𝐂𝐀𝐅𝐄 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍
𓂃﷽𓏲 منبـع رمانهای پرطرفدار 𝟮𝟬𝟮𝟰 🦋🌱 🔞• رمانهـآی ممنوعه بدون سانسور !🚫 🔐𝐿𝑖𝑛𝑘 𝐶ℎ𝑎𝑛𝑒𝑙 𝐹𝑖𝑙𝑚: @Filmocafe 🔐𝐿𝑖𝑛𝑘 𝐺𝑎𝑝 𝐹𝑖𝑙𝑚: @Darkhst_Film0 🔐𝐿𝑖𝑛𝑘 𝐺𝑎𝑝 𝐷𝑎𝑟𝑘ℎ𝑠𝑡: @Darkhst_roman
نمایش بیشتر6 489
مشترکین
-1924 ساعت
+1717 روز
+56430 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
نام رمان : #برده_عشق
ژانر : #عاشقانه #پلیسی #صحنه_دار
نویسنده : #کلثوم_حسینی
خلاصه :
سبنا جهان شاهی تنها نوه پاشا جهان شاهی و وارث ثروت میلیاردی…سبنا بخاطر عدم ازدواج، و اینکه دختری به شدت به سبک اروپایی است.پاشای بزرگ برای آنکه آینده سبنا رو تضمین کند برای او شرطی می گذارد…شرطی که سبنا برای انجامش باید کلی زحمت بکشد… با اومدن یاسین سبنا از او استفاده می کند.
@caferomana
252100
_بین پام میخاره برام خارشش و میگیری دایی؟
نگاهش و به بین پام دوخت.
_واسه داییت حشری شدی؟!
داغ کرده بودم، جلوش نشستم و پاهام و از هم باز کردم و بین پام و مالیدم.
_دبدمت داشتی با شورتم جق میزدی تا خودم هستم چرا شورتم.
حشری نشست بین پام و شلوارشو پایین کشید آلت شق شدش افتاد بیرون.
_جوری جرت بدم که دیگه جلوم لنگ به هوا نشی توله سگ.
کلفتش و با ضرب واردم کرد..
https://t.me/+xhrOxYiOAh0yOTA0
https://t.me/+xhrOxYiOAh0yOTA0
#رابطه_با_دایی_حشری🔞💦
25210
- تنگی، قبلا سکس داشتی!؟
با عجله سر تکان دادم.
من باید آن چک لعنتی را میگرفتم و میراث یکتا نباید میفهمید من باکره هستم!
- شل کن پس... اگه دردت گرفت جیغ نمیکشی، خوشم نمیاد... فقط ناله کن کوچولوم.
سر تکان دادم اما با اولین ضربه سرم گیج رفت و جیغم در اتاق پیچید، گرمی خون را حس کردم اما با خشم دوباره خودش را درونم...💦🥲❌
https://t.me/+pxsvBRIg6G42Zjg0
https://t.me/+pxsvBRIg6G42Zjg0
دختری که به خاطر پول بکارتش و تقدیم یه پسر دخترباز میکنه و..😔🔞🔥
23110
دست هاش رو محکم گرفتم و #عمیق شروع به بوسیدن لب های #داغ و خوشمزش کردم.
دکمه های پیراهنش رو یکی یکی باز کردم و سی*.نه های درشت و #سفیدش رو توی دست هام گرفتم و فشردمشون که بین #لب هام آه عمیقی کشید.
سرم رو به سمت گردنش بردم و شروع به مکیدن #گردنش کردم و لاله هم شروع به باز کردن #دکمه های پیراهنم کرد ...🔞😈
https://t.me/+zv100pqDhSRlZGQ0
https://t.me/+zv100pqDhSRlZGQ0
دختر روانشناسی که با بیمارش وارد رابطه میشه در حالی که نمیدونه ....💦👅
22500
#سـکـس_صورتی
#Part_1
دایی گوشی پزشکیشو روی کـ.صم قرار داد که از سردیش آهی کشیدم
-آهییییی دایی جون خیلی حال میده بیشتر بمالش بهمم اووممم
سری تکون داد و لباشو بهم فشرد
-هیس ، چه خبره مامانت صداتو میشنوه
داغ کرده بودم و لای ک.ص تپلم نم دار و خیس بود.
-آههییی دایی خیلی داغ کردم برام بخور توروخدا
و کمرمو به تخت کوبوندم.
دایی که از بیتابیم کلافه شده بود بی طاقت لای ک.صمو باز کرد و انگشتشو لای خیسیش کشید.
-چقدر خوردی که اینجوری گرفتت؟ رو زمین نیستی انگار ، توله سگ من داییتم!
+دایییی من زبونتو میخواممم ، آههه دیگه نمیتونم بخوررر
با حرفام مشخص بود تحریک میشه و اون کلفتی لای پاهاش تکونی میخوره.
به وضوح میدیدم کلفت تر شدن مردونگیش رو
انقدر کلفت بود که حتی تو دهنمم جا نمیشد چه برسه ک.ص تنگم..
شروع کرد با شصتش مالیدن چ.وچ.ولم.
-آههههه تند تر دایی ، خیلی حال میده اوممم
https://t.me/+iwEEvbaXYaMxNzFk
https://t.me/+iwEEvbaXYaMxNzFk
https://t.me/+iwEEvbaXYaMxNzFk
جلوی مامان باباش با دایی ناتنی دکترش سک.س میکنه🙊💦🔞
𝘱𝘪𝘯𝘬 𝘴𝘦𝘹💗🔞
با یه انگشت جا باز کنه دومیو فشار بدی توش🍓🔥 -رمان صحنه دار و آب آور 👅💧
28410