cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

آخرالزّمان

نمایش بیشتر
Advertising posts
4 229مشترکین
-224 ساعت
-197 روز
-10630 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

🔴کفن دزد و جنازه ی دختر جوان جوانی به گورستان می‏ رفت و قبر مردگان را نبش می کرد و کفن آنها را می‏دزدید.تا اینکه شنید دختری از دنیا رفته. طبق معمول به منظور سرقت کفن سر قبرش رفت. سیاهی شب همه جا را فرا گرفته بود آمد سر قبر دختر و قبرش را شکافت جنازه دختر را از قبر بیرون آورده! وقتی چشم اش به جنازه دختر افتاد ....... ادامه کانال زیر سنجاق شده👇👇👇 https://t.me/+TiuBac9tj_xhZGE0 https://t.me/+TiuBac9tj_xhZGE0
نمایش همه...
❌خر مفت و زن زور زن و مردي با يك بار گندم که روی خرشان بود و زن سوار بود و مرد پياده سر راه برخوردند به يك مرد كور. زن تا مرد كور را ديد به شوهرش گفت: «اي مرد!  اين مرد كور را سوار خر بكن گناه داره مرد گفت: «اي زن! ولش،کن بیا بریم زن باز التماس كرد : «نه والله! گناه داره »  مرد قبول كرد و كور را بغل كرد و گذاشت روي خر، پشت زنش...... ادامه داستان کلیک کنید
نمایش همه...
🔴مردی که در چهلمش زنده شد! در یکی از محلات شرقی تهران مشغول برگزاری مراسم چهلم فرزند ۴۵‌ساله‌شان به نام ابراهیم بودند که ناگهان وی را در میان مراسم عزاداری مشاهده کردند، یک لحظه سکوت سنگینی مراسم عزاداری را فرا گرفت😰😱😳 به طوریکه اعضای خانواده با دیدن این صحنه دقایقی از هوش رفتند..... ادامه ی داستان کلیک کنید
نمایش همه...
🍃 یکی از کشاورزان منطقه ای، همیشه در مسابقه‌ها، جایزه بهترین غله را ب‌دست می‌آورد و بعنوان کشاورز نمونه شناخته شده بود. 🍃رقبا و همکارانش، علاقه‌مند شدند راز مؤفقیتش را بدانند. بهمین دلیل، او را زیر نظر گرفتند و مراقب کارهایش بودند. پس از مدتی جستجو، سرانجام با نکته‌ عجیب و جالبی روبرو شدند. این کشاورز پس از هر نوبت کِشت، بهترین بذرهایش را به همسایگانش می‌داد و آنان را از این نظر تأمین می‌کرد. بنابراین، همسایگان او می‌بایست برنده‌ مسابقه‌ها می‌شدند نه خود او! کنجکاویشان بیشتر شد و کوشش علاقه‌مندان به کشف این موضوع که با تعجب و تحیر نیز آمیخته شده بود، به جایی نرسید. و سرانجام، تصمیم گرفتند ماجرا را از خود او بپرسند و پرده از این راز عجیب بردارند. کشاورز هوشیار و دانا، در پاسخ به پرسش همکارانش گفت: “چون جریان باد، ذرات بارورکننده غلات را از یک مزرعه به مزرعه‌ دیگر می‌برد، من بذرهای خوبم را به همسایگان می‌دادم تا باد، ذرات بارورکننده نامرغوب را از مزرعه‌های آنان به زمین من نیاورد و کیفیت محصول‌های مرا خراب نکند!” همین تشخیص درست و صحیح کشاورز، توفیق کامیابی در مسابقه‌های بهترین غله را برایش به ارمغان می‌آورد. “گاهی اوقات لازم است با کمک به دیگران (رقبا) و ارتقاء کیفیت و سطح آنها، کاری کنیم که هم باعث رشدشان شود و هم از تأثیرات منفی آنها در امان باشیم.” ✅ از محبت خارها گل میشوند @akharozamanl
نمایش همه...
اميرالمومنين علي (ع) فرمودند بدترين شما کساني هستند که سخن چيني مي کنند و ميان دوستان جدايي مي افکنند و دنبال عيوب افراد پاکدامن مي روند . 📚 کافي @akharozamanl
نمایش همه...
✅گزارشی کاملا واقعی و مستند از لحظات مرگ 🍃این گزارش رو حضرت علی (ع) از لحظاتی که جان انسان میخواهد از بدنش جدا شود ارائه کرده، 👈اگه میخواهید بدونید آخرین لحظات چه اتفاقاتی براتون می‌افته این گزارش رو بخونید: 🍂با ورود مرگ، اعضاء و جوارحشان‌ سست‌ شده‌ و رنگ صورت و بدن‌ آنها تغيير میکند. 🍂آنگاه مرگ‌ لحظه‌ به‌ لحظه‌ شروع‌ میکند به‌ زياد شدن‌ و پيكر آنها را فرا میگیرد‌، 🍂تا اینکه‌ زبان‌ از كار می افتد ولی هنوز چشم‌ و گوش‌ از كار نيفتاده‌ است، 🍂با ديدگانش‌ میبيند و با گوشهايش‌ میشنود، عقلش‌ نيز تمام‌ و صحيح‌ است‌ و ادراكاتش‌ بجا و به‌ موقع‌ است‌. 🍂مرگ كم‌كم‌ پيش‌تر میآيد تا جائی كه‌ بر گوش‌ او هم‌ غلبه‌ ميكند و گوشش‌ به‌ پيروی از زبانش‌ كه‌ قدرت‌ خود را از دست‌ داده‌ بود، از قدرت‌ میافتد و شنوائی خود را از دست‌ ميدهد. 🍂و در اينحال‌ در ميان‌ اهل‌ خود كه‌ اطراف‌ او گرد آمده‌اند، بطوری است‌ كه‌ نه‌ با زبان‌ میتواند سخنی بگويد و نه‌ با گوش‌ سخنی بشنود؛ 🍂ولی با چشمش‌ كه‌ هنوز از كار نيفتاده‌ است‌ دائماً در چهرۀ اطرافيان‌ خود نگاه‌ ميكند و پيوسته‌ ديدگان‌ خود را به‌ اينطرف‌ و آنطرف‌ ميگرداند؛ 🍂و آنچه‌ را كه‌ آنها میگويند، حركت‌ زبانهای آنها را با چشم‌ میبيند ولی برگشت‌ صدای آنها را با گوش‌ نمیشنود. 🍂و مرگ‌ پيوسته‌ قدم‌ جلوتر میگذارد و با او چسبندگی بيشتری پيدا میكند، 🍂تا آنكه‌ چشم‌ او نيز بدنبال‌ گوشش‌ بسته‌ میشود، 🍂و جانش‌ از كالبدش‌ بيرون‌ ميرود، 🍂و بصورت‌ مرداری در بين‌ اهل‌ خود در میآيد. 🍂بطوريكه‌ تمام‌ اهل‌ و نزديكان‌ او از او به‌ وحشت‌ می افتند و از كنار او دور میشوند؛ و آن‌ مردۀ مسكين‌ نيز نمیتواند با گريۀ خود به‌ گريۀ آنان‌ كمك‌ دهد، و سخن‌ آنان‌ را كه‌ در سوگ‌ او به‌ ناله‌ و فغان‌ سخنانی را به‌ او خطاب‌ مینمايد پاسخ‌ گويد. 🍂سپس‌ جنازۀ او را بر ميدارند بسوی گوری كه‌ برای او کنده‌اند، و او را در ميان‌ زمين‌ به‌ عملش‌ میسپارند و از او دور میشوند و از زيارت‌ و ديدار او منقطع‌ ميگردند، 📚نهج البلاغه @akharozamanl
نمایش همه...
🌷 امام صادق(علیه السلام) فرمودند : ✍ لِلْمُؤْمِنِ عَلَى الْمُؤْمِنِ سَبْعَةُ حُقُوقٍ وَاجِبَةٍ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِ الْإِجْلَالُ لَهُ فِي عَيْنِهِ وَ الْوُدُّ لَهُ فِي صَدْرِهِ وَ الْمُوَاسَاةُ لَهُ فِي مَالِهِ وَ أَنْ يُحَرِّمَ غِيبَتَهُ وَ أَنْ يَعُودَهُ فِي مَرَضِهِ وَ أَنْ يُشَيِّعَ جَنَازَتَهُ وَ أَنْ لَا يَقُولَ فِيهِ بَعْدَ مَوْتِهِ إِلَّا خَيْراً ✨ هر مؤمنی به گردن مؤمن دیگر هفت حق دارد که از جانب خدا واجب شده است : 1️⃣ بزرگ بدارد و احترامش رانگه دارد 2️⃣ در دلش او را دوست بدارد 3️⃣ در امکانات مادی شریکش سازد 4️⃣ غیبتش را بر خود حرام بدارد 5️⃣ به هنگام بیماری به عیادتش رود 6️⃣ در تشییع جنازه اش شرکت کند 7️⃣ پس از مرگش جز خیر نگوید 📚 من لا یحضره الفقیه ج4 ص 398 @akharozamanl
نمایش همه...
وقتی حضرت عیسی علیه السلام از خداونددر خواست کرد کسی را به او نشان دهد که نزد خدا محبوب تر از او باشد ، خداوند عیسی را به پیرزنی که در کنار دریا زندگی می کرد راهنمایی نمود . وقتی عیسی علیه السلام به سراغ آن خانم آمد ، دید در خرابه ای زندگی می کند وبا بدنی فلج و چشمانی نابینا در گوشه ای رها شده است . وقتی حضرت عیسی علیه السلام جلوتر رفت ودقّت کرد ، دید پیرزن مشغول ذکری است : « الحَمدُ للهِ المُنعِمِ المُفضِلِ المُجمِلِ المُکرِمِ» خدایا شکرت که نعمت دادی ، کرم کردی ، زیبایی دادی ، کرامت دادی . حضرت عیسی علیه السلام تعجب کرد که اوبا این بدن فلج که فقط دهانش کار می کند ، چرا چنین ستایش می کند ؟ با خود گفت که او از اولیای خداست ومن بی اجازه وارد خرابه شدم ؛ برگردم ، اجازه بگیرم و بعد داخل شوم . به دم خرابه بازگشت و گفت : « السَّلامُ علیکُ یا أَمةَ الله» پیرزن گفت : « وعلیک السَّلام یا روح الله». عیسی پرسید : خانم ! مگر مرا می بینی ؟ گفت : نه . پرسید : پس از کجا دانستی که من روح الله هستم؟ پیرزن گفت : همان خدایی که به تو گفت مرا ببین ، به من هم گفت چه کسی می آید . عیسی با اجازه آن خانم وارد خرابه شد وپرسید : خداوند به تو چه داده است که این قدر تشکّر می کنی ؟ تشکّر تو برای چیست ؟ پیرزن گفت : یا عیسی ، آن چه به من داده بود از من گرفت ، آیا همین طور پس گرفته است ؟ آیا وقتی می خواست آن را از من بگیرد ، به من نگاه کرد وپس گرفت ؟ عیسی فرمود : آری ، اوّل به تو نگاه کرده وبعد پس گرفته است . پیرزن گفت : من به همان نگاه او خوشم . خدا این نگاه رابه دیگری نداشته وبه من کرده است ؛ پس جای شکر دارد . چنین پیرزنی به خداوند وصل است در حالی که پیامبر هم نبود . در واقع استادِ حضرت عیسی علیه السلام شد . امّا وقتی برای ما مصیبتی پیش می آید ، فکر می کنیم خدا با ما قهر کرده است در حالی که برخی از آن ها جبران گناهان ماست تا خداوند متعال در آخرت ما را عذاب نکند ، برخی دیگر از گرفتاری ها به خاطر این است که از خدا غافل نشویم ، برخی دیگر هم به خاطر این است که خدا دوستمان دارد و می خواهد به خاطر صبر بر مشکلات ، پاداش بیشتری دریافت کنیم . @akharozamanl
نمایش همه...
✨خدایا اشتباه شده کارهای خوبی داشتم که نیست گناهانی نداشتم که هست! ✨حسناتت رفت در پرونده کسیکه غیبتش را کردی ! طلبکار بود ؛ از گناهانش به تو رسید ✅غیبت نکنیم @akharozamanl
نمایش همه...
وارد شوید و به اطلاعات مفصل دسترسی پیدا کنید

ما این گنجینه ها را پس از تأیید هویت به شما نشان خواهیم داد. ما وعده می‌دهیم که سریع است!