تاریخ و مشاهیر ایل چگنی
کانال معرفی مشاهیر ایل بزرگ چگنی در سراسر ایران (دانشمندان ادیبان و شاعران هنرمندان قهرمانان ورزشی سرداران کدخدایان و بزرگان نامدار) تاریخ مختصر لرهای چگنی صفحه ما در اینستاگرام ⬇️⬇️ http://instagram.com/_u/ile_chegeny
نمایش بیشتر324مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
-27 روز
-130 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
دکتر ابراهیم چگنی فرزند علیصالح در سال ۱۳۱۹ خورشیدی در خرمآباد و در یک خانواده پرجمعیت زاده شد او که کوچکترین عضو خانواده بود، دوران تحصیلات ابتدایی و بخشی از تحصیلات متوسطه را در شهر زادگاهش طی نمود. در سال ۱۳۳۹ موفق به دریافت دیپلم کشاورزی از دانشسرای کشاورزی بروجرد شد و به عنوان معلم، در روستاهای خرمآباد مشغول تدریس گردید
وی در سال ۱۳۴۳، به صورت متفرقه، دیپلم ادبی گرفت و در سال ۱۳۴۴ با پذیرفته شدن در امتحان ورودی دانشگاهها موفق به دریافت لیسانس در رشته زبان و ادبیات انگلیسی از دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران شد. در سال ۱۳۴۶ به تهران انتقال یافت و به عنوان دبیر زبان انگلیسی در دبیرستانهای آن شهر به تدریس پرداخت، وی در کنار کار معلمی، در وزارت فرهنگ و هنر آن زمان کار مترجمی نیز انجام میداد
دکتر چگنی، در سال ۱۳۵۱ موفق به دریافت فوق لیسانس در رشته زبانشناسی همگانی از دانشگاه تهران گردید و بعد از آن در سال ۱۳۵۷ به دریافت درجه دکتری در رشته همگانی از آن دانشگاه نایل آمد. سپس محل خدمت وی از وزارت آموزش و پرورش به دانشگاه جندی شاپور اهواز تغییر یافت و به عنوان استادیار زبان انگلیسی در شاخهی لرستان، آن دانشگاه (موسوم به مجمع آموزش عالی لرستان) مشغول کار شد.
او از آن زمان به بعد به عنوان عضو هیات علمی و مدرس در دانشگاه لرستان به تدریس زبان انگلیسی عمومی و تخصصی رشتههای مختلف اشتغال داشته است. وی سالها با کسب پروانهی مترجمی رسمی زبان انگلیسی از وزارت دادگستری در تهران به کار ترجمه و تحقیق مشغول شد
دکتر چگنی علاوه بر تدریس و به چاپ رساندن چند مقاله در مجلات دانشگاهی، اقدام به نوشتن چند رسانه در زمینه قواعد و دستور زبان انگلیسی و ... نموده که توسط دانشگاه لرستان چاپ و منتشر شده است.
عمدهترین کار دکتر چگنی ترجمه دو کتاب به نامهای :
مفرغهای باستانی لرستان، نوشتهی پی-آر-اس موری
گنج نهفته لرستان، تالیف فریا استارک که توسط اداره فرهنگ و هنر سابق خرمآباد انتشار یافته است
@mashahir_chegeni
بداق - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%82#%D9%88%D8%AC%D9%87_%D8%AA%D8%B3%D9%85%DB%8C%D9%87
امارت چگنی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%AA_%DA%86%DA%AF%D9%86%DB%8C
امارت چگنی
شرفنامه مینویسد عشایر چگنی در میان عشایر کُرد ایران شهرتی بس بزرگ داشت، لیکن از آنجا که رئیسی کارآمد و لایق نداشتند در میان عراق و آذربایجان پراکنده شدند و به امور خلاف و راهزنی اشتغال داشتند، اهالی آن مناطق به نزد شاه تهماسب یکم شکایت بردند و حکم شاه برای از بین بردن آنها به هر طرف صادر شد و بدین جهت پانصد خانواری از آنها به خراسان رفتند
ایل چگنی ۲منتشر شد 💥💥
مهد عزیزی چگنی
نوازنده کیبورد:رضا ناظری چگنی
تنظیم و نوازنده کمانچه :استاد میلاد کاکاوند
شاعر :استاد بهرنگ ازادمهر
کانال مهدی عزیزی چگنی 🔻
🔛 @mehdiazizichegeni
دیوان اشعار سیدی خان چگنی شامل چند بیت شعر بوده است !؟Anonymous voting
- بیست هزار بیت
- هزار بیت
- پنج هزار بیت
- سه هزار بیت
امام قلی بیگ چگنی در کدام شهر متولد شد !،Anonymous voting
- خرمآباد
- همدان
- قزوین
- ری
در آستانه روز زن به حضور مادران و دختران سرزمین ایران تقدیم میشود
روز زن در ایران باستان
درباره زن بسیار گفته و نوشتهاند، برخی از این گفته ها و نوشته ها حقیقت را مینمایاند و برخی جز ادعا چیز دیگری نیست. میتوان گفت در تاریخ ایران زن در هر زمانی در برابر مرد مقامی بس بزرگ داشته و تاریخ را از سروری تا بردهای بی چیز طی کرده. تا به اینجا رسیده است
از یک سو فرهنگ ها و ادیان پیشرو جایگاه بلندی، به او بخشیده اند و از واژه هایی مانند "نمانوپنتی" به زبان اوستایی (کد بانو) و "درب البیت" به عربی (خانه پرور) و... به زبان های
دیگر جهان ارج نهادهاند، در برخی از زمانها مقامی بس بلند بدو بخشیدهاند
در فرهنگ غنی ایرانی، زن را نیمی از نیروی هستی ساز، پویایی آور و شکوفایی کننده هستی می دانند. باز گامی فراتر نهاده میگویند : بدون یاری زن تلاش مرد در بهسازی و بهروزی با دشواری همراه است و از جهات دیگر گفتهاند : جهت شتاب بخشیدن به زندگی، در پوشیدن جامه نیک بختی، نباید جایگاه والای زن (در گذرگاه پویای زندگی) دور از نظر و تهی باشد، زیرا بار مرد بسیار سنگین می شود
به همین دلیل از دیرباز، زن در فرهنگ
ایران زمین، پایگاهی گرم و ویژه داشته
و رخساره او در طول حرکت تاریخِ این سرزمین بسیار زیباست
همچنین که در فرهنگ دیرینه باستان میخوانیم : "هرمزد پس از آفرینش آسمان و اندیشه نیک و روشنایی مادی دین اهورامزدایی"امشاسپندان" را آفرید که با رعایت عدل و مساوات از شش امشاسپند مخلوق او، سه امشاسپند یعنی نیمی از آنها بنامهای "سپندارمز" یا اسفند؛ " امرتات" یا امرداد و "هروتات" یا خرداد مونث هستند
حال جهت کوتاه شدن کلام و بیان اصل مطلب به بررسی احوال امشاسپند اسپندارمز (اسفند) میپردازیم که مقام و موقعیت زن در کنار این واژه، قابل بررسی و تأمل است و هدف از این تقریر این است که بر مبنای آرا و عقیده ایرانیان با
روز زن در دورۀ باستان آشنا میشویم و مقام و موقعیت زن را به عنوان مادر گرامی داشته به چگونگی پیدایش این جشن بزرگ پی میبریم :
"امشاسپند" اسفندارمز یا اسفند در جهان روحانی مظهر مهر، بردباری، فروتنی، جانبازی و فداکاری اهورامزدا است و در جهان مادی فرشتهای موکل
و نگهبان زمین است، لذا او را دختر اهورامزدا خواندهاند
از آنجا که کِشت و کار و آبادانی در آیین کهن ایرانیان دارای اعتبار و جایگاهی بس ارجمند است. سپندارمز (اسفند) موظف است، که زمین را خرم و آباد، برپای دارد و دلگرمی و شادمانی هر کس را که به کشت و کار می پردازد، فراهم آورد
ازطرفی نیک میدانیم که در اعصار ما قبل تاریخ نیز جمع آوری دانه و میوه و ریشه گیاهان خوراکی و در اصل کشف آنان کار زنان بوده است
انجام این فعالیتها، توسط زنان در آن دوران وجود کامل و مثبت زن را در امور اساسی زندگی آن زمان و اعمال کار و تجربه و بدست گرفتن ابتکار عمل، به وجود آورنده و موجد تشکیل این اسطوره بوده است، تا جاییکه ایرانیان باستان "این فرشته (اسفندارمز) مظهر وفا "فرمانبرداری، صلح و سازش شناخته شده و هم خشنودی و آسایش جهان به روی زمین به دست او سپرده شده است. "با قائل شدن این صفات پسندیده برای فرشتهای بنام سپندارمز (اسفند) اولین پایه های تحکیم شخصیت زنان و پرورش زنان به گونهای که شایسته وجود آنان است، پی ریزی می گردد. تا شوهر و خانواده را انسجام بخشند
برای تقویت این صفات در زنان بطور عملی نیز باید کار میشد که این از اندیشه ژرف ایرانیان دور نمانده است، چنانکه آخرین ماه سال (اسفند) و پنجمین روز ماه، متعلق به اسفندارمز (اسفند) بوده است
مردم نیک سرشت و نیک اندیش ایران تقارن این دو یعنی پنجم اسفند ماه را جشن اسپندارمزگان یا روز زن نام نهاده اند. تا جایی که، این روز یکی از اعیاد دینی و اجتماعی آن عصر به شمار میرفته و بدین وسیله حقیقت وجودی زن را به اثبات رساندهاند، در این جشن که به زنان اختصاص داشته، شوهران و پسران
امور خانه را به عهده میگرفتند و زنان به استراحت میپرداختند. از شوهر و پسران خود هدیه دریافت میکردند و آن روز به شادی و طرب می گذشت
ابوریحان بیرونی در کتاب خود آثار الباقیه این روز را مژده گیران یا مزد گیران می گوید.
شادروان پور داود در زمان حیات خود پیشنهاد این روز را بنام روز پرستار داده اند، نگارنده امیدوارم که این روز مورد توجه زنان و مردان فرهیخته ایرانی قرار گیرد. روز پنجم اسفند را با نام روز زن جشن بگیرند. به زنان و دختران خود هدیه دهند و به شادمانی پردازند
@mashahir_chegeni