سیم.
اینجا مشخصاً برای چسناله است. من روزمره مینویسم محتوا تولید نمیکنم؛ روزمرههام رو کپی نکن حیوان :)
نمایش بیشتر2 439مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز
آرشیو پست ها
ضربتی از سرکار اومدم خونه، در و باز کردم احمدی گفت: سوت پایان مسابقه برتری یک بر صفر ......
سوپر جام بدون من از گوشت سگ حروم تر بود عزیزان، از گوشت سگ.
این پست برای اینکه این زیر، کانالتون رو به هم معرفی کنید، تو کانالای دوستاتون جوین شید و ممبر جمع کنید✨
از صمیم قلبم ناراحت میشم ازین که غریبانه کنج آشپزخونه، صبحانه و ناهار و شام رو تنهایی پایین میدم.
نرمافزار خونده، یک جمعیتی یارو رو مهندس صدا میکنن، کلی اهن و تولوپ، دبدبه و کبکبه، بعد بهش میگم بزرگوار سیستم فایلارو دانلود نمیکنه میتونی مشکلشو حل کنی؟ میگه دانلود منیجر دانلود کن با اون امتحان کن :))))))))))))
چند روزه خیلی دیگه بیشتر از حدی که لازمه کسشر رو با پیاز و جعفری تفت میدم من دوباره میرم تو غیبت صغری.
شب بخیر.
من هیچ وقت نفهمیدم کِی بود که دیگه برام بیشتر از رفیق بود، هیچوقت تاریخ مشخصی برای ماهگرد و سالگرد و فلان و بهمان پیدا نکردم، همه چی به مرور اتفاق افتاد بعدا هم هیچ وقت نفهمیدم کی تموم شد کی دیگه برای همیشه مسیج دادن و متوقف کردم ولی اگه اشتباه نکنم سال گذشته همین موقع ها بود، حوالی خرداد و تیر که هرچی بین ما بود به آخر رسید، حتی درست یادم نمیاد آخرین مکالماتمون چی بود، چی گفتم و چی شنیدم و چرا دیگه کوتاه نیومدم... .
تنها آهنگی که همیشه به مود من میخوره اینه:
"تو خیلی دوریییی
خیلی دورییییییی
تو خیلی دورییییی
خیلی دوررررررررر"
چرا که من از وقتی یادم میاد از همه چیز و همه کس دور بودم، اینجایی که منم واقعا زیر پونز نقشه اس.
شال و روسری و به طول کلی لچک برای من حکم اون غل و زنجیر پای برده های چند سال پیش و داره، لحظه شماری میکنم که بتونم هرچی لچک دارم آتیش بزنم و دور آتیش برقصم.
میگه شما بخاطر لخت شدن خودتون به روحانی رای دادی مارو بدبخت کردید، کدوم کسخلی خیال کرده بود روحانی " که خودش آخونده" میاد حجاب اجباری و برمیداره؟
بعد اصلا کاش ارباب مارو ببخشه دیگه نکه بیس چاری سر چله تابستون کله مون زیر مقنعه مشکی اجباری تو گرما دم میکنه، درست و غلط رو نمیتونیم از هم تشخیص بدیم.
یه دفعه یه نفر عینا کلمه به کلمه استوری خودمو گذاشته بود استوریش، زشت گستاخ تگم کن، یا حداقل بنویس به قول سیما، یا دستکم هایدم کن نبینم🦦 دیگه یه لقمه کسشر، کپی پیست کردن داره؟🌝
من بعضی وقتا کلمات عجیب و غیر معمول به کار میبرم، کلماتی که شاید در طول زمان به دست فراموشی و کم لطفی سپرده شدن، بعد از فرداش توی بعضی کانالای مختلف یا حتی استوری فالوئینگ های اینستاگرمم همون کلمات و جمله ها رو میبینم، از فردا شیش در هشت تو بیوم نوشتم "اینفلوئنسر" شاکی نشید خلاصه.🦦
دروغ چرا، "جریمه آنچنانی" چیه آخه، امیدوارم بگای سگ بره به همین شدت و حدت -_____-
حالا من که ناچارم عصر برم سر کار ولی امیدوارم صاب کارمو یه جریمه آنچنانی کنن که دلم خنک شه، کی روز انتخابات و ارتحالیدی و شهادت و ولادت میره سر کار پدسگ.
جمعه صبح ها سر کار نمیرم، شب قبلش گوشیمو خاموش می کنم و پرت میکنم تو دیوار
خواب جمعه صبح ها میچسبه به جونم.
شب بخیر.
الان که داشتم برمیگشتم خونه، اول مسیر یه ماشینه اومد بغل ماشینم کلی جیغ و داد کرد گفت چراغاتو روشن نکردی، خلاصه چراغارو روشن کردم یارو هم گازشو گرفت جلو رفت، ده دقیقه بعد نزدیک خونمون دوباره رسیدیم بهم =))) اون پیچید من پیچیدم، اون ترمز گرفت من ترمز گرفتم، رفتیم و رفتیم، تا اونجایی که رسیدیم به کوچه خونمون :) نهایتا من پیچیدم چپ و پارک کردم اون پیچید راست و پارک کرد؛
انگاری همسایهی کوچه روبهروییمون بود=))
احساس میکنم کیس کراش پیدا کردم دوستان، البته چون عینک نداشتم نتونستم فیسشو ببینم که مقبوله یا نه؛ ولی این موضوع چیزی از هیجان و جذابیت داستان کم نمیکنه😌
حالا چه خبره که امشب فرت و فرت عبا رو بر باد میدم میجهم رو منبر، الله و اعلم.🦦
من در طول زمان یاد گرفتم که با اطمینان صد در صد حرفی نزنم، با یقین کسی رو احمق، کوتهبین یا هر صفت مشابهی خطاب نکنم، چهار سال قبل سر انتخابات فکر میکردم اونایی که به بذر امید توی دل من آب نمیدن خودخواه و احمقن، الان فکر میکنم اونا زودتر از من به نتیجه ای که من امروز رسیدم رسیدن، امروز هم نه به اونی که رای میده، یا نمیده، یا سفید میده یا اسم عباس بوعذار رو توش مینویسه پرخاش نمیکنم و چیزی نمیچسبونم، آدما برای تصمیماشون دلایل قانع کننده دارن، زمین گرده و شاید چند سال بعد من هم عقیده ام تغییر کنه و به هر کدوم ازین گروه ها بپیوندم.
حالا اینکه انتخاباته ولی همین روال رو بگیرید تعمیم بدید به همه چیز، همهی تلاش زندگیم در این راستا بوده که "یقین" رو با "شک" جایگزین کنم چون که جهانبینی و طرز فکرم تا امروز اینو بهم یاد داده که شک، مقدمهی جلو رفتنه.
از چی خودم خوشم میاد؟ از اینکه دیگه میتونم بفهمم چمه، از اینکه بالاخره به اون مرحله از زندگی رسیدم که بتونم سر نخ ناراحتی رو بگیرم و بکشمش بیرون و این برای من قشنگه، هر چقدر درگیر شدن با احساسات مبهم عذاب آوره، اینکه میتونم دردِ دلم رو برای خودم شفاف کنم، لذت داره.
واقعیت اینه که من از رانندگی ترسیدم، نه از این بابت که تصادف بد و وحشتناکی کرده باشم نه چون برخوردم خیلی جزئی بود. به این دلیل که تا به حال تصادف رو دور از خودم میدیدم، اما امروز حس کردم که چقدر نزدیکه، چقدر سریع اتفاق میفته و چقدر تاحالا بی دقت بودم، حالا حس میکنم که پنج جفت چشم دیگه لازم دارم تا بتونم دوباره پشت فرمون بشینم و امیدوارم که تا فردا صبح این احساسات منفی ازم دور شه.
متاسفانه فرآیند بلوغ و آدم بزرگ شدن سخت، سریع و دردناک پیش میره. هیچ آغوشی به روی شما باز نیست، همه چیز واقعی، دردناک و تلخه، هیچ دردی با بوس خوب نمیشه هیچ کالایی رایگان نیست و هیچ عملی بدون عکس العمل نمی مونه. متاسفانه طی فرآیند آدم بزرگ بودن دل نازکی شما خریدار نداره و مطلقا کسی قربان دست و پای بلورینت نمیره. اشتباهات تاوان دارن و پوستت هرروز بیشتر شبیه به کرگدن میشه.
مامان گفت می زنمتا چرا لب و لوچه ات آویزوونه چیزی نشده که ، بابام گفت تصادفه پیش میاد فدای سرت، باید ازین ببعد بیشتر حواست و جمع کنی، فردام آینه های ماشینو عوض می کنم نو میندازم که دو طرف ماشینو بهتر ببینی، از فردام میشینی پشت فرمون
با این ننه اقای تا این حد ساپورتیو من بازم شرمنده و ناراحتم از گندی که زدم و تا بهش فکر میکنم چشمام پر اشک میشه.
الان احساس بی عرضگی و دست و پا چلفتی بودن دارم، ازینکه زنگ زدم بابام بیاد پشیمونم و فکر میکنم باید یکم دیگه اشک تمساح بریزم.
البته یه ذره در حد مماس شدن بود و یه خط کوچولو افتاد، اما خب بعد اومدم خونه نشستم گریه کردم.
همهی پیامایی که وقتی لینک ناشناس ندارم دریافت میکنم با این عنوان شروع میشه:
"میدونم دوست نداری وقتی لینک نیست بهت پیام بده ولی..."
خب ولی چی؟ ولی خوشت میاد منو اذیت کنی؟ ولی حرف من متصل به پشم توعه؟ ولی هرچی گفتم صحیح ولی برم بادمجونمو واکس بزنم؟
موفقیت یه چیزی نیست که من و شما برای هم نسخه شو بپیچیم، برای من شاید پول درآوردن موفقیت باشه، برای شما شاید فلسفه دونستن، پس شاید بهتر باشه بشینیم سر جامون و جز خودمون کسی رو بابت تصمیمات و آرزوهاش سین جیم نکنیم.
البته نه اگه داشتمم باید بابت اینکه همه اش سر کارم و وقت ندارم بهش توجه کنم جواب پس میدادم، برادر سر اسب و کج کن از همون راهی که داری میای برگرد.🦦
حالا ما که صعود کردیم ولی به امید اینکه صرفا هر ننه قمری لژیونر بود رو زرتی دعوت نکنن تیم ملی.🦦