ثروتمند کرده؟ این کانال سیگنال خرید و فروش میده و خیلی مشهوره✌️ R زندگی خیلیا با این کانال عوض شده. برید داخلش چک کنید، متوجه حرفام میشید که چقدر آدما سود و سرمایه زیادی از استادش کسب کردن👇👇 لینک کانال
Показать все...
00:35
Видео недоступно
#استایل -استایل برای دیت های بهاری🥰
Показать все...
01:18
Видео недоступно
❌حشرات و حیوانات موذی خطرناک📣 📣اختراعی شگفت انگیز📣 ✅با کمترین هزینه از شر هر نوع حشره و حیوان موذی (سوسک،ساس،موش و...)راحت شوید ⭕️ضمانت کارایی ⭕️بدون خطرات سمپاشی✨ ⭕️بدون هیچ گونه خطر برای انسان و حیوانات خانگی🌱🍀3² برای مشاوره رایگان ودریافت هدیه ویژه🎁 برای سه نفر اول  وشرکت در قرعه کشی  عدد ۷ را به سامانه ۱۰۰۰۲۰۰۵۰۰۰ ارسال نمایید.
Показать все...
#پارت_۳۱۹ ➖دشمن عزیز منو به حالت آویزون روی دوشش انداخته بود و از پله های مارپیچی چوبی بالا میرفت. سر و دستهام شلُ ول آویزون بودن و دستهای اون،  یکیش به دور پاهام و اون یکی  روی کمرم قرار داشت. میدونستم که زیاد سنگین نبودم و کسی چون اون بالا بردن من از پله ها براش در حکم بالا بردن یه چمدون بی زحمت بود با اینحال  قطعا  از این شرایط و از اینکه به زحمتش انداخته بودم ناراضی بود و کفری! با چشمهای تنگ شده ام به باسنش نگاه کردمو گفت: -عجب کونی داریا شریف... پوزخند بلندی زد و گفت: -و تو خیلی هیزی... مست و شل و ول خندیدم و گفتم: -من هیز نیستم...من فقط نسبت به زیبایی های دور و اطرافم بی تفاوت نیستم ...هه هه هه. میگم حالای میدی بزنیم ؟ ها ها ها.... گف دستشو زد به باسنم و گفت: -خفه شوووو ! درحالی که هی تکون تکون میخوردم و اینور اونور میشدم آهسته اما پرسشی گفتم: -میگما شریف !؟ سرد و یخ جواب داد: -بله لب و لوچه ام رو آویزون کردمو با حالت غمیگنی  گفتم: -یک شب توروا زمستی تشبیه ماه کردم... پرسید: -خب.... ؟! زدم زیر خنده و گفتم: -کی.ر منم نبودی من اشتباه کردم... من به قه قهه زدنم ادامه دادم و اون با تاسف گفت: -تو از سیروس هم داغونتری! خیلی داغونتری! خیلی خیلی خیلی داغونتر ! این مزخرفهات رو از کجا یاد میگیری؟ بجاش دو خط حافظ حفظ کنی بهتره هاااا ! تار موی اویزونم رو دور انگشت پیچوندم و دوباره پرسشی گفتم: -شریف...؟ نفسش رو کلافه بیرون فرستادو جواب داد: -باز چیه !؟ درحالی که نمیدونستم داره من رو کجا میبره و یا حتی اصلا توی چه حال و شرایطی ام گفتم: -یک شب  من از رو نعشگی واسه تو  راست کردم صبح که چِتیم پرید دیدم بچه گراااااز   کردم! وقتی زدم زیر خنده  سری به تاسف تکون دادوگفت: -تو نمیتونی راست کنی خوشگله! تو اون چیزی که قابلیت  راست شدن داره رو نداری پس دیگه زر نزن! بی جون شدم چون سرم داشت گیج میرفت. این سرگیجه بعلاوه ی حالت تهوع زبونم رو کوتاه کرد و دیگه صدای جز هم هم های گنگ از دهنم بیرون نیومد... 💜🩵همونطور که میدونید پارت گذاری اینجا فقط شنبه تا چهارشنبه است💜🩵 💜🩵اما چنل وی آی پی برای تمام روزهای هفته پارت داره💜🩵 💜🩵💜بعلاوه پارت هاااای هدیه💜🩵💜 💜🩵پس اگه مایل هستید یه پَرش چند ماهه داشته باشید میتونید همین امشب با خرید عضویت به اندازه ی چند ماه از چنل اصلی جلو بیفتید💜🩵 🌙لینک چنل اعتمادسازی اینجاست و شما میتونید خریدهارو بررسی کنید👇 https://t.me/+WtoLNffa9CxmN2Nk توجه داشته باشید که: [اگه درخواستتون معلق مونده و عضو نشدید به این معنی هست که تلگرامتون اصلی نیست. نسخه های اصلی قائل هک شدن هستن و هر لحظه امکان دیلیت شدن خود به خودی و پریدن اطلاعاتتون هست] 💜🩵پارت گذاری vip کاملا مرتب و منظم هست💜🩵 💜🩵تبلیغات، آگهی های مختلف و...نداریم💜🩵 🔻جهت خرید،راهنمایی و پرسش در خصوص عضویت vip به ادمین مربوطه پیام بدید🔺 ادمین فروش: @Barf2021
Показать все...
👍 8 1
#آقازاده #پارت217 نگاه همه با ناباوری به شمسی که داشت اتاق رو ترک می‌کرد دوخته شده بود و اتاق توی سکوت سنگینی فرو رفته بود؛ سکوت سامان اصلا نشونه‌ی خوبی نبود، شوکا باید یه کاری می‌کرد... لئون نباید به خاطر اونن قربانی می‌شد. سامان قدمی به سمت شوکایی که روی زمین کنار در افتاده بود برداشت و دختر با نگاه اشکی و ناباورش به چهره‌ی کلافه و چشمای بسته‌‌ی مرد مقابلش نگاه کرد؛ اون که قصد نداشت کاری که شمس گفته بود رو انجام بده مگه نه؟ نه امکان نداشت، سامان هیچ وقت نمی‌تونست تا این حد بی‌رحم باشد... نمی‌تونست! - سامان تو اینکار و نمی‌کنی دیگه مگه نه؟ تو نمی‌تونی انقدر بی‌رحم باشی، نمی‌تونی... لطفا لئون رو فراری بده و بزار بره، لطفا! سامان به آرومی چشماش و باز کرد، اما انگار جرئت نگاه کردن توی چشمای شوکا رو نداشت، چون با سری پایین افتاده‌ مقابل لئون وایساد و جمله‌هایی رو به زبون آورد که انگار مال اون نه بلکه مال پدرش بودند... اون مرد توی این چند سال خیلی عوض شده بود، انگار باید از این به بعد اونو به جای سامان، شمس دوم صدا می‌زدند. - شوکا رو به تخت ببندید و روغن و آماده کنید. قطره اشکی از دریای سیاه نگاه شوکا روی صورتش سقوط کرد و در حالی که سرش و به چپ و راست تکون می‌داد خواست به سمت لئون بره که دو نفر از آدمای درون اتاق به سمتش اومدند و با گرفتن بازوهاش اونو از روی زمین بلند کردند و به سمت تخت کشوندند. شوکا شوکه دست و پا زد که خودش و از حصار دستاشون بیرون بکشه، اما با دیدن لئونی که با لبخند تلخی به چهره‌ی غرق در اشکش خیره شده بود و سرش و به چپ و راست تکون می‌داد دست از تقلا کردن برداشت. همه چیز در کسری از ثانیه اتفاق افتاد؛ دستاش محکم به پایه‌ی تخت بسته شد و روغن خیلی زودتر از چیزی که فکرش و می‌کرد آماده شد.
Показать все...
دستای بادیگارد بابارو با لذت به تاج تخت بستم و با خماری ک.ص.م.و رو لباش کشیدم و مست رو دهنش نشستم _اووف...تپلم اب انداخته اروند! بی جون خم شدم و ک.ی.ر.ش.و همزمان با دستم مالیدم و با سیخ شدنش لیسی به کلاهکش‌زدم _بابات بفهمه با بادیگاردش... دوباره لیسی به سالارش زدم که بلاخره دست از تقلا کشید و شروع کرد به خوردن ک.ص داغم و...🍑🔞💦 https://t.me/+zTXo34OCYywyZTRk زیر بادیگارد سک.سیش جر میره و هر شب سوراخاش با منیش پر میشه....💦🍓🔞 فقط #حش.ریا بجوینن🫦🍑❌
Показать все...