مَِــَِاَِهَِ نَِقَِرَِهَِاَِیَِ🌙
اَندَرتنِمَـن جـآنورگوخـون همهاوسـت.. . . . ♡⃤ 『 @Silvermoonnn 』
نمایش بیشتر281
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
-17 روز
-530 روز
آرشیو پست ها
تورا گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب
بدین سان خوابها را با تو زیبا می کنم هر شب
تبی این کاه را چون کوه سنگین می کند آنگاه
چه آتشها که در این کوه برپا می کنم هر شب
تماشایی است پیچ و تاب آتش ها …. خوشا بر من
که پیچ و تاب آتش را تماشا می کنم هر شب
مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست
چگونه با جنون خود مدارا می کنم هر شب
چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو
که این یخ کرده را از بیکسی، ها می کنم هرشب
تمام سایه ها را می کشم بر روزن مهتاب
حضورم را ز چشم شهر حاشا می کنم هر شب
دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش
چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب
کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی ؟
که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب
|محمدعلیبهمنی|
@silvermoonnn🌱
❤ 1
دل پر از افغان و ظاهر خالی از جوشیم ما
از سخن لبریز و از گفتار خاموشیم ما
تا به بر گیریم هر دم تیر تقدیر تو را
جمله اعضا چون کمان پیوسته آغوشیم ما
چون تن آیینه پنهان در لباس جوهریم
گرچه در ظاهر ز عریانی نمد پوشیم ما
حرف بسیار است اما رخصت گفتار نیست
بر سر چندین هزار اسرار سر پوشیم ما
نزد اهل دل زباندانی نمیدانم که چیست
هرکجا قصاب حرفی بگذرد گوشیم ما
|قصابکاشانی|
@silvermoonnn🌱
👍 1
دوست دارمش...
مثل دانهای که نور را، مثل مزرعی که باد را
مثل زورقی که موج را، یا پرندهای که اوج را
دوست دارمش...
|فروغفرخزاد|
@silvermoonnn🌱
❤ 1
اوج ناراحتی و دلتنگی تو رابطه لانگ دیستنس رو بلال راجح اینجوری توصیف می کنه
متأسفم!
كه تو غمگينى
و دست هاى من، دورند!
@silvermoonnn🌱
👍 1
کی گفته محبت ها هیچ وقت فراموش نمیشن؟
اتفاقا فراموش میشن, ازت طلبکارم هستن.
@silvermoonnn🌱
👍 2
دل از من برد و روی از من نهان کرد
خدا را با که این بازی توان کرد
|حافظ|
@silvermoonnn🌱
❤ 1
عمرت دراز باد که ما را فراق تو
خوش میبرد به زاری و خوش زار میکشد
مجروح را جراحت و بیمار را مرض
عشاق را مفارقت یار میکُشد
|وحشی بافقی|
شببخیر🌒
@silvermoonnn🌱
👍 2
ابر می بارد و من می شوم از یار جدا
چون کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا
ابر و باران و من و یار ستاده به وداع
من جدا گریه کنان، ابر جدا، یار جدا
سبزه نوخیز و هوا خرم و بستان سرسبز
بلبل روی سیه مانده ز گلزار جدا
ای مرا در ته هر موی به زلفت بندی
چه کنی بند ز بندم همه یکبار جدا
دیده از بهر تو خونبار شد، ای مردم چشم
مردمی کن، مشو از دیده خونبار جدا
نعمت دیده نخواهم که بماند پس از این
مانده چون دیده ازان نعمت دیدار جدا
دیده صد رخنه شد از بهر تو، خاکی ز رهت
زود برگیر و بکن رخنه دیوار جدا
می دهم جان مرو از من، وگرت باور نیست
پیش ازان خواهی، بستان و نگهدار جدا
حسن تو دیر نپاید چو ز خسرو رفتی
گل بسی دیر نماند چو شد از خار جدا
|امیرخسرودهلوی|
@silvermoonnn🌱
😢 1
به اختیار گرو برد، چشم یار از من
که دور از او ببرد گریه اختیار از من
به روز حشر اگر اختیار با ما بود
بهشت و هر چه در او از شما و یار از من
سیه تر از سر زلف تو روزگار من است
دگر چه خواهد از این بیش روزگار از من
به تلخکامی از آن دلخوشم که می ماند
بسی فسانه شیرین به یادگار از من
در انتظار تو بنشستم و سرآمد عمر
دگر چه داری از این بیش انتظار از من
به اختیار نمی باختم به خالش دل
که برده بود حریف اول اختیار از من
گذشت کار من و یار شهریارا لیک
در این میان غزلی ماند شاهکار از من.
|شهریار|
@silvermoonnn🌱
❤ 1
مدتی شد که در آزارم و میدانی تو
به کمند تو گرفتارم و میدانی تو
از غم عشق تو بیمارم و میدانی تو
داغ عشق تو به جان دارم و میدانی تو
خون دل از مژه میبارم و میدانی تو
از برای تو چنین زارم و میدانی تو
از زبان تو حدیثی نشنودم هرگز
از تو شرمنده ی یک حرف نبودم هرگز
مکن آن نوع که آزرده شوم از خویت
دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
گوشهای گیرم و من بعد نیایم سویت
نکنم بار دگر یاد قد دلجویت
دیده پوشم ز تماشای رخ نیکویت
سخنی گویم و شرمنده شوم از رویت
بشنو پند و مکن قصد دلآزرده ی خویش
ورنه بسیار پشیمان شوی از کرده ی خویش...
|وحشی بافقی|
@silvermoonnn🌱
❤ 1
ای پیش تو لعبتان چینی حبشی
کس چون تو صنوبر نخرامد به کشی
گر روی بگردانی و گر سر بکشی
ما با تو خوشیم گر تو با ما نه خوشی
|سعدی|
@silvermoonnn🌱
❤ 1
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالودهام به بد دیدن
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات
بخواست جام می و گفت عیب پـوشیدن
|حافظ|
🌥
@silvermoonnn🌱
❤ 1
تو را با غیر میبینم، صدایم در نمیآید
دلم میسوزد و کاری زِ دستم بر نمیآید
شبان آهسته میگریم که شاید کم شود دردم
تحمل میرود اما شبِ غم سَر نمیآید
|اخوان ثالث|
@silvermoonnn🌱
👍 2
ما به اندازه هم سهم ز دریا بردیم
هیچكس مثل تو ومن به تفاهم نرسید
خواستی شعر بخوانم دهنم شیرین شد
ماه طعم غزلم را ز نگاه تو چشید
منكه حتی پی پژواك خودم می گردم
آخرین زمزمه ام را همه شهر شنید
|محمدعلی بهمنی|
@silvermoonnn🌱
❤ 1
از قشنگترین قربون صدقه های دنیا رو فروغ میگه
«قربان مردمکهای بیقرار چشمهایت بروم، قربان غم و شادی ات بروم، تو چه هستی که جز با تو آرام نمیگیرم. حتی جای پایی از تو در خاک برای من کافیست.»
@silvermoonnn🌱
نمایش همه...
Reza Sadeghi Kojaye Ghalbamo Zadi.mp36.50 MB
❤ 2
درونِ توست اگر خلوتی و انجمنیست
برون ز خویش کجا میروی؟
جهان خالیست...
|بیدلدهلوی|
@silvermoonnn🌱
👍 1
مارک منسن معتقده که:
"در زندگی یاد بگیرید که وقتی کسی خودش را برایتان حذف کرد، آنرا موهبت در نظر بگیرید."
@silvermoonnn🌱
❤ 2
مارک منسن معتقده که:
"در زندگی یاد بگیرید که وقتی کسی خودش را برایتان حذف کرد، آنرا موهبت در نظر بگیرید."
@silvermoonnn🌱
یه نصیحت خوب از آقای دولت آبادی:
مهربان باشید، اما
از آدمهای پرتوقع فاصله بگیرید
مقیاست رابه هم میزنند وحرمتِ مهرت را می شکنند. آنها حافظه ضعیفی دارند، خوبیها را زود فراموش میکنند...
@silvermoonnn🌱
👍 2
شرط عقل است که مردم بگریزند از تیر
من گر از دست تو باشد مژه بر هم نزنم
|سعدی|
@silvermoonnn🌱
👍 1
درختان را هنوز ای برف ! شوق برگ و باری هست
زمستان گرچه طولانی ست،آخر نو بهاری هست
مرا در قلب خود کُشتی و از دنیای خود راندی
گمان میکردم ای بیرحم بین ما قراری هست
تمنای وفاداری مرا هرگز نبود از تو
ولی ای بی وفا از بی وفا هم انتظاری هست
چو در قلب تو می تازند بعد از من رقیبانم
به یاد آور که در صحرای آغوشت مزاری هست
اگر یک عمر هم در بستر آرامشت باشی
بدان ای رود! در پایان راهت آبشاری هست
|فاضلنظری|
@silvermoonnn🌱
❤ 1
من و تو عشق را گسترده تر خواهیم کرد، آری
که نوع عاشقان از ما تباری تازه خواهد یافت
تو خوب مطلقی، من خوب ها را با تو می سنجم
بدینسان بعد از این، خوبی عیاری تازه خواهد یافت
جهان پیر _این دلگیر هم_ با تو، کنار تو
به چشم خسته ام، نقش و نگاری تازه خواهد یافت
|حسینمنزوی|
@silvermoonnn🌱
❤ 1
کس را به خلوتِ دلِ من جز تو راه نیست
این در به روی غیرِ تو پیوسته بسته باد...
|سعدی|
@silvermoonnn🌱
👍 1
نمایش همه...
Mohsen-Chavoshi-Bi-Badan-320.mp310.88 MB
❤ 2
نمایش همه...
4_5764667077050766575.mp319.60 MB
❤ 2
روزگاریست که سودازده روی توام
خوابگه نیست مگر خاک سر کوی توام
به دو چشم تو که شوریدهتر از بخت من است
که به روی تو من آشفتهتر از موی توام
نقد هر عقل که در کیسه پندارم بود
کمتر از هیچ برآمد به ترازوی توام
همدمی نیست که گوید سخنی پیش منت
محرمی نیست که آرد خبری سوی توام
چشم بر هم نزنم گر تو به تیرم بزنی
لیک ترسم که بدوزد نظر از روی توام
زین سبب خلق جهانند مرید سخنم
که ریاضت کش محراب دو ابروی توام
دست موتم نکند میخ سراپرده عمر
گر سعادت بزند خیمه به پهلوی توام
تو مپندار کز این در به ملامت بروم
که گرم تیغ زنی بنده بازوی توام
سعدی از پرده عشاق چه خوش میگوید
ترک من پرده برانداز که هندوی توام
|سعدی|
@silvermoonnn🌱
❤ 2
گفتمش سیر ببینم مگر از دل برود
وآن چنان پای گرفتهست که مشکل برود
دلی از سنگ بباید به سر راه وداع
تا تحمل کند آن روز که محمل برود
چشم حسرت به سر اشک فرو میگیرم
که اگر راه دهم قافله بر گل برود
ره ندیدم چو برفت از نظرم صورت دوست
همچو چشمی که چراغش ز مقابل برود
موج از این بار چنان کشتی طاقت بشکست
که عجب دارم اگر تخته به ساحل برود
|سعدی|
@silvermoonnn🌱
❤ 1
دوست دارم وقتی میخندیواس خندت بمیرم...
بفرست برای اونی که باید♥️
@silvermoonnn🌱
Hamid Askari - Chaloos.mp37.55 MB
❤ 1
مگذر ای یار و درین واقعه مگذار مرا
چون شدم صید تو بر گیر و نگهدار مرا
|خواجویکرمانی|
@silvermoonnn🌱
❤ 1