cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

داستان دستانت🍓🏳️‍🌈

-پناهِ منی ، بی پناهِ توام. •ژانر رمان: لزبین • تبلیغات : @roman_mah_ads

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
5 388
مشترکین
-2024 ساعت
-1877 روز
-90530 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

#پارت‌یک #زندان‌شهوت 💦 پاهام رو دور گردنش حلقه کردمو با نیشخند گفتم. - جوری که تا حالا ک..ص نخوردی بخورش دستمو توی موهای زک انداختمو آهی بلند از بین لبام بیرون اومد. زبون زک ماهرانه روی ک...ص...م میچرخید و نوک سی...نه هام سفت و برجسته تر از قبل شد. موهاش رو چنگی زدم و با چشم های خمار و وحشی از شهـ...وت به مرد مغرور و سرکش روبروم نگاه کردم. این مرد یاغی باید امشب ار.ضام می کرد. - آه... زک بیشتر...بیشتر بخور زک نگهبان جدید و ورزشکاری که تازه وارد زندان من شده بود و قرار بود تمام تلاشش رو برای ارضا کردنم بکنه تا توی زندانم قبولش کنم. انگشت زک وارد سوراخ ک...و...نم شد و چو..چو..لم رو مک محکمی زد که جیغی از سر لذت کشیدم. صدای ملچ ملوچ زک و آبی که از ک...ص صورتیم راه افتاده بود باعث شد کم کم ک..ی...ر کلفت و دراز اون مرد اخمو و دست به سینه روبروم سیخ بشه و قصد پاره شدن شلوارش رو کنه. از تصور اون ک..ی...ر کلفت توی ک...ص...م جیغ همراه با ناله بلندی کشیدم و ار.ضا شدم. https://t.me/+wdBwpUfcAb5kNDJk https://t.me/+wdBwpUfcAb5kNDJk https://t.me/+wdBwpUfcAb5kNDJk
نمایش همه...
Photo unavailable
🔹🔹 سوالات امتحانات نهایی دینی ⭐️ تاریخ : ۱۴۰۳/۰۲/۳۱ 📂 دانلود سوالات
نمایش همه...
Photo unavailable
🚫فیلم ممنوعه لذت : فیلم بزرگسال +18 💦🔥فول صحنه با کلی صحنه اروتیک داغ آب آور 👅❤️‍🔥 ⚠️مشاهده فیلم
نمایش همه...
- از این به بعد باید زیرم جون بدی جنده طوری تند تند تلـ..ـمبه میزد که جر خوردن ک.ونم رو با جون و دل حس میکردم و میدونستم حتما خون میاد ولی این مردک عوضی هیچی حالیش نبود. چنددقیقه بعد روی تخت دراز کشید و دوباره از پشت ک.یرش رو وارد ک.ونم کرد. - آیییییی خیلی درد دارم تو رو مسیح درش بیار.. https://t.me/+wdBwpUfcAb5kNDJk https://t.me/+wdBwpUfcAb5kNDJk
نمایش همه...
- آههههه بابایی ک.ص من خوشمزه‌س یا مامانم؟ همونطوری که زیونشو روی چ.وچ.ولم می‌کشه می‌گه - توله سگ مال تو طعم توت فرنگی می‌ده... خواستم چیزی بگم که در باز شد و آبجی کوچولوم اومد تو اتاق... - بابایی می‌شه اونجای منم بخوری؟ https://t.me/+02uPtdvfwKw1ZWI0 https://t.me/+02uPtdvfwKw1ZWI0
نمایش همه...
- آجی بابا داشت اونجات و می‌خورد؟ منم می‌خوام... چشمام گرد شد و تا خواستم چیزی بگم ماجد داخل اتاق شد - تو هم می‌خوای برات بلیسم کوچولو؟ شورت من و از پام کشید - اول بیا دوتایی مال آبجی رو بخوریم بعد نوبت تو میشه... https://t.me/+02uPtdvfwKw1ZWI0
نمایش همه...
- اوووووف، بابام نمی‌کنه تو رو؟ ک.صت چه تنگه مامان کوچولو! آهی کشیدم و ک.صمو به تخ.ماش مالیدم - ک.یر بابات پلاسیده... یهو در باز شد و شوهرم داخل اتاق شد - کی.ر من پلاسیده؟ پولاد پاهاشو باز کن دوتایی بکنیمش تا ....❌ https://t.me/+02uPtdvfwKw1ZWI0 https://t.me/+02uPtdvfwKw1ZWI0 دختره به خاطر پول عمل خواهرش مجبور می‌شه عروسک جنسی یه پدر و پسر بشه
نمایش همه...
#part1 دستگاه تتو رو روی به**شت صورتی و بدون موم کشید که از دردش پاهامو جمع کردم حرکت دستگاه روی به**شتم باعث شده بود تحریک شم -پاهاتو بیشتر باز کن دست سحر رو توی دستم از درد فشردم و پاهامو بیشتر از هم باز کردم سحر نگاهی به پسری که داش روی به.شتم تتو میزد انداخت و لب زد: اقای کوهیار کی تموم میشه؟ دوستم خیلی درد داره کوهیار آب دهنش رو قورت داد و دستگاهو از روی به**شتم که حالا از حشریت خیس شده بود برداشت -اخراشه خانوم یه کوچولو دیگه تمومه دوباره مشغول شد از نگاهش میشد فهمید خودشم خیلی تحریک شده ولی از خجالتش بود یا از حیایی که داشت خودشو کنترل میکرد دستشو روی لبه به**شتم گذاشت که از سردی دستش ناخوداگاه آه آرومی از دهنم خارج شد… https://t.me/+f8wr1u0eaog2MGE0 https://t.me/+f8wr1u0eaog2MGE0 https://t.me/+f8wr1u0eaog2MGE0 مهسا دختری که میره روی بی*کی*نیشو تتو بزنه اما تحریک میشه و به پسر تتو آرتیست پیشنهاد رابطه میده اما نمیدونه که اون…🔞💧
نمایش همه...
#part3 قلم تتو رو روی بهشت تپل و صورتیش کشیدم بهشت لای پاش حسابی تپل و تمیز بود جوری که هر کس دیگه ای جای من بود تا الان به این دختر تجاوز کرده بود اب دهنمو قورت دادمو انگشتمو لای ک~ص صورتیش کشیدم که صورتش درهم شد -اخخ یواش تر لطفا -ببخشید قلم تتو رو نزدیک چاک ک‌صش اوردم و مشغول طراحی شدم لای ک**صش حسابی خیس شده بود و خودشم از حشریت لبشو به دندون گرفته بود بی طاقت انگشتمو لای کصش کشیدم که ناله ریزی کرد فهمیدم خوشش اومده حرکت دستمو بیشتر کردم و دوتا از انگشتامو داخل کصش کردم که از درد جیغی کشید حسابی تنگ بود و انگشتام بزور توش عقب جلو میشد -اومم خیلی خوبه ادامه بده اههه سرمو لای پاش فرو بردم و لیسی به روی ک‌^^صش زدم که از لذت کمرشو به تخت کوبید خیلی هات و صک^^صی بود و این منو حریص تر میکرد صدای ناله هاش منو به اوج میرسوند وک**یرم داشت خشتکمو جر میداد از شدت شق شدن با کاری که کرد… https://t.me/+f8wr1u0eaog2MGE0 https://t.me/+f8wr1u0eaog2MGE0 https://t.me/+f8wr1u0eaog2MGE0 پارت واقعی رمان نبود بلفت💦🔞 https://t.me/+f8wr1u0eaog2MGE0 https://t.me/+f8wr1u0eaog2MGE0 بدون سانسور🔞‼️
نمایش همه...
اینجا نشد اون دنیا باشه قرارِ منو تو.
نمایش همه...
🕊 8