𝐚𝐦𝐛𝐢𝐯𝐚𝐥𝐞𝐧𝐜𝐞
• حالت داشتن احساسات همزمان و گاهی متضاد نسبت به چیزی.مانند احساس غم و شادی همزمان. •
نمایش بیشتر585مشترکین
-624 ساعت
-317 روز
-8630 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
100
من واقعن حالم خوب نیست ولی با این کنار اومدم، با اینکه وقتی یکی ازم میپرسه چته و نمیتونم چیزی بگم مشکل دارم نه اینکه نخوام بگم ها، کلا نمیتونم بیارمشون توی کلمه.
1900
من خیلی وقته گم شدم. خیلی وقته نمیدونم با خودم چند چندم و چی میخوام. حس میکنم کم آوردم و یه بغل میخوام که هروقت شکستم محکم بغلم کنه و تیکههامو به هم بچسبونه...
2100
هرچی که زمان بیشتر میگذره بیشتر میفهمم چقد همه حرف بودن، چقد اون قولا همشُ همش حرف بوده، چقد کسی نیست که با بقیه فرق داشته باشه، منم اینجوری یاد میگیرم به کسی وابسته نشم و به خودم تکیه کنم.
2100
لطفا به من نزدیک نشید
من دوست داشتنی و مهربون و همه چی تموم نیستم.
فقط یه آدم خستم که خودشو مجبور میکنه وانمود کنه شاده و با آدما مهربونه .
2720