cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

ٖؒ﷽‌کلبـہ شعرو בکلمـہ و موسیقی‌ٖؒ﷽

🌹🌹🌹سلام دوستان بهتر از جان بهترین کانال شعرو دکلمه😍😍😍🌹🌹🌹نمایشنامه👌شعر❤️ پس با ما همراه باشید 🌹 ❤️در کانال ارتباط با مدیرت کانال @aliazarm1364 https://t.me/Mahfel_Shero_deklame

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
414
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
-17 روز
-9430 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

00:07
Video unavailableShow in Telegram
⚪️✨امــروز از خــدا 🌸✨برای  تک تک تون ⚪️✨ایـنـگـونـه دعـا کـردم 🌸✨الـــهــی امــــروز ⚪️✨پـنـجـره آرزوهــاتــون 🌸✨باز بشه به سمت باغ اِجابت ⚪️✨و دلتون غرق در شادی بشه 🌸✨حـالـتـون خـوب خـوب ⚪️✨دلـــتـــون شـــاد شـــاد 🌸✨کسب و کارتون پر رونق پر رونق و در ⚪️✨زنـدگی خوشبخت خوشبخت بـاشـیـد 🌸✨تـقـدیـم بـا بـهـتـریـن آرزوهـا ⚪️✨آخر هفته تون شـاد و بینظیر 🌾🌾🌾
نمایش همه...
4.04 MB
Photo unavailableShow in Telegram
⚘الهی ⚘امـروز ⚘پنجره‌آرزوهایتان ⚘باز بشه به سمت‌باغ‌اِجــابت ⚘و دل‌وجانتان ⚘غـرق‌درانوارشادی‌ورضایت گردد صبحتون بخیر♥️ 🌾🌾🌾
نمایش همه...
ساقیا بر سر جان بار گران است تنم بادہ دہ باز رهان یڪ نفس از خویشتنم من از این هستے خود نیڪ بہ جان آمده‌ام تو چنان بی‌خبرم ڪن ڪہ ندانم ڪہ منم نفس را یار نخواهم ڪہ نہ زین اقلیمم چہ ڪنم صحبت هندو ڪہ ز شهر ختنم گل بستان جهان در نظرم چون آید روضہ باغ بهشت است نہ آخر چمنم پیش این قالب مردار چہ ڪار است مرا نیستم زاغ و زغن طوطے شڪر سخنم مرغ باغ ملڪوتم نیم از عالم خاڪ دو سہ روزے قفسے ساخته‌اند از بدنم اے نسیم سحرے بوے نگارم بہ من آر تا من از شوق قفس را همہ درهم شڪنم خنڪ آن روز ڪہ پرواز ڪنم تا ور یار بہ هواے سر ڪویش پر و بالے بزنم در میان من و معشوق همام است حجاب وقت آن است ڪہ این پردہ بہ یڪ سو فڪنم #همام_تبریزی - غزلیات - شمارهٔ ۱۴۲ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌  🌾🌾🌾   ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌
نمایش همه...
قاصدک گریه مکن ،  بر دل دیوانه ی ما ... مصلحت نیست چنین حال ، به ویرانه ما ، ساقی ما نه چنانست که می پنداری .. جرعه ای عشق کًفاف است به پیمانه ی ما ، قاصدک گو به سفر کرده که از دوری او .. جام تلخست مرا ، محرم میخانه ی ما ، روزگاریست که از دوری او میسوزیم ... چکنم نامه بری نیست به پروانه ی ما ، قاصدک گو قدمی رنجه نمااید به ثواب .. تا منّور شود افاقِ .. سیه خانه ی ما ، دردلم نیست به جز عشق تو .وُ خاطر تو ، چه ثمر است به جز عشق ، به کاشانه ی ما ، قاصدک گو  که خیالت همه شب همره ماست ، از غم توست .. همه ،  نعره ی مستانه ی ما ، همه سودای تو است و به تو می اندیشیم ، جز رخت نیست در این خانه  ی ویرانه ی ما ، قاصدک گو چکنم ؟ نیست مرا همدم غیر .. غم هجران تواست ...وُ  ، دل دیوانه ی ما ، 🌾🌾🌾
نمایش همه...
صدایش‌ زدم‌ پرسید شما ! مگر من‌ جانش‌ نبودم 🌾🌾🌾
نمایش همه...
می‌کشیدم درد را و درد من را می‌کشید مشت بر در می‌زدم، جانم به لب‌ها می‌رسید مشت بر در، مشت بر دیوار، مشتی در برم منقبض می‌شد وجودم، ضجه‌هایی در سرم بند بند استخوان‌هایم اسیر درد بود روح بیمارم از این آشفتگی‌ها زرد بود زهر می‌نوشید من را، من تمام زهر را راه می‌رفتم شبیه آفتی من شهر را شهر من را ضجه می‌زد، ضجه می‌زد درد را شهر می‌خواهد نباشم، این منِ شبگرد را خستگی را خسته کردم، زندگی را خسته‌تر درد را وابسته کردم، مرگ را وابسته‌تر من خودم را پیر کردم، مادرم را پیرتر لحظه‌ها را دیر کردم، سال‌ها را دیرتر مشت بر دل می‌زنم، یک مشت بر دیوارها من جهان را خسته کردم از پسِ تکرارها پاک می‌خواهم تمامم را، تمامم پاک را کاش از سر بگذرانم قصه‌ی غمناک را #سمیه_جلالی 🌾🌾🌾
نمایش همه...
Photo unavailableShow in Telegram
شب هادر خــانه خـدارا بکــوب و دلـــت را به او بسپارتنها جایی است که ساعــت کاری نداردو ورود برای عمـــوم آزاد است. ✨شبتون گرم از نگاه خـــدا✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌾🌾🌾
نمایش همه...
ساقیا این مے از انگور ڪدامین پشته‌ست ڪہ دل و جان حریفان ز خمار آغشته‌ست خم پیشین بگشا و سر این خم بربند ڪہ چو زهرست نشاط همگان را ڪشته‌ست بند این جام جفا جام وفا را برگیر تا نگویند ڪہ ساقے ز وفا برگشته‌ست دردہ آن بادہ اول ڪہ مبارڪ باده‌ست مگسل آن رشتہ اول ڪہ مبارڪ رشته‌ست صد شڪوفہ ز یڪے جرعہ بر این خاڪ ز چیست تا چہ عشق‌ست ڪہ اندر دل ما بسرشته‌ست بر در خانہ دل این لگد سخت مزن هان ڪہ ویران شود این خانہ دل یڪ خشته‌ست باده‌اے دہ ڪہ بدان بادہ بلا واگردد مجلسے دہ پر از آن گل ڪہ خدایش ڪشته‌ست تا همہ مست شویم و ز طرب سجدہ ڪنیم پیش نقشے ڪہ خدایش بہ خودے بنوشته‌ست #مولانا - غزل شمارهٔ ۴۲۱ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎🌾🌾🌾
نمایش همه...
‌‌‌‌‌‌‌‌آرزوی امشبم: آرزو میڪنـــــم؛انقـــــدر خـــــوش باشیـــــد ڪـــــہ نگـــــاهتـــــون بـــــا حســـــرت بـــــہ خـــــوشـــــے دیگـــــران نیـــوفتـــــہ...👌 👆👆👆 شب خوش دوستان 🌾🌾🌾
نمایش همه...
گفتمش دل بردی از ما جان من مقصد کجاست گفت عاشق را نشاید پرس و جو با ما بیا ... #راحم‌_تبریزی 🌾🌾🌾
نمایش همه...
Dota-Dele-Ashegh-Behnam-Bani.mp36.85 MB