فریاد سیاوش
فصل یک و مهم سایمان نویسنده: پری تبلیغات♡ @tablighet_mah
نمایش بیشتر2 779
مشترکین
-2524 ساعت
+2477 روز
+16230 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
Repost from " تبادل شبانه "🎀
01:01
Video unavailable
#لزدام🔗🌈
#دارایصحنههایبازجنسی🔥⚠️
#اروتیک⛔️
#لالهی گوشم را به #دندان گرفت.
-بگو تا ادامه بدم.🫦
گیج و منگ از چیزی گفته بود، درحالی که قلبم بیامان در #سینهام از اتصال #لبها و دستانش بر روی #پوستم میکوبید، نالیدم:چی...چیو؟
-بگو که جز من کس دیگهای رو نمیخوای بگو که قلبت روحت، جسمت همه چیزت متعلق به منه همه اینا رو بگو!
چقدر مانند چند #شات گیلاس #گرم، تلخ و #گیجکننده بود که بر خلاف دفعات قبل اینبار #حریصانهتر #نوک سینههایم را مکید.
-بگو میخوام همونطوری میکنمت اینا رو ازت بشنوم وگرنه ولت نمیکنم...💦
رابطه ممهنوعه دوتا دختر لزبین تو دهه شصت میلادی😈🍑🔥
https://t.me/+IljGrQCJ77M4MjM8
https://t.me/+IljGrQCJ77M4MjM8
400
Repost from " تبادل شبانه "🎀
00:04
Video unavailable
یه کپسول کردن داخلش که فلجش میکنه😢تنها راهش اینه که مقعدش تحریک شه تا فشارش بده بیرون😢
#گی🌈 #فول_اسمات🔞
کوای داد زد:
_هانزو چکار میکنی؟ لباسمو چرا.. 😥
+کوای.. باید فشارش بدی بیرون.. کپسوله لیزه نمیشه با عمل درش آورد..
زبونشو رو #سور*اخ کوای کشید. کوای ناخواسته جیغ زد:
_عععاااخخ خوبه.. لعنتی😫🤤
هانزو بیشتر #لیس زد و #زبونشو وارد کرد. #آه و #نالههای کوای اتاقو برداشته بود💦نزدیک ار*ضا بود که هانزو دستشو روی #ک*رش گذاشت:
+باید از این پایین ارضا شی تا ازت بیاد بیرون
https://t.me/+nhlsLp92qZlhYTQ0
https://t.me/+nhlsLp92qZlhYTQ0
دوتا دوست... توی شرایط بدی گیر کردن🤭
300
Repost from N/a
00:09
Video unavailable
ضربه ای با پایین تنه به حفرش زد که ناله آیان باره دیگه تو اتاق پخش💯🔥
+اهــه....چیکار میکنی
نیشخندی زد سرش رو خم کرد و زبونشو روی گردن سفید و شیرین #امگا کشید
_مشخص نیست دارم میکنـ..ــمت...😈
از این همه بی پروایی الفا خجالت کشید اما ضربه بعدی درست روی #حفرش خورد.
میخواست حـفره #تنگش با اون دیـک #کلفت پر بشه 🤤💦
چشمای پر از نیازش رو به ادوارد دوخت و با لحن لوندی گفت
+از رو شلوار؟...فکر میکردم دلت بخواد بدون هیچ پوشش اضافه ای #بفاکم بدی...میدونی چند روزه سوراخم پر نشده؟🔥🔞
https://t.me/+yTNcKVKVw7I0MGY0
۸ صبح پاک شه 🌞
700
Repost from N/a
Photo unavailable
#پارت_45
از وقتی #کارتونارو به سبک BDSM# دیده بودم دیگه #کارتونای دیگه رو نگاه نمی #کردم.
#ددی رفته بود بیرون منم سریع وارد #اتاقم شدم و کامپیوترم و روشن کردم و کارتونو پلی کردم.
محو دیدن #صحنه هاش بودم و دستم و از شلوارم رد کردم و روی #ک*ص خیسم گذاشتم.
دلم می خواست یه چیز #کلفت و تو خودم فرو کنم،نگاهی به اطراف انداختم و با دیدن #باتوم پلاستیکی و #کلفتم چشمام برق زد.
آب دهنم و روی باتوم ریختم و وارد سوراخ تنگم کردمش،اه و ناله هام فضای اتاق و پر کرده بود
با باز شدن #یهویی در نگاهم و بهش دوختم ک...
https://t.me/+UVq_m2x5J0RjZDVh
#رانندههای_ددیموقع_خودارضاییمیبیننشو...🔥💦
بیا ادامشو بخون ببین چطوری جرش میدن👇👇
۸ صبح پاک شه 🌞
400
Repost from تبادل (اکانت بزرگه)💖
#بخاطرلباسشوسطمهمونیتنبیهمیشهوباگردنکبودبهمهمونیبرمیگرده♨️🔥
مستراسلیو⚠️ جادویی❄️
#جام شرابی برداشت و کنار دخترک ایستاد. صدای موسیقی و رقصها باعث میشد صداش میون جماعت #گم بشه.
_ همین الان برو تو اتاقت
شاهدخت با #ترس به سرعت به اتاقش رفت. نگاهی به لباس بازش انداخت و لب گزید. امشب #تنبیه جانانهای در انتظارش بود.
طبیب قصر وارد شد و در رو #پشت سرش بست
https://t.me/+oqr5QmmfLdE0ZDI0
https://t.me/+oqr5QmmfLdE0ZDI0
1000
Repost from N/a
Photo unavailable
پسره دختری رو که بهش علاقه منده با یه پسری که قبلا خاستگارش بوده میبنهو...😱
مقصد لباشبه گردنم رسید که با صدای دورگه از خشن غرید.
_اون پسره لاشی چیکارت داشت؟!
هااااان!؟
ترسیده نگاش کردم.
_هیچی به خدا.
چونمرو محکم توی دستش گرفت.
_چرت وپرت تحویل من نده اون خواستگارت بوده اونجاااچیکار میکرد
بگو تا عصبی نشدم
بگو تا سگنشم.
دیگه داشت گریم میگرفت.
چطور باید میگفتم دوباره ازمخاستگاری کرده،بفهمه خونم رو میریزه.
دستش که بالا رفت ترسیده زبونم خودش به چرخش دراومد.
_ازم دوباره #خاستگاری....
با سیلیکهخوردم پرتشدم روی تخت که روم خیمه زد و باخشم فریاد شد.
_اون بی نااااموس چیکار کرده؟!
هرلحظه سرختر میشد از خشم و من اشکامجاری شده بود.
_امشب ادمت میکنم کاری میکنم که تا #ابد مال منبشی.
لباسم رو توی #تنم جر داد و...😱😭💦
https://t.me/+o56bWg-x9u8xOGU0
https://t.me/+o56bWg-x9u8xOGU0
1700
Repost from N/a
00:03
Video unavailable
شاهزاده مرموزی که عاشق خواجه خواهرش میشه و میفهمه که اون عقیم نشده🔞😱
روی #پاهام👣 کشوندمش که نقی زد و خواست بلند شه که کشیدمش و دقیق روی #دیکم🍆 نشست و هینی کشید: شاهزاده من... من... آه...👑🏰
شاهزاده خودش رو آروم تکون میداد و به باسنش🍑 میمالوند😜💦
روی بدن شاهزاده سواری میکرد و همزمان کلاهش رو با دست نگه داشته بود🏇👅
: آه شاهزاده.. اوممم اووممم...
⚠️💜⚠️💜⚠️💜⚠️
https://t.me/+evM-FcQRIsNhZDRk
https://t.me/+evM-FcQRIsNhZDRk
2000
Repost from N/a
00:03
Video unavailable
توی #پارت۱ زنِ رفیقشو حامله میکنه😱🔞
سیلی روی ک.ص خیس و تپل زن رفیقم کوبیدم:
- اووووف ترنم، شوهرت چطور از خیر این ک.ص تپل و آبدار گذشته و دودستی تقدیم رفیقش کرددش؟!
با عشوه روی ک.یر داغ و سیخم نشست و همینجور که روش سواری میرفت گفت:
- اوووووف، چقدر کلفتیییی، ول کن شوهرمو، اون اینقدر خا.یه نداره که بتونه منو حامله کنه...
شبا با این رمان ج💦ق بزن🔞♨️
https://t.me/+90KBCI2_c8QwYTA0
https://t.me/+90KBCI2_c8QwYTA0
https://t.me/+90KBCI2_c8QwYTA0
https://t.me/+90KBCI2_c8QwYTA0
1 پاک✅
500
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
00:03
Video unavailable
دستمو روی گردوهای صورتی ش میکشم و مجبورش میکنم پاهاشو باز کنه
_جلوم سوراخ تنگتو انگشت کن پسرم
لباشو با حرص گاز میگیره و کمرشو بالاتر میاره
انگشتای بلند و کشیدشو روی سوراخ تنگ و خیسش میکشه و دوتاشو وارد میکنه🔥
با درد لباشو گاز میگیره که کف دستشو سر کلاهک قارچی کی*رش میکشم
بدنش به شدت میلرزه و تندتر داخل سوراخش ضربه میزنه.
ناله بلندی میکنه و دستمو روی تخماش میزاره
_داری له له میزنی تا بکنمت آره؟💦🍑
https://t.me/+J4J8dSH3tbc3Mzk0
https://t.me/+J4J8dSH3tbc3Mzk0
دوست پسرشو مجبور میکنه توی باشگاه جلوش خودشو انگشت کنه و...
900
Repost from N/a
💦❌بیمارستان سکس💋
روی دیک رئیس سواری میکردم و ناله هام کل بخشو گرفته بود. سوراخ باسنم رو از درد حس نمیکردم و حواسم به چوچولم بود که رئیس میمالیدش.
- کصت چه ابی راه انداخته. رسما دریاچست.
ناله کردم که تا تخماش توی کونم خودشو کوبید..
بلند جیغ زدم که خمم کرد و سینمو بوسید که...
https://t.me/+nG9S7IgaOOpkMTlk
💦پرستار باکره دور از چشم همه با رئیس سن دارش از کون چنان سکسی میکنه که...
۱۲ شب پاک شه 🌞
1100