cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

𝐇🔞𝐑𝐍𝐘 𝐌𝐈𝐋𝐅 💦

ترکیب خیسی زبونش با خیسی بهشت داغت🫦🔥 🔞 رمان مخصوص بزرگسالان 🔞 • پارت‌گذاری روزانه و منظم • ژانر: #عاشقانه_طنز_کلکلی_بزرگسالان👅💦 به‌قلم: #فاطمه_س_م

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
13 804
مشترکین
-3824 ساعت
-2807 روز
-1 19130 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

#دختره_توی_اتاقش_با_دوست_باباش_سکس_میکنه_و... چوچ*ول🍓 خیسشو میماله و خودشو روی کی*رمو بالا پایین میکنه -آههه عمو...آییی #عمو تندتر کمرشو چنگ میندازم و سرمو به سینه هاش نزدیک میکنم _صدای ناله هاتو کنترل کن تا مامانت نشنوه دستشو روی دهنش میزاره که نوک سینه های سیخش رو...🍌💦 https://t.me/+E2hllh9axfM4NGE0 https://t.me/+E2hllh9axfM4NGE0
نمایش همه...
00:04
Video unavailable
گیسو زبونشو توی .صم چرخوند و نی.پلم و با دو انگشت کشید. ماجد پاهامو بیشتر باز کرد و #ک.یر کلفتشو توی باسنم کرد که جیغ بلندی کشیدم - چی شد جنده کوچولو؟ ک.ص تنگت جر خورد؟ تا خواستم چیزی بگم گیسو بطری مشروب رو برداشت و.... 👅😈 https://t.me/+cSXCHnn7GlBmMGY8 https://t.me/+cSXCHnn7GlBmMGY8 دو نفری با بطری جرش دادن🔞🫦
نمایش همه...
00:02
Video unavailable
#part44⛔️❌ ملیسا *ــیر کلفتمو توی دست گرفت و به شیار کـ**صش مالید _ا..آخ خیلی خوبه ..همون که می خواستم ک**یر کلفت و گنده.. مم.ه های کوچیکشو توی دستم گرفتم _اما م.مه های تو کوچیکه! با همچین سایزی فکر میکنی لایق ک**یرم بودی؟ سر#کـ*ـیرم رو توی کـ**صش فرو کرد و سیلی به مم.ه هاش زد _تو به ک**صم دقت کن نه میمیام...🍑🥹 درحالی که سینه های کوچیکش تند تند بالاپایین میشد و صدای شلپ شلپ برخورد #کــ‌‌‌‌‌‌‌....یرم به کـ...‌صش توی اتاق پیچید جیغ میزد پرسیدم _زیر کی داری جر میخوری؟؟ https://t.me/+Blz5W6RWO9FiNGQ8 https://t.me/+Blz5W6RWO9FiNGQ8 _زیر پادشاه #کــ*یر کلفت صنعت پو....‌‌‌‌رن استار دارم بگ.اااا میرم🍑👅
نمایش همه...
_واسه خوابیدن زیر دوست بابات اینجوری خیس کردی توله؟ با لوندی دستشو روی .یرم میزاره و سرشو به خشتکم میماله موهای بلندشو چنگ میزنم و سیلی روی سینه ش میزنم _امشب *ص تپلتو جر میده تا خارشش از بین بره...👙🤤 https://t.me/+E2hllh9axfM4NGE0 https://t.me/+E2hllh9axfM4NGE0 هر شب دختر دوستشو توی اتاق خوابش جر میده🔥🔥🔥
نمایش همه...
00:06
Video unavailable
#پارت10🔞 _ اگه #کی.رم رو بخوری به بابات نمیگم تا دیروز داشتی بهم کو🍑ن می دادی! با ترس به رئیس نزدیک شدم و زیپ شلوارشو باز کردم که کی*ر کلفتش بیرون اومد! سرم رو نزدیک بردم و ...🥵💦 https://t.me/+E2hllh9axfM4NGE0 https://t.me/+E2hllh9axfM4NGE0 رئیس بانک با کارمند کوچولوش س.ک‌‌.س میکنه و هر بار به بهونه های مختلف به اتاق خودش می کشونش😈🔥
نمایش همه...
-جوون ک.صتو رو زبونم بکش توله سگ دایی🥵😛 با ح.شر زیاد ناله ای کردم و خودمو بیشتر روی ک.صش تکون دادم. روی دهن #دایی نشسته بودم و اون به باس.نم چنگ میزد و #ک.صمو میلیسید. -اههه داییی جونممم تند تررر بخور همشووو ناگهان در با شدت باز شد و با ورود مامان...😱🫦 https://t.me/+RCOVJCWZvLpjY2M8 https://t.me/+RCOVJCWZvLpjY2M8 داییش دکتره تو مطب باهاش س.ک.س میکنه🙈🍌
نمایش همه...
𝘱𝘪𝘯𝘬 𝘴𝘦𝘹💗🔞

با یه انگشت جا باز کنه دومیو فشار بدی توش🍓🔥 -رمان صحنه دار و آب آور 👅💧

00:02
Video unavailable
- اووووم بابایی میخوام امشب خودم روی #سالار کلفتت سواری کنم... دستمو پس زد و بی تفاوت غرید: - هرشب همینو میگی بچه، اما همینکه #کلاهکش به دم ک🍓صت میخوره، عینهو یه جسد توی تخت وا میری و من خودم باید بگ.امت... همین لحظه با شنیدن صدای #مامانم ترسیده خواستم از جام بلند شم، که #بابایی با بدجنسی منو کشید روی مردونگیش و گفت: - ک میخواستی روی ک🍌یر #شوهرمادرت سواری بری توله؟! سواری کن..‌. سواری کن تا مامان بیاد ببینه دختز ۱۷ ساله‌اش چطور روی .یر شوهرش کابویی میره...🍆😈🔥 https://t.me/+KMDliKuZXD1mZmJk https://t.me/+KMDliKuZXD1mZmJk همین لحظه در باز شد #مامانم با دیدن من که روی ک.یر #شوهرش نشسته بودم...😱🍑
نمایش همه...
🫦از تخفیف طلایی vip جا نمونید🫦 ❤️#اشتراکvip همه‌ی رمان‌هام #تخفیف خورده😀 🫶🏻🔞رمان‌های من👇🏻👙 1⃣روسالکا، رابطه ممنوعه و داغ فاحشه‌ای سرکش با جناب سرگردی مذهبی و مقید👙(چنل اصلی به دلیل صحنه‌های ف.یلتر شده، الان فقط چنل vip موجوده، رمان در چنل vip از پارت ۵۰۰ گذشته و رو به اتمامه) 2⃣یاسمین، س*ک*س ممنوعه مردی متعصب و هات با خاله‌ی ناتنیش🍒(این رمان #کامل شده و تمامی پارت‌هاش در چنل vip موجوده، چنل اصلی به دلیل صحنه‌های باز فیل‌.تر شد و الان فقط چنل vip در دسترسه) 3⃣هورنی‌میلف، س.ک.س داغ و خشن زن ح.شری با حاجی مذهبی و مقیدی که اوستای پسرشه🍒 4⃣هیاهوی برکه، عاشقانه‌ای هیجانی در دنیای گرگینه‌ها💋🐈‍⬛(این رمان #کامل شده و تمامی پارت‌هاش در چنل vip موجوده، ۷۰ پارت اول رمان در چنل عیارسنج موجوده، مبتونید مطالعه کنید و اگر خوشتون اومد بعد vip رو تهیه کنید) 5⃣هورنی‌کاپل، س.ک.س خیص کننده دختری ها.ت و شه‌.وتی که لیتل استاد خشنش که ۱۳ سال ازش بزرگتره میشه اما میفهمه که...🔞🍌 6⃣بنام‌شهو.ت، شوگر پولداری که چون از خو.ن فوبیا داره میده پرده بیبی سکسیشو پسر برادرش بزنه، اما اولین سکس خشن دانوش و #زن‌عموش و...🍑(این رمان #کامل‌شده و تمامی پارت‌هاش در چنل vip موجوده) 7⃣اهورا، یه طلبکار ح.شری که قصد داره بدهی بدهکارشو، با گ.اییدن سوراخای تنگ و داغ دختر ها.ت و لوند بدهکارش صاف کنه😈🔞(این رمان #کامل‌شده و تمامی پارت‌هاش در چنل vip موجوده) 8⃣س.ک.س‌.گروپ، یه پسر فقیر اما ح.شری که  به خاطر اینکه پولی جمع کنه تا بتونه با دختری که عاشقشه ازدواج کنه، مجبور میشه با خانم و دخترخونه‌ای که مادرش توش کار میکنه #تریسا🔥م بره، اما یه شب که همزمان داره با این مادر و دختر #متاهل س‌.ک‌.س میکنه... ♥️🌓برای دریافت اینک چنل هرکدوم از رمان‌ها و یا دریافت چنل vip رمان‌ها، به ادمین پیام بدین📥 *آیدی ادمین جهت خرید اشتراک vip👇🏻 @Advip_gandomroman2
نمایش همه...
#بخیه_1 _ کدوم عروسی شب زفاف روی زمین میخوابه که تو دومیشی؟ لب گزیدم و به لباس کوتاه خجالت آمیزم نگاه انداختم. _ عروسی که همه چیش دروغه ...از شناسنامه بگیر تا شوهرش! بدن عضلانیش رو کش قوس داد و با صورت سرد و مغرور به تخت اشاره کرد. _ لاقل بیا اینجا دراز بکش یکم داد و بیداد و ناله کن به گوش اهل عمارت برسه!ج دست به سینه چین به بینیم دادم و پشت پلک نازک کردم. _ کی چی بشه؟ نفسش رو کلافه بیرون داد و اخم کرد. _ توافق کردی نقش زنمو بازی کنی، از پس چهار تا آه و ناله برنمیای که به اینا ثابت بشه دارم میکنمت؟ دست روی دهنم گذاشتم تا صدای خنده‌م بیرون نره و لبه تخت نشستم. _ آخه این دودول موشی شما ...اصلا باعث نمیشه یه دختر دردش بگیره که حالا توقع این چیز هارو دارید! اخمش توی هم کشیده شد و از روی تخت پایین اومد. مقابلم ایستاد و مچم رو گرفت. _ از کی تا حالا به جای " آقا، ارباب، رئیس" به من میگی دودول موشی؟ من ازش حساب می بردم اما نمی ترسیدم. _ از وقتی با شورت دیدمتون! انگار توی سرش داشت نقشه قتلم رو می کشید که مچم رو محکم تر نگه داشت و دستم رو درست روی مردونگیش گذاشت. _ بدم بخوریش یا سایزش دستت اومد؟ متورم ...داغ ...پر از پستی و بلندی که نشونه رگ های ورم کرده بود، زیر دستم می تونستم حس کنم. وای که چه لحظه خجالت آوری بود. موش واژه ناچیزی برای این خرطوم فیل بود ... _ خب ...خب دیگه فهمیدم! پر غرور مچم رو ول کرد و به تخت اشاره زد. _ دراز بکش! در هر صورت برگ برنده دست اون بود. اگر به حرفش گوش نمی‌دادم ممکن بود با همون خرطوم فیل بهم تجاوز کنه و جدی جدی زنش بشم. آروم روی تخت دراز کشیدم که به لباس توری و کوتاه توی تنم نگاه انداخت. اولش احساس خجالت نمی کردم اما حالا زیر نگاهش ذوب شدم. _ اینو از کجا اوردی پوشیدی؟ آب جمع شده توی گلوم رو فرو بردم. _ ما ...مادرتون بهم داد. انگشت زیر بینیش کشید و نزدیک اومد. دستش روی لباسم نشست و بی هوا از وسط جرش داد که ترسیده جیغم هوا رفت. https://t.me/+6_8vrOjItJM5ZWY0 https://t.me/+6_8vrOjItJM5ZWY0 https://t.me/+6_8vrOjItJM5ZWY0 https://t.me/+6_8vrOjItJM5ZWY0 https://t.me/+6_8vrOjItJM5ZWY0 https://t.me/+6_8vrOjItJM5ZWY0 https://t.me/+6_8vrOjItJM5ZWY0 https://t.me/+6_8vrOjItJM5ZWY0 https://t.me/+6_8vrOjItJM5ZWY0 https://t.me/+6_8vrOjItJM5ZWY0 https://t.me/+6_8vrOjItJM5ZWY0 https://t.me/+6_8vrOjItJM5ZWY0 🔴خلاصه: لیلا دختر شیطونی که از پیشخدمت بودن، به صیغه مهام خان تبدیل میشه و مجبور میشه به زور نقش همسرش رو برای خانواده شوهرش بازی کنه و هر شب تو تختش وانمود کنه که ‌... ⚠️🔞 https://t.me/+6_8vrOjItJM5ZWY0 https://t.me/+6_8vrOjItJM5ZWY0 https://t.me/+6_8vrOjItJM5ZWY0
نمایش همه...
Horney sisy🔞 #part1 نزدیکش شدم، خوابیده بود و نفس هاش آروم به گوش میرسید..مژه های بلندو فرش خیلی تصویر زیبایی ازش ساخته بود.. لب هام رو روی هم فشردم و آروم جوری که صدا نده و از خواب بیدارنشه روی تختش نشستم پتو از روش کنار رفته بود و هیکل ورزیده اش مشخص بود،چشم هام رو توی کاسه چرخوندم و نگاهم زوم پایین تنه اش شد بعد از چندین سال که از فلج شدنش می‌گذشت هر روز و هر روز با این صحنه مواجه میشدم و هربار هم حالم دگرگون میشد..هربار که میدیدمش تموم حس ها و غریزه های زنانه ام فعال میشدن دوست داشتم بهش دست بزنم و حسش کنم من عادتم شده بود هر اخرهفته خودم حمومش کنم اما هیچ وقت درست و حسابی لمسش نکرده بودم! نفس هام کشدار و بی قرار شده بود دستم رو آروم نزدیک بردم و وقتی دستمو روی آلت بزرگش گذاشتم نبض زدن بین پاهام رو حس کردم درست بود داداشم بود درست بود هم خون هم بودیم اما من حالا واسه داداش خودم خیس شده بودم منی که همیشه رابطه ی خواهر برادری رو کثیف میدونستم حالا خودم توی اون منجلاب غرق شده بودم شلوارش رو کمی کنار زدم و آروم از روی شورتش لمسش کردم خیلی کلفت و بزرگ بود..اگه فلج نبود میتونست از اون سرمایه بین پاهاش به دخترهای زیادی حال بده اما حالا  تنها کسی که میتونست از اون سرمایه فیض ببره خواهرش بود یعنی من! https://t.me/+7IFK8db7iFxlZTBk https://t.me/+7IFK8db7iFxlZTBk https://t.me/+7IFK8db7iFxlZTBk https://t.me/+7IFK8db7iFxlZTBk https://t.me/+7IFK8db7iFxlZTBk https://t.me/+7IFK8db7iFxlZTBk با داداش ناتنیش س‌کس میکنه سرچ کن پارت واقعی نبود بلفت🔞💦
نمایش همه...