هرچي فكر كردم ، نشد!

خوشگلم توکه اینو مینویسی حداقل دیس لایکتم روشن کن منتقد هاتم ببینی!

برید هشت میلیون بدید کاوش شرکت کنید 😂 شاید باستان شکاف شدید آخ آخ کار بکنی پولم بخوای بدی چه داستان غم‌انگیزی

این میزان بی توجهیه بابام نصبت به بدیه رابطمون قابل ستایشه..!

ای همسفر که رازِ قدرت‌های بی‌کرانِ تو بر من پوشیده است! ــ مرا به شهرِ سپیده‌دم، به واحه‌ی پاکی و راستی بازگردان! مرا به دورانِ ناآگاهیِ خویش بازگردان تا علف‌ها به جانبِ من برویند تا من به‌سانِ کندو با نیشِ شیرینِ هزاران زنبورِ خُرد از عسلِ مقدس آکنده شوم، تا چون زنی نوبار با وحشتی کیف‌ناک نخستین جنبش‌های جنین را به انتظارِ هیجان‌انگیزِ تولدِ نوزادی دلبند مبدل کنم که من او را بازیافتگی خواهم نامید. هم‌بسترِ ظلمانی‌ترین شب‌های از دست‌دادگی! ــ من او را بازیافتگی نام خواهم نهاد..

فرار تمام شد و برمیگردیم به شهر.

امیدوارم خواب عجیبی که چند شب پیش دیدم همون تعبیرهای رو داشته باشه که انتظارشو میکشم .!

هستیم از شهر بیرون ، آواره و سرگردون.. همچون هیپی ها!