cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

Ohne dich (بدون تو)

𝐋𝐆𝐁𝐓 & 𝐁𝐃𝐒𝐌 تـو را دوسـتـ دارمـ و ایـنـ دوسـتـ داشـتـنـ غم بزرگیست ولی ما به غم گذشته معتادیم Comment https://t.me/+2fW1hhAXELszYTU0

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
1 051
مشترکین
-124 ساعت
-257 روز
-3230 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

#پارت‌واقعی🔞 #Daddy_littleboy🤤💦 #گـــــــی🔥 ددی که نمیدونه لیتلش حامله است و پلاگ می‌کنه توش🤫🚫 دستی به #باسنم کشید و گفت : بیبی های بی ادب و باید #تنبیه کرد نه ؟♨️ قبل از اینکه چیزی بگم #پلاگی که برداشته بود و به #ضرب واردم کرد که داد #دلخراشی کشیدم .🍑🍆 بدون توجه به من و #دردم شروع کرد به #اسپنک کردنم. صدای باز شدن در اومد و.....😨🚫 https://t.me/+2j2Jc6oO5GExODE0 https://t.me/+2j2Jc6oO5GExODE0
نمایش همه...
00:18
Video unavailableShow in Telegram
-اوووم بخورش هاپو کوچولوم تند تر لیس بزن توله سگ سفیدم بین پاهامو #میلیسید و از لذت به خودم میپیچیدم. -آههه اووممم آیییی ناگهان با کشیده شدن تا آخرین حد پاهام جیغی زدم و با ترس به آلما که با اخم جلوم ایستاده بود چشم دوختم. _داشتی چه گوهی میخوردی توله سگ؟! با هم نوعت خودتو #ارضـا میکردی؟! +ا..ارباب ببخشید غلط کردم.. دوتا از انگشتاشو توی #سوراخ خیسم فرو کرد که ناله‌ام به هوا رفت. _اووییی اخخخخ +جنده‌ی حشری تا صبح انقدر میکنمت تا معنی گوهی که خوردیو بفهمی! با دیدن دیـلـدوی کلفت بسته شده بین پاهاش ....🥺💦 https://t.me/+iiE1oGa2wpxjYzVh https://t.me/+iiE1oGa2wpxjYzVh #میسترس خشنی که #اسلیو_گرل کیوت و حش*ریشو تنبیه جنسی میکنه🔥💦
نمایش همه...
00:02
Video unavailableShow in Telegram
رفته پارتی و مسترش می‌فهمه و میاد سراغش و جلوی دوستاش مجبورش می‌کنه...😲🤫
#گی #مستر‌اسلیو‌بوی🔥 یقه اش رو گرفت و پرتش کرد روی #زمین و زانوش رو روی #کمر شاهین گذاشت. - بی اجازه من اومدی تو این سگ دونی که بمالنت؟ #اوبت زده بالا؟🍑🫧 ترسیده دستش رو به #پاچه شلوار میثاق بند کرد. - #گه خوردم. نیشخندی زد: گه‌ام میخوری.. صبر کن! لگدی به #پهلوش زد و کنارش نشست، چنگی توی موهاش زد و سرش رو با موهاش آورد بالا. دستش رو گذاشت روی چونه اش و وادارش کرد #دهنش رو باز کنه. - زبون درازتو بیار بیرون. زبونش رو آورد بیرون که میثاق لیسی به زبونش زد و #بزاق اتصال بین زبوناشون شد و وقتی چشمای شاهین خمار شد #گازی از زبونش گرفت صدای داد شاهین بلند شد و میثاق بی توجه نگاهی به #خون روی زبونش و اشک های روی صورتش کرد.💦🩸 - حالا دیگه #زبونی نداری که باهاش به من #دروغ بگی! گفته بودم حواستو جمع کن شاهین گفته بودم زبونتو #میبرم اگه به من دروغ بگی..❗️ https://t.me/+2j2Jc6oO5GExODE0 https://t.me/+2j2Jc6oO5GExODE0
نمایش همه...
Repost from N/a
00:11
Video unavailableShow in Telegram
مردی قدرتمند قاتل دخترشو میندازه دیونه خونه و یکی و اجیر میکنه تا باهاش بازی کن‼️🔥 #گی_خشن🏳️‍🌈❤️‍🔥 با #ترس خودش و عقب کشید _تو...تو کی هستی؟... حرفش با #خیمه زدن مرد رو #تنش نصفه موند 😰 _#عوفف #کرد*نی تر از اون چیزی که فکرش و میکردم هستی #کوچولو😈💦 #دست و پا زد خودشو نجات بده اما با #پاره شدن لباسش #نفسش حبس شد😭💢 _انرژیت و نگهدار که تا صبح قرار #زیرم #جر بخوری جن*ده😏🔞 صدای #جیغش با #کوبیده شون #لبای مرد رو #لباش خفه شد...با #خشونت به جون #لباش افتاد #لبش و گاز گرفت تا ولش کنه که با یهوی وارد شدن #عضو بزرگش تو #سور*اخ #تنگش #ناله ی بلندی سر داد😨🍆 https://t.me/+lxgjOSUreWFkNTQ0 https://t.me/+lxgjOSUreWFkNTQ0
نمایش همه...
Repost from N/a
00:03
Video unavailableShow in Telegram
#مافیایی   💦  #ارباب_برده  👙  #خشن  😈 گیره های ویبراتور رو به نوک سینه هاش زد و روی آخرین درجه گذاشتش. با #لذت بهش نگاه کرد. بدنش میلرزید و کمرش رو محکم به تخت می‌کوبید. #سینه هاش تکون میخوردن. +خوبی کوچولو؟ -لعنت.. لعنت بهت.. اههه.. #دیلدو رو برداشت و روشنش کرد. صداش که بلند شد دایانا ترسیده سرش ر و تکون داد -صدای چی بود؟ دیلدو رو داخلش کرد. +خیلی خوشم نمیاد که چیزی به غیر از خودم داخلت باشه.. ولی خب تنبیهه دیگه. -لعنت بهتتت.. اذیتم نکن.. لط.. لطفااا دایانا هق هقی کرد. #اشکاش از شدت لذتی که بهش وارد می‌شد پشت هم پایین می‌ریخت. متیو بی طاقت بوسیدش. پیچ و تاب بدن سفیدش، صدای ناله هاش. لبهای قرمزش. واقعا دلتنگش بود.. +کوچولوی #هورنی! +بیبی گرل.. دختر خوب من.
کی میدونست دختری که گروگانش گرفتم تا پولم رو پس بده، من رو.. رئیس مافیا رو اینطوری به زانو دربیاره؟
https://t.me/+Tf1S8rWR6gwxYmRk https://t.me/+Tf1S8rWR6gwxYmRk
نمایش همه...
-امشب من نه..‌ قراره دیلدو ارضات کنه... تا میان فرار کنم دست #پاهامو به تخت میبنده و ویبراتورو با واژنم تنظیم میکنه -تا صبح #ارضا میشی... مفهمومه؟؟ جیغ میکشم و تقلا میکنم که سیلی بهم میزنه -صدات در بیاد دهنتم پر میکنم #بیشرف... برو خداتو شکر کن نمیدمت زیر سگام دکمه‌ی ویبراتورو میزنه و با برخوردش به جوچولم آهی میکشم که... https://t.me/+8jIoySllIxkyMGE0 https://t.me/+8jIoySllIxkyMGE0 دختره رو تا صبح، با دستای بسته به ویبراتور میبده تا ارضا بشه، ولی...💦🔞
نمایش همه...
#وانشات💦🔥 انگشت هام روی #باسن خوش تراش مایک لغزیدن و راه خودشون رو پیدا کردن. #دستم رو محکم دور سوراخ باسنش چرخوندم و تفی روی #انگشت فاکم انداختم. دیکم هر لحظه #بزرگتر می شد. انگشت فاکم رو #داخل باسنش گذاشتم. ناله ریزی از دهنش بیرون اومد. لیسی به باسنش زدم. #زبونم رو دورانی دور باسنش چرخوندم آب دهنم کل #باسنش رو خیس کرده بود. بی طاقت آه کشید. مایکل: - شروع کن. پوزخندی روی لبم نشست. داگ استایل شد و از دیدن باسن بزرگش که مقابل چشمم هست خودم رو بهش مالیدم..... https://t.me/+w3V20-IUUS0xMGU8 https://t.me/+w3V20-IUUS0xMGU8
نمایش همه...
00:04
Video unavailableShow in Telegram
ارسان پسریه که اومده انتقام پدر و مادرشو بگیره اونم از ارغوانی که بی تقصیره اما مظلوم نیست و بلده چی طوری ارسانو به زانو دربیاره🔥💦 دستاشو بسته بودم به تخت هق میزد و التماسم میکرد نیشخندی به حالش زدم و #انگشت فاک*مو توی سوراخش کردم _چقد نازت تنگه میخام تا صبح بکنمت همونطور که مامان جنده ت #لنگاشو واسه بابام داد بالا _تو رو خدا منکه .... با #ضربه ی یهویی تو نازش جیغش بالا میره شروع به تلمبه زدن می کنم التمو می کشم بیرون و با دیدن #خون روش نیشخندی می زنم _پ باکره بودی از این به بعد تو جنده ی منی و زیر خواب منی   پارت واقعیشه بزن روش تا آبت بیاد💦💦 https://t.me/+8jIoySllIxkyMGE0 https://t.me/+8jIoySllIxkyMGE0
نمایش همه...
مستر غیرتی توله‌ی شیطون از بس مسترش اسپنکش میکنه تو اتاق قایم میشه🤣🤣🔥 با صدای داد ارباب بیشتر تو اتاق می‌مونم. -توله‌سگ بیا بیرون چرا قایم شدی؟؟ مظلوم لب می‌زنم: -بالاخره شما یه روشی پیدا میکنی تنبیهم کنی. منم خسته شدم کونم کبود شده از بس ارباب. من همینجا میمونم تا صبح که شما بری.🥺🥺 کمربندشو درمیاره و تو هوا تکون میده. -تا سه میشمرم نیای بیرون به این بهونه کبودت میکنم توله.❤️‍🔥🔞💦⛓ https://t.me/+__gKTH7UbKViMGJk https://t.me/+__gKTH7UbKViMGJk
نمایش همه...
00:04
Video unavailableShow in Telegram
#بیناجنس 💦🔥 دستم رو دور #گردنش حلقه کردم و فشار دادم. محکم تنش رو به دیکم فشردم که فریاد زد. مایکل: - خیلی بزرگه! اهه... بی طاقت #لیسی به انگشت‌هام زد و شروع به مکیدن انگشت‌هام کرد. ناله هاش غریزه‌ #شهوتم رو بیشتر می کرد اما جسمم و شهوتم با احمد آروم می گرفت. مجبور بودم باهاش سک.س کنم تا به احمد زخم نزنم. باسنش رو بهم #فشار می داد و تخم‌هام محکم به لمبرای باسنش برخورد می کرد. #ناله‌هاش بالا گرفته بود. آهی کشیدم. بخاطر #تنگ بودنش آلتم داخل تنش نمی رفت و حسابی خون روی پایین تنه‌ام نشسته بود.😈🔥🩸 https://t.me/+w3V20-IUUS0xMGU8 https://t.me/+w3V20-IUUS0xMGU8
نمایش همه...