دلــ🔞ــبـر اغــواگــ💦ـر

- رو میز پاهاشو باز کنید چاووش خان میخوان امتحانش کنن - نههه نهههه ولم کنید حیووناااا...کسکشااای بیناموصصصص پوزخندی به بد دهنی دخترک زد و سرد تو چشمای وحشیش زل زد و بی رحم گفت : - با هر تکونی که بخوری اون ک.ص تنگتو بیشتر جر میدمو خونی میکنم پس یه جا بتمرگو لنگاتو فقط برام باز نگه دار کوچولوی شانس من دخترک بی توجه به تهدیدای مرد تقلایی کرد که چاووش خان زیپ شلوارشو خونسرد پایین کشید و ک*ر کلفت پر رگشو بین پای دخترک تنظیم کرد. بدون مکثی بی هوا کل حجمشو وارد اون ک.ص ابدار تنگ کرد و رون هاشو تو مشتش فشرد. زیر لب رو به دستیارش غرید: - زود باش کارتو شروع کن دستیار چاووش خان هول کرده جلو اومد کارت طلایی شانس رو لای تپل خونی دخترک کشید و....

#پارت۲🔥 نگاهم زوم ک🍓ص شیو شده و تپلش شد، جون میداد بخورمش، دوست داشتم ببینم این #هلوی آبدار چه مزه‌ایه.... سرمو بردم لای پاش و زبونم رو عمیق لای چاک خیس💦 تپلش کشیدم، ناله‌ای کرد و چنگی به سینه‌های گرد و سفیدش زد و.... https://t.me/+5oWROFuraApmNjBk مرد حشری یجوری زبونِ داغشو فرو میکنه تو #واژن تنگ و خیس #زن‌رفیقش که....👅💦

ولکان کیانی...دانشجو جذاب و هات پزشکی که با دیدن تن سفید و سینه های تازه جوونه زده ی خواهرکوچیکترش مجذوبش میشه و همین باعث تحریک شدنش میشه و...❌🔞🔥 https://t.me/+pufRR5vXEuw2YTI0 پسره با دیدن ممه های کوچولو و تن سفید خواهرناتنیش کی*رش سیخ میشه و شبا بی سروصدا وارد اتاقش میشه و ک*صش رو میخوره و تو حشرگی بالاش پرده اش رو میزنه و...🔞🙈💯 #سکسی‌هات‌ک‌ص‌خیس‌کن‌به‌شدت‌آبدار🔞💦 #ممنوعه‌ترین‌وهات‌ترین‌رمان‌تلگرامی💧🔞❌💯💯💯

فشاری به مردونگی کلفت #رفیق‌شوهرم دادم و لوند گفتم: - اووووم مهراب میخوام امشب خودم روش سواری کنم... دستمو پس زد و بی تفاوت غرید: - هرشب همینو میگی بچه، اما همینکه #کلاهکش به دم ک🍓صت میخوره، عینهو یه جسد توی تخت وا میری و من خودم باید بگ.امت... همین لحظه با شنیدن صدای شوهرم ترسیده خواستم از جام بلند شم، که مهراب با بدجنسی منو کشید روی مردونگیش و گفت: - ک میخواستی روی ک.یر رفیق شوهرت سواری بری توله؟! سواری کن..‌. سواری کن تا شوهرت بیاد ببینه زن ۱۷ ساله‌اش چطور روی #ک.یر رفیقاش کابویی میره...🍆😈🔥 https://t.me/+5oWROFuraApmNjBk همین لحظه در باز شد #شوهرم با دیدن من که روی ک.یر #رفیقش نشسته بودم...😱🔞

-کوچولو ک.صت خیس شده و نبض میزنه برای پسر عمو!🍓💦 انگشتش رو روی شیار ک.صم کشید و لای ک.صمو باز کرد. -اوففف ، صورتیه و بی مو ، ابنبات پسرعمو رو میخوای هوووم؟!🌸🍭 حشر..ی سرمو تند تند تکون دادم -اوهوم پسرعمو ، شنیدم یه ابنبات کلفت خوشمزه تو شورتت داری دادی به یکی بخوره.. منم میخوام . مکی به نوک سینم زد و شلوار و شورتش رو پایین کشید...🔞🔥💯❌ https://t.me/+pufRR5vXEuw2YTI0

https://t.me/c/1918422499/12 پارت اول🔞💦💯

#پارت۲🔥 نگاهم زوم ک🍓ص شیو شده و تپلش شد، جون میداد بخورمش، دوست داشتم ببینم این #هلوی آبدار چه مزه‌ایه.... سرمو بردم لای پاش و زبونم رو عمیق لای چاک خیس💦 تپلش کشیدم، ناله‌ای کرد و چنگی به سینه‌های گرد و سفیدش زد و.... مرد حشری یجوری زبونِ داغشو فرو میکنه تو #واژن تنگ و خیس #زن‌رفیقش که....👅💦

-کوچولو ک.صت خیس شده و نبض میزنه برای داداش! انگشتش رو روی شیار ک.صم کشید و لای ک.صمو باز کرد. -اوففف ، صورتیه و بی مو ، ابنبات داداشی رو میخوای هوووم؟! حشری سرمو تند تند تکون دادم -اوهوم داداشی ، آبجی میگفت یه ابنبات کلفت خوشمزه تو شورتت داری دادی بهش بخوره.. منم میخوام . مکی به نوک سینم زد و شلوار و شورتش رو پایین کشید

فشاری به مردونگی کلفت #رفیق‌شوهرم دادم و لوند گفتم: - اووووم مهراب میخوام امشب خودم روش سواری کنم... دستمو پس زد و بی تفاوت غرید: - هرشب همینو میگی بچه، اما همینکه #کلاهکش به دم ک🍓صت میخوره، عینهو یه جسد توی تخت وا میری و من خودم باید بگ.امت... همین لحظه با شنیدن صدای شوهرم ترسیده خواستم از جام بلند شم، که مهراب با بدجنسی منو کشید روی مردونگیش و گفت: - ک میخواستی روی ک.یر رفیق شوهرت سواری بری توله؟! سواری کن..‌. سواری کن تا شوهرت بیاد ببینه زن ۱۷ ساله‌اش چطور روی #ک.یر رفیقاش کابویی میره...🍆😈🔥 ۲link همین لحظه در باز شد #شوهرم با دیدن من که روی ک.یر #رفیقش نشسته بودم...😱🔞

-ما بدنسازا دستای قوی‌ای داریم... میتونم تا صبح با دستم ارضات کنم کوچولو 🔞 دخترک بی طاقت اه کشید و گفت : ولی من بیشتر از انگشتات میخوام... اون مردونه‌ی کلفتت🍆 -نظرت چیه جای بچه‌ام که سقط کردی، همین امشب یکی بکارم تو رحم داغت؟ بلافاصله عضوشو توی بهشتم فرو کرد که جیغ بلندی کشیدم و.... https://t.me/+HrFdDiM8-sk4MzM0 پسر وحشی بوکسور جوری ترتیب دختر بیچاره رو میده که... 💦🔥