cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

جوک وحشی 🔞

زیر ۱۸ سال جوین نده🔞💦

نمایش بیشتر
210 206
مشترکین
-1 15724 ساعت
-9 7757 روز
+1 65130 روز

در حال بارگیری داده...

کانال‌های مشابه
هیچ داده‌ای
مشکلی وجود دارد؟ لطفاً صفحه را تازه کنید یا با مدیر پشتیبانی ما تماس بگیرید.
ابر برچسب‌ها
هیچ داده‌ای
مشکلی وجود دارد؟ لطفاً صفحه را تازه کنید یا با مدیر پشتیبانی ما تماس بگیرید.
اشارات ورودی و خروجی
جذب مشترکین
هیچ داده‌ای
مشکلی وجود دارد؟ لطفاً صفحه را تازه کنید یا با مدیر پشتیبانی ما تماس بگیرید.
پست‌های کانال
برای 30 روز

فقط اونجاش که جلوی مادرشوهر گفت وای کصم 😂🤣

100

2
آخه جلوی مادر شوهر کص میدن !؟ 😂😂
1
3
انواع دودول پسرا 🤤🤤💦
1
4
اعترافات تلمبه زنی پسرا تو حجله 🍑🥰
1
5
خاطره +۱۸ سکسی عروسی 💦 من 26سالمه 17سالم بود که خانوادم ب زور منو دادن ب یکی ک 10سال از خودم بزرگتر آقا من 17سالم بود بچه بودم خب تازه سکس و اینارو فهمیده بودم، شب عروسیم بود و مهمونا رفتن و اومدیم خونه شوهرم رفت لباساشو در بیاره که یهو دودولش رو درآورد نشونم داد … ادامه خاطره 🔞
1
6
بدنم داغ شده بود سریع لباسامو در اوردم ... 🥵
1
7
وقتی کلفتیم رو گرفت بین دستاش و ماساژش میداد یهو ... 🤤
1
8
خونه تنها بودم پدر مادرم رفته بودن مسافرت که یهو یکی زنگ در رو زد گفتم وای باز کیه مزاحمم شد تازه میخواستم فیلم سکسی ببینم که رفتم در رو باز کردم زن همسایه اومد داخل و سراغ مادرمو گرفت منم گفتم نیست یکم نشست صحبت کردیم چادرشو از سرش در اورده بود یه بدن خیلی رو فرم داشت از چشمم خورد به لای پاهاش که متوجه شد دارم نگاه میکنم بهش اومد کنارم نشست دستشو میکشید روی پاهام و ... ادامه داستان
1
9
کصم زیر کیر کلفتش از حشر زیاد جر خورده بود تا به خودم اومدم دیدم زیرش پاره شدم... 🥵💦🙊 : @‌Roman
1
10
سسکی ترین داستان ها شهوانی مخصوص دوستان حشرری😍😈💦

مشاهده داستان 🔥
سسکی ترین داستان ها شهوانی مخصوص دوستان حشرری😍😈💦 مشاهده داستان 🔥
280
11
رمان تحریکی جنسی واسه هورنیا 🌟🌟⛔️💦
1
12
رمان سکسی عشق ممنوعه 🤤💦🔞
1
13
رمان شبانه پنسکشوال:🍒🍑
1
14
رمان فورسام:🤍🤩
1
15
اونشب داداشم مست اومد خونه شروع کردم به  اعتراض که یهو منو گرفت زیر کتک و محکم انداخت رو تخت شروع کردن به خوردن لبام که... ادامه داستان
1
16
تا به خودم بیام یهو پردمو زد..
1
17
داشت با شدت بیشتری تلمبه میزد ک یهو...
1
18
کلفتیش و سرعت ضرباتش باعث میشد....
1
19
_من از پشت میخوام افسون، داگی شو... _درد داره، هنوز از دیروز پاره ام خون میاد _جلوت گشاده، ارضام نمیکنه برگرد میخوام کو*نتو بکنم زود باش دختر خوب _نه هوران ... دردم میاد _اول نانازتو بخورم چی؟ بازم کو*ن نمیدی؟ با لبخندی دراز کشیدم پاهامو باز کردم و گفتم: چو*چولمو گاز نگیریا...🔥🔥 بخاطر فیلتری ادامشو اینجا گذاشتیم👇🏻💦 https://t.me/+3D-U9EoVtydiNzk0
311
20
_ک*ص گشادتو یه جوری میگام جـ*نده تا دیگه از این گوه ها نخوری کمرمو گرفت و یهو با ضرب روی تخت ماساژ پرتم کرد. روپوشمو توی تنم جر داد و با دیدن ک*ص و سینه های لخت و شیو کردم پاهامو محکم ازهم باز کرد. _از اولم میدونستم جنـ*ده ای اومدی بدی، یه جوری جرت بدم تا چند روز نتونی راه بری ک*یر روغنیشو یهو توی ک*صم کرد و آهی کشید...❌🔥 ادامشو بخونید حشری کنندس😈👇🏻 https://t.me/+3D-U9EoVtydiNzk0 دختر ماساژوری که طمعه ی این دفعه اش سوپراستار معروفیه🔞💦🔥
311

در حال بارگیری داده...

یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.