cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

دنیای منی.......❤

Advertising posts
5 003مشترکین
-524 ساعت
-427 روز
-19030 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

Repost from N/a
نمایش همه...
_داداشی دوستم میگفت زن و شوهرا جای خصوصی همو‌میخورن متعجب به گندم نگاه کردم  که جلوتر اومد _داداشی الان تو‌هم شوهرمی هم داداشم ؟ چون توهم بهت منو لیس میزنی شیطنتم گل کرد _نه...تو که مال منو‌نخوردی پس هنوز شوهرت نشدم گندم سریع روی پاهاش زانو زد و التمو‌ از تو شلوارکم‌کشید بیرون و زبونشو روی کلاهکم کشید و دستای کوچولوشو دور التم حلقه کرد باورم نمیشد  التم تو دهن داغ دختر کوچولوی وهر مامانم باشه زبونشو روی... https://t.me/+KncxrnBp-1E2YWY0 گندم دختر ۹ساله ای که با پسر زن باباش رابطه داره❌🔞
نمایش همه...
بهترین ترکیبی که هر خانواده ای می‌تواندداشته باشد: پدری است که در پشت چهره‌ی قاطع خود، مهربان باشد و مادری که در پشت چهره‌ی مهربانش،قاطع
نمایش همه...
👙 دنیای ارزونی بیکینی اینجاست☝️ 💥💥💥 🅾 هرچیزی که فکرشو میکنی ، تو جزیره‌ آدا نصف قیمته ، با گارانتی تعویض😍 👇🏾👇🏾 https://t.me/+tXOFslcJVwBjMzdk https://t.me/+tXOFslcJVwBjMzdk 🩱بادی،لباس‌خواب،کاستوم،جوراب،لباس‌زیر👙
نمایش همه...
هرچی کانال سیگنال داری بریز دور😉 r این کانال هم آموزش داره، هم لایو داره میتونی نتیجه رو تو ویدیوهای بالا ببینی☝️ عضویت در کانال
نمایش همه...
🧞‍♀طلسم جدایی بین دو نفر ۲۴ ساعته 🧞‍♀بازگشت معشوق و بختگشایی 🧞‍♀دفع_دعا و جادو و چشم نظر 🧞‍♀فروش_ملک و آپارتمان معامله 🧞‍♀جذب پول و رونق کسب و کار 🧞‍♀گره_گشایی در مشکلات زندگی 💥جهت عضو شدن و دیدن رضایت مشتریان روی لینک زیر کلیک کنید👇👇 https://t.me/telesmohajat 🔷همین الان پیام بده👇⁹⚛☆ ارتباط مستقیم با استاد سید حسینی 🆔@ostad_seyed_hoseyni ☎️  09213313730 ☯ @telesmohajat
نمایش همه...
صدای خنده رو هیچکس نمیشنوه از این خونه ..
نمایش همه...
- شورتتو بنداز پایین محیا. متعجب چند بار از روی پیامش خوندم و نوشتم: - چی میگی عمو؟ زنگ زد. از ترس اینکه کسی بیدار بشه سریع جواب دادم و لب زدم: - الو؟ کلافه از پشت خط جواب داد: - من زیر پنجره اتاقتم. همین الان شورت پاتو برام پرت کن که دارم میترکم دختر. گیج پرسیدم: - یعنی چی؟ شورت منو میخوای چی کار؟ کلافه عصبی غرید: - میخوام جق بزنم! از اینهمه رک گوییش آب دهنم رو قورت دادم و زمزمه کردم: - حالت خوبه؟ نصفه شبی دوست بابام اومده بود زیر پنجره ی اتاقم و لباس زیرم رو میخواست. - نه خوب نیستم، راست کردم دختر! هین بلندی کشیدم و تشر زدم: - خجالت بکش عمو، این حرفا چیه میزنی؟ مشخص بود حال طبیعی نداره وگرنه چرا بخواد با شورت من خودارضایی کنه؟! - انقدر عمو عمو نبند به ناف من دختر. یا شورتتو میندازی پایین، یا در رو باز می کنی میام بالا وگرنه به بابات میگم دختر سر به زیرش یواشکی برای همسن باباش نود میفرسته! چند ثانیه سکوت کرد و ادامه داد: - میدونم توام منو میخوای‌. بنداز پایین اون یه تیکه پارچه رو تا عقیم نشدم. لبم رو به دندون گرفتم، دستم رفت زیر دامن تنم و آروم شورتم رو درآوردم. آروم رفتم سمت پنجره و شورتم رو پرت کردم سمتش‌. - بگیرش... سریع از پنجره دور شدم، ضربان قلبم حسابی رفته بود بالا که صداش رو شنیدم. - شورتت فایده نداره، در رو باز کن بیام بالا خودتو یکم بمالم! توجه داشته باشید این رمان اروتیک و پر از صحنه های +18 سال هست🔞👇 https://t.me/+0zHaXSy0e5MxYjM0 https://t.me/+0zHaXSy0e5MxYjM0 محیا دختری که با دوست جذاب و مرموز پدرش وارد رابطه میشه. مردی هات در آستانه ی چهل سالگی با گذشته ای تاریک و پر از معما🔞❌
نمایش همه...
دلـبر قـرتــی

لطفا یجوری منو ببوس که طعم لبات همیشه رو لبام بمونه.🥂💋 #بنرها_پارت_واقعی_رمان🔞 به قلم: #لواشک #رهوار ( آنلاین ) #قرتی ( آنلاین ) #ژیوار ( حق عضویتی / آنلاین ) #افیون ( حق عضویتی / آنلاین )

-شرط من تریسامه! باید من و خدمتکارتو باهم بکنی! با تعجب به سپیده زل زدم -حالت خوبه سپیده؟ میخوای دوتا زن داشته باشم و هردوشونو باهم...؟ با لحنی پر از شهوت گفت: -آره من شرطم همینه ، حالا که فکرشو میکنم بدم نمیاد اون موجود دو پا که انقدر سنگشو به سینه میزنی برام بخوره! تو بهت بودم که سپیده با صدای بلندی گفت: -بیاریدش! بعد از چند دقیقه نیلا رو کت و بال بسته وارد اتاق کردن و روی تخت خوابوندنش دست و پا میزد که خودشو آزاد کنه اما سپیده با لبخندی شهوت انگیز طرفش رفت. سینه هاشو بهش مالید و با شهوت زیاد گفت: -اوممم ، اگه بدونی این کوچولو چقدر داغه احسان! نمیخوای بیای امتحانش کنی؟! با زانو پایین تنه‌ی نیلا رو میمالید و این صحنه ها باعث میشد اختیار خودمو از دست بدم دوتا از سکسی ترین زنایی که تو عمرم دیدم یک جا روی یه تخت بودن و منتظر بودن که من بکنمشون! بی طاقت سمتشون رفتم و لباسامو از تنم خارج کردم سپیده هم دستای نیلا رو باز کرد و شروع به لب گرفتن کردن با دیدن این صحنه دیگه نتونستم طاقب بیارم و باسن سپیده رو... https://t.me/+CpKVdXdqzYY4ZWI0 https://t.me/+CpKVdXdqzYY4ZWI0 https://t.me/+CpKVdXdqzYY4ZWI0 https://t.me/+CpKVdXdqzYY4ZWI0 https://t.me/+CpKVdXdqzYY4ZWI0 https://t.me/+CpKVdXdqzYY4ZWI0 احسان بهرامی #کارگردان معروفی که به #اجبار با دختر همکار پدرش ازدواج میکنه اما حسی به اون نداره بعد از مدتی زندگی با سپیده دلش رو به نیلا دختر کوچولوی #خدمتکار خونش میبازه اما سپیده برای این که قبول کنه نیلا رو به عنوان همسر دوم احسان بپذیره شرط عجیبی میذاره.. 🔞
نمایش همه...
𝘵𝘩𝘳𝘦𝘦𝘴𝘰𝘮𝘦🔞🔥

نیپل سیخ شدشو از رو تاپ نازکش با نوک انگشتات لمس کنی🤤🔥🔞 -رمان صحنه دار و خیس کننده‌ی آنلاین🔥🔞

وارد شوید و به اطلاعات مفصل دسترسی پیدا کنید

ما این گنجینه ها را پس از تأیید هویت به شما نشان خواهیم داد. ما وعده می‌دهیم که سریع است!