cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

|باشگاه موتورسواری🔞|

خیس بشی زیر تنم💦 ناله هات بپیچه تو گوشم بیب🍑🔥

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
4 567
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
-397 روز
+20830 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

#پارت_۱۰۶ میخواستم هر جور شده ارسلان رو از اشپزخونه بیرون بندازم. بحث ما هنوز باهم ادامه داشت. من با خاله حرف ها داشتم... هر جور که شده باید راضی میشد...باید! - اووو نترکی اروم تر بابا. با دهن پر لب زدم: - خیلی خوشمزس...گشنمه. ارسلان با چندش نگاه ازم گرفت. - خداروشکر.‌.. خاله دستت درد نکنه. نوش جانش رو هم که شنید بالاخره اقا ارسلان قصد خروج کردند. وقتی مطمعن شدم که هیچ اثاری از این پسر نیست سمت اکرم برگشتم. - وای اونجوری نگاهم نکن نهال. لب برچیدم و تند تند شروع کردم براش‌پلک زدم تا بلکه قبول کنه. - همه چی میفته گردن من. - خب منو با بادیگارداشون بفرستن. اکرم چند ثانیه نگاهم کرد...انگار که داشت فکر میکرد تا قبول کنه یا نکنه. در اخر هوفی کشید وگفت: - باشه اما اگه بعدا کتک خوردی نمیام پانسمانت کنم ها...گفته باشم. نیشم تا بناگوش باز شد سمتش پریدم..شروع کردم به بوسیدن گونش. - از دست تو بچه...بیا برو توفیم کردی. دستم رو به بازوش گرفتم و لب زدم: - اکرم جون..الان چیکار کنم من اخه؟ امشب میگی بهش که فردا بریم؟ اکرم وشگونی از دستم گرفت و با گفتن برو خبرت میکنم سمت اتاق فرستادتم. _سک*س گروپ بزنیم؟ داشتم به بچم شیر میدادم که نیما و رادان همراه دوقلوها داخل اومدن. _بچه گرسنشه نریمان اون یکی سینمو چنگ زد. _تو به بچه شیر بده ما کار خودمونو میکنیم تا خواستم مخالفت کنم نیما دامن کوتاهمو بالا زد و ک*یرشو توی بهـ*شتم کوبید! _آیی... اوم... رادان ک*یرشو توی دهنم فرو کرد و نریمان سینمو... https://t.me/+NnM7XU75x54wODFk https://t.me/+NnM7XU75x54wODFk چهارتا شوهرش هر روز پاره اش میکنن💦🔞 #سک‌س_گروپ
نمایش همه...
Horney sisy🔞 _نظرت راجب کـ**ص خواهرت چیه؟ کامیار حیرت زده بهم زل زده بود که دستشو روی کـ**صم گذاشتم و اهی کشیدم _ببین چقد پف کرده..همش بخاطر اینه که#کــیر داداشمو میخاد.. کامیار ویلچرش رو تکون داد و به عقب رفت _غزل این حرفا چیه؟ من داداشتم! با دستم ویلچرش رو نگه داشتم و چون فلج بود و زورش بهم نمی‌رسید وادار به ایستادن شد _اگه همین الان کـ**صم رو لیس نزنی با ویلچر چپه ات میکنم داداشی! https://t.me/+sdHVN3qZW1NmYzg0 https://t.me/+sdHVN3qZW1NmYzg0 دختره داداششو مجبور میکنه براش کـ**صشو لیس بزنه😱💦
نمایش همه...
Horney sisy🔞 _نظرت راجب کـ**ص خواهرت چیه؟ کامیار حیرت زده بهم زل زده بود که دستشو روی کـ**صم گذاشتم و اهی کشیدم _ببین چقد پف کرده..همش بخاطر اینه که#کــیر داداشمو میخاد.. کامیار ویلچرش رو تکون داد و به عقب رفت _غزل این حرفا چیه؟ من داداشتم! با دستم ویلچرش رو نگه داشتم و چون فلج بود و زورش بهم نمی‌رسید وادار به ایستادن شد _اگه همین الان کـ**صم رو لیس نزنی با ویلچر چپه ات میکنم داداشی! https://t.me/+sdHVN3qZW1NmYzg0 https://t.me/+sdHVN3qZW1NmYzg0 دختره داداششو مجبور میکنه براش کـ**صشو لیس بزنه😱💦
نمایش همه...
_ تولدت دوست داری با چه #کاندومی به فاکت بدم؟ ترسیده عقب کشیدم و زانو هام رو بغل گرفتم. _ ولی من هنوز #خونریزی دارم، نمیشه وقتی که #پریودم ... وسط حرفم پرید و دستش طرف #شورتم رفت. _ توی یک ماه چند بار پریود میشی؟ پس کو #نواربهداشتیت؟ فهمید دارم دروغ میگم که با ترس لب زدم: _ نمیتونم امشب زیرت باشم، اگر جواب ازمایش #بارداریم مثبت بشه چی؟ زبونش رو #خیس روی گردنم کشید. _ اون وقت میفهمم نازا نیستی؛ بیشتر #حشری میشم! 💦❌💦❌🔞❌🔞 https://t.me/+ke7UlYGDNqU4MmI8 https://t.me/+ke7UlYGDNqU4MmI8
نمایش همه...
00:01
Video unavailable
_ چه کلفت و بز ... نذاشتم ادامه حرفش رو بزنه و پر فشار مردو*.نگیم رو داخل دهنش کردم که اون یکی هم شروع به لیسیدن تخم هام کرد. آخ رو ابرا بودم ...! من رو روی تخت دو نفره داخل اتاق پرت کردند و یکیشون کی*.رم رو بین پاهاش تنطیم کرد و خودش رو تا واردم کرد که صدای نالش بلند شد! اون دوتای دیگه م*.مه هاشون رو بهم مالوندن و لب های همو بوسیدن و یکیشون بهم نزدیک شد و لبم رو بوسید و بعد روی صورتم نشست که شروع به لیسیدن ک*.صش کردم ...👅💦 https://t.me/+GN3eNxDBdH1lZGY0 https://t.me/+GN3eNxDBdH1lZGY0 پسره می ره تو پارتی و با سه تا دختر سکس همزمان میکنه ...🔞
نمایش همه...
0.56 KB
سوراخ ک.صمو میک زد و با انگشتش چوچولمو مالید که شروع کردم به تکون دادن بدنم: _ اههه اروند خان...تو که بلدی اینقدر خوب #ارضا کنی،چرا از زنا فراری؟ اوووووم ک.صم خیس خیس شده بود و تو اوج بودم که با حس #کلاهک نرمش نزدیک سوراخم... https://t.me/+u05X_RgKzAczYWE0 https://t.me/+u05X_RgKzAczYWE0 اروند خان،مردی زن ستیز که هیچ دختری به چشمش نمیاد تا اینکه دختر رئیسش،اونو اغوای خودش می‌کنه و...💦
نمایش همه...
「هــــ𝐋𝐀𝐍𝐃‌ـــــات🍑」

دلم میخواد وقتی روش بالا و پایین میشم خودتو کمر بزنی و تا ته فشار بدی توش🍓🔞 #lams_dagh🔥 #havasran💋 #کپی_ممنوع❌ ورود افراد زیر🔞سال به هیچ عنوان توصیه نمیشود‼️

سلام بچه ها یه خبر خوب 😍چنل vip رمانمون تاسیس شد 😍برای اینکه بتونین زودتر پارت های هیجانی و جذابمون رو بدون هیچ پیام متفرقه ای دنبال کنین با واریز ۲۳ تومن وارد چنل VIP  بشین🩵 6219861948518260 هاشم خانی بعد از واریز فیشتون رو به آیدی زیر بفرستید تا چنل vip براتون ارسال بشه🤗👇 @Marriiyf
نمایش همه...
#پارت_۱۰۵ با حرص جیغی کشیدم و دستش رو از توی موهام پس زدم.. این همه سشوار نکشیده بودم که این بیشعور خان اعظم اینجوری برینه توی موهام. -هیس اع چرا جیغ میزنی؟ پامو با حرص زمین کوبیدم و گفتم: - دوساعت موهامو درست کردم برای چی تر زدی توشون هان؟ خیلی گاوی؟ ارسلان صندلی رو عقب کشید و همینجور که روش مینشیت لب زد: - مو اسکاچی بدرد من چی میخوره؟ من اصلا دست زدم به موهای این زشت خاله؟ متعجب به اکرم نگاه کردم. توقع داشتم که طرف من رو بگیره... اما تنها کاری که کرد با خنده سرشو به نشونه ی نه بالا انداخت. ارسلان جونم خاله ای بهش گفت و لپش روکشید. چند تا نفس عمیق کشیدم و سعی کردم اروم باشم... من به اکرم احتیاج داشتم. الان موقع قهر کردن نبود... پس بی توجه به ارسلان خانی که دولوپی میخورد. صندلی رو عقب کشیدم و منم روش نشستم. اکرم برامون سوسیس تخم مرغ درست کرده بود! برای خودم لقمه ای گرفتم و توی دهنم گذاشتم. یهو دیدم اکرم و ارسلان مات دارن نگاهم میکنن.. چشم غره ای بهشون رفتم. - چیه؟ به چی نگاه میکنین؟ ارسلان رو کرد به اکرم و گفت: - این چرا اینقدر ارومه خاله؟ عجیب نیست؟ اکرم چه میدونم والایی گفت و رفت. بیخیال مشغول خوردن شدم...تند تند میخوردم تا سوسیس ها زودتر تموم بشن. دختر و پسر برده ی لخت ، نوبتی ک.صم لیس میزدن که سرشون داد زدم و موهاشون کشیدم _ این چه طرز لیس زدن آشغالا زود باشید تند تر عمیق تر ، آخ .. ه*رزه های کثیف زبونشون تند تند لای لا..بیا هام کشیدن وعمیق مکش میزدن . _ هرکدومتون بتونه ا*رضام کنه بهش یه جایزه میدم اون یکیم که نتونه سرش میبرم ، از ترس جونشون مثل سگای وحشی پاهام باز کردن و سر لیس زدن رقابت میکردن _ اااه زود باشین سگای خوب تند تند ک.صم لیسش بزنین آفررررین جووون رو چ.وچولم بیشتر ... https://t.me/+7XO7ca4vqVlmYjc8 رابطه جنسی و سواستفاده رپتایل لزبین از برده های انسانی 😈🔞 #محدودیت_سنی
نمایش همه...
#سکس_خشن_بابچه‌سال👙🍆 - لنگاتو باز کن ببینم! با ترس نگاهش کردو گفتم: - میترسم…! عصبی نگاهش کردو غرید: - بده بالا جنده! تو الان زن منی باید اون ک*ص خوشگلتو جر بدم💦 سیلی به باسنم زدو به اجبار لنگامو از هم باز کردو ک*یر شی کردشو چندبار به ک*صم مالید و گفت: - باز کنم پلمپش‌ُ؟👅 خواستم حرفی بزنم که یهو تموم مردونگیش رو کرد تو ک*صم و شروع کرد به تلمبه زدن….🔞 https://t.me/+7Gn_CdJIEhNlOTBk https://t.me/+7Gn_CdJIEhNlOTBk
نمایش همه...
Repost from N/a
- شلوار و شرتت رو در بیار تا دکتر بیاد آرامش!! جیغ زدم و نالیدم: -خاله بخدا من دخترم. با عصبانیت غرید: _ از کجا باور کنم نرفته باشی ترمیم بکارت؟ها؟من یه جنده و عروسم نمیکنم در حالی که پاهام برهنه بود و فقط شورت پوشیده بودم نالیدم: - خاله فکر کردی من هرزه‌م که بخوام زیر این و اون بخوابم؟اگه فرحان بفهمه این کار و با زنش کردین عصبی میشه دوباره منو سر جام نشوند. - عصبانی نمیشه ممنونم میشه که دست یه جنده و رو کردم اشک گوشه چشمم رو پس زدم و سعی کردم پتو رو روی خودم بکشم که در باز شد صدای عربده فرحان بلند شد -دارین چه غلطی میکنین!؟ Link 🔥⭕️🔥⭕️🔥⭕️🔥
نمایش همه...