Bueno.

بچه ها از اونجایی که یکبارِ دیگه اینجا هزینه برای کار خیر جمع کردیم. گفتم این فضا رو دارم دریغش نکنم. با بچه ها از خیابون رد می‌شدیم. دیدم بنده خدایی رو زمین نشسته. با بچه ها رفتیم سمتشون. و گفتن که ام اس دارن. کمی همراهی‌شون کردیم. تا اینکه از زندگیشون‌گفتن. من مدارکشون رو هم می‌ذارم. هر کی هرچقدر در توانش هست می‌تونه کمک کنه.

6037 9975 6188 2755 محمد امین عابدی.

چقدر خوبه بارون، کاش انقدر بارون بیاد برف پاک کنِ همه ماشینا خراب شه. سیل بیاد بزنه ببرتمون از اینجا ببرتمون از این دیار دورمون کنه. یادته میگفتی کاش «چشمِ آدما غم پا‌کن داشت» عینِ برف پاک‌کن، اونوقت هر دیقه روشنش میکردیم‌ رو دورِ تند.

ما حتی به دنبال خوشی هم نیستیم، تنها می خواهیم قدری «کمتر رنج ببریم»

کاش کسایی که می‌خوان برن کلا نیان.

شریف‌ترین کاری که از دست آدم برمیاد، احترام گذاشتن به چیزیه که زندگی ازش ساخته، پذیرفتن چیزی که بهش تبدیل شده، اونم بدون هیچ انکار و توجیهی، ناقص بودنی اصیل به جای کامل بودنی جعلی، جایی نوشته بود معصومیت انکار نکردنه، حتی گرگ هم وقتی توجیه نمی‌کنه معصومه، ولی انگار تو دنیای کبک‌ها مقصر اونیه که می‌بینه.