توفیق
«هیچ خدمتی بالاتر از روشن کردن افکار عمومی نیست» به یاد همه آنانی که در مسیر قانون مداری،شفافیت و پاسخگویی خوش درخشیدند و "توفیق "خدمت به مردم را یافتند توفیق رفیق راهتان @saber_tofigh instagram.com/tofigh_khorasan
نمایش بیشتر1 123مشترکین
-624 ساعت
-487 روز
-54130 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
#شعر_شب
توصیف تو طرح و ایده لازم دارد
یک شاعر دوره دیده لازم دارد
شرمنده که من دو خط رباعی گفتم
موهای تو یک قصیده لازم دارد
#خلیل_جوادی
🔹ا🔹ا🔹ا🔹ا🔹ا🔹
#توفیق رفیق راهتان باد...
@Tofigh_kh
instagram.com/tofigh_khorasan
👍 1
⚠️افزودن روز پنجشنبه به تعطیلات پایان هفته؛ تصمیمی که نشانه عدم باور قلبی و ذهنی به بخش خصوصی است
✍️اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی
«بسم الله الرحمن الرحیم»
🔹اسباب نگرانی است که نمایندگان محترم مردم در کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی، در تازهترین تصمیم خود با بیتوجهی به پیشنهاد منطقی، کارشناسانه و مبتنی بر منافع ملی که توسط فعالان اقتصادی و صاحبان کسبوکار در مورد تعیین روز شنبه به عنوان دومین روز تعطیلات پایان هفته ارائه شده بود، در اصلاح لایحه ماده ۸۷ قانون مدیریت خدمات کشوری با کاهش ساعات کاری هفته از ۴۴ به ۴۰ ساعت، روزهای کاری را نیز شنبه تا چهارشنبه و تعطیلات دو روزه پایان هفته را روزهای پنجشنبه و جمعه تعیین کردند.
🔸تصمیم اخیر کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در صورت تایید نهایی و تبدیل به قانون جاری کشور، قطع ارتباط اقتصاد کشور با بازارهای بینالمللی را به چهار روز در هفته افزایش میدهد و روشن است که در شرایط تحریم و محدودیتهای خارجی و تنگناهای داخلی، ضمن تحمیل زیان مضاعفی بر اقتصاد کشور خصوصاً در شرایط دشوار کنونی، نقض اکید منویات مقام معظم رهبری در دستیافت به اهداف شعار سال خواهد بود.
🔹سالیان متمادی است که سیاستگذاران اقتصادی کشور، بیتوجهی به پیشنهادات فعالان اقتصادی را با بهانههایی چون تفاوت مطالبات، یکدست نبودن خواستهها و ناهماهنگی نظرات توجیه میکنند اما تصمیم اخیر نشان داد که این بیتوجهی از عدم باور قلبی و ذهنی به فعالان عرصه تولید و تجارت و بیاعتنایی نهادینه شده به آن در حکمرانی اقتصادی کشور نشأت میگیرد که طی دهههای گذشته خلاف تمام توصیهها، همواره موانع متعددی در برابر توسعه بخش خصوصی و سپردن امور اقتصادی به دست مردم ایجاد کرده است.
🔸موضوع تعطیل ایام پایان هفته، نمودی از تجمع و یکدستی خواستههای فعالان اقتصادی و سایر شقوق اجتماعی کشور است که در همراهی با یکدیگر و با انتشار سیلی از بیانیه، اطلاعیه، مصاحبه و اظهارنظرات، تلاش میکنند تا از خواسته و آرزوی سربازان خط مقدم اقتصادی کشور که مجدداً نادیده انگاشته گردیده را به جهت پیشینهسازی منافع ملی محقق کنند.
🔹امیدواریم نظر نهایی سیاستگذاران و قانونگذاران در مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام، عدم تایید این تصمیم و استماع نظرات کارشناسی فعالان اقتصادی و بخش خصوصی با هدف بیشینهسازی منافع ملی و به کار بستن آن باشد.
#نه_می_بخشیم_نه_فراموش_می_کنیم
🔹ا🔹ا🔹ا🔹ا🔹ا🔹
#توفیق رفیق راهتان باد...
@Tofigh_kh
instagram.com/tofigh_khorasan
#برشی_از_یک_کتاب
اگر در جهان راهی یافت میشد که آبِ رفته را به جوی بازگرداند، ارزش داشت که به خطاهای گذشته خود بیندیشیم،
ولی به راستی گذشته را باید از آنِ گذشتگان دانست؛
گذشته از آن گذشتگان است و آینده از آنِ توست.
مادام که از آنِ توست، نگهش دار و افکارت را، نه روی آزاری که در گذشته رسانده ای، بلکه روی کمکی که اکنون میتوانی انجام دهی، متمرکز کن!
📕 #خرمگس
✍🏽 #اتل_لیلیان_وینیچ
🔹ا🔹ا🔹ا🔹ا🔹ا🔹
#توفیق رفیق راهتان باد...
@Tofigh_kh
instagram.com/tofigh_khorasan
#شعر_شب
دل نبستی بر من اما دل شکستی لااقل
با دلم گفتم خدا را شکر، هستی لااقل
بعد عمری می نخوردن حرمت پرهیز را
کاش با پیمانه ی من می شکستی لااقل
گفته بودم هیچکس عاشقتر از من نیست، هست
با یکی عاشقتر از من می نشستی لااقل
خودپرستی بدتر از شرک است اما باز شکر
آنکه را من می پرستم می پرستی لااقل
مست اهل رازداری نیست پس خاموش باش
یادی از عشقم مکن حالا که مستی لااقل
#حسین_زحمتکش
🔹ا🔹ا🔹ا🔹ا🔹ا🔹
#توفیق رفیق راهتان باد...
@Tofigh_kh
instagram.com/tofigh_khorasan
👍 2
⁉️چگونه در شبکههای اجتماعی بحث کنیم؟
✍️جواد حیدری
🔹این مطلب برگرفته از نویسنده جدی و خوشنام بهنام لوئیس وُون است که در تفکر انتقادی و نظریههای اخلاقی تخصص دارد.
وُون در کتاب بسیار تأملبرانگیزش بهنام «فلسفهنگاری: راهنمای دانشجویان برای خواندن و نوشتن جستارهای فلسفی»، مطلب مهمی را درباره چگونگی بحث در شبکههای اجتماعی و آنلاین مطرح میکند.
🔸فرض کنید که شما میخواهید در شبکههای اجتماعی درباره موضوع سیاسی یا اخلاقی یا فلسفی مهمی وارد بحث جدی، صادقانه و سازنده شوید. شما قصد دارید در یک مباحثه واقعی مشارکت کنید و از بحثهای بیفایدهای که وقت و انرژی شما را هدر میدهند، اجتناب کنید.
🔹چگونه این کار را باید انجام دهید؟ به این شیوه:
1- قبل از هر چیز، از کسانی که فکر میکنید فقط میخواهند برتری خودشان را به رخ بکشند، جلب توجه و خودنمایی کنند، خود را آرام کنند، خشم خودشان را بر سر شما خالی کنند، یا شما را عصبانی و تحریک کنند، دوری کنید. اگر در نیمهراه بحث متوجه شدید که طرف مقابل شما علاقهای به بحث عقلانی ندارد، خداحافظی کنید و خود را کنار بکشید. به سمت گفتوگوهایی بروید که در آن مباحث محترمانه و هوشمندانه رایج است.
2- فقط روی استدلال متمرکز شوید. شکل استدلال یا صدق مقدمات طرف مقابلتان را نقد کنید و اصلاً به شخصیت او کار نداشته باشید. از شخصی کردن بحث اجتناب کنید و عواطف خود را وارد بحث نکنید و بحث بیربط به موضوع را طرح نکنید.
3- سعی کنید دیدگاه طرف مقابل را خیلی خوب فهم کنید. با این کار مجال ارائهی بحث خوب را افزایش میدهید و چیزهایی را که نمیدانستید، یاد میگیرید و با نشان دادن همدلی خود بحث را آرام میکنید. با ارج نهادن به ایرادات طرف مقابلتان میتوانید استدلال خودتان را قویتر کنید و نشان دهید که در بحث جدی و منصف هستید.
4- به طرف مقابلتان در بحث احترام بگذارید. حرفهای او را با دقت بخوانید و گوش فرادهید. در مورد انگیزههای او، یا ارزشهای او یا پیشینهی او بدترین حالت را متصور نشوید. تنها بر مبنای گرایشها و تمایلات سیاسی به طرف مقابلتان برچسب نزنید. از اظهارنظرهای رکیک، تمسخرآمیز، فحاشانه و توهینآمیز اجتناب کنید.
5- محل نزاع را عوض نکنید؛ با طرح موضوعات جانبی بیربط یا با عیبجویی بحث را منحرف نکنید. با اشاره به اشکالات گرامری طرف مقابلتان یا بر شمردن خطاهای تایپی و املائی او اصلاً بحث پیش نخواهد رفت و احتمالاً مهر خاتمه خواهید زد بر هرگونه شانس بحث عقلانی.
6- احساسات خود را مهار کنید. اگر خشمگین یا مضطرب یا عصبانی هستید، نمیتوانید آنطور که باید واضح فکر کنید، ممکن است بهجای اقامه استدلال قوی و محکم، شروع کنید به ناسزا گفتن و احتمالاً طرف مقابلتان هم به همین شیوه به شما پاسخ خواهد داد.
7- بدانید که در مورد چه چیزی صحبت میکنید. فرض کنید که با کسی درباره یک موضوعی بحث میکنید. در گرماگرم بحث متوجه میشوید که از واقعیاتی بیخبر هستید. اما همچنان اصرار میورزید که بر حق هستید، چون برای شما بسیار عذابآور است که قبول کنید، درباره آن موضوع یکسری نکات را نمیدانستید. این وضعیت اتلاف وقت است. بهتر است قبل از اینکه وارد بحث و منازعه شوید از واقعیات باخبر شوید. از قبل در مورد موضوع تحقیق کنید و از استدلالهای له و علیه موضع مورد بحث مطلع شوید.
8- قبل از اینکه بخواهید وارد بحث جدی در یک پلتفرم شبکه اجتماعی با کاراکتر محدود مانند توئیتر شوید دوباره فکر کنید. محدودیت کاراکتر توئیتر بحث درباره موضوعات پیچیده و طولانی را دشوار یا بیفایده میکند.
#نه_می_بخشیم_نه_فراموش_می_کنیم
🔹ا🔹ا🔹ا🔹ا🔹ا🔹
#توفیق رفیق راهتان باد...
@Tofigh_kh
instagram.com/tofigh_khorasan
#برشی_از_یک_کتاب
📍همگام ساختن ایمان دینی با زندگی در دنیای معاصر از دغدغههای انسان دیندار امروز است. از آنجا که شاخصهای دینداری معمولا بر اساس مدلهای زندگی در دورههای زمانی دیگر ترسیم شده است، تحول در متن زندگی و شکلگیری مفاهیم و مدلهای جدیدی در تعاملات انسانی، مومنان امروز را با این چالش مواجه کرده است که در این بستر جدید، چگونه باید زیست. در میان دینداران، برخی به دین به عنوان یک بسته غیر قابل تغییر و تحول، نگاه میکنند و بر این اساس هر امر جدیدی به مثابه امری غیر دینی یا ضد دینی تلقی میشود که باید با آن به مقابله برخاست. جمعی دیگر نیز ضمن قبول این دیدگاه که دین، امری غیر قابل انعطاف است بر این باورند که با توجه به تعلق داشتن دین به دوران گذشته، در دوره جدید باید دین را به سویی نهاد و با بهرهگیری از خرد بشری، باورها و روشهای زندگی در دنیای امروز را یافت و دین، یا نمیتواند کمکی در این زمینه به بشر ارایه دهد یا تنها یکی از بازیگران این عرصه است که احیانا در جاهایی بتواند دست بشر را بگیرد.
📚زیست مؤمنانه در جهان معاصر
✍️سید حمید موسویان
🔹ا🔹ا🔹ا🔹ا🔹ا🔹
#توفیق رفیق راهتان باد...
#شعر_شب
شیشۀ می گر معطل مانده از تردید ماست
غافلیم از قدر مستی ورنه هر شب عید ماست
صورت هیچیم و تصدیق تصور در خیال
نفی ما اثبات ما و ردّ ما تأیید ماست
میکنند انکار تنها «یک» خدا را کافران
کفر هم آیینهدار معنی توحید ماست
بی فروغ عشق، آفاق زمین تاریک بود
گر در این سیاره نوری هست از خورشید ماست
تهمت زاهد به حلاج آبرویی تازه داد
غم مخور دشنام مردم بیشتر تمجید ماست
#فاضل_نظری
🔹ا🔹ا🔹ا🔹ا🔹ا🔹
#توفیق رفیق راهتان باد...
@Tofigh_kh
instagram.com/tofigh_khorasan
#شعر_شب
فرض کن از آه ما آتش به ریش ظالم افتد
عصر او پایان بگیرد، قصر او ویرانه باشد
روزگاری آرمانی را تصور کن که در آن
عهدها محکم بماند، قولها مردانه باشد
شربت مسموم خوردن، بهتر از لب تشنه مُردن
نوش جان کن! گرچه شاید زهر در پیمانه باشد
سالها در گوش مردم قصه ی موعود خواندند
من که باور کردم! اما، وای اگر افسانه باشد
🔹ا🔹ا🔹ا🔹ا🔹ا🔹
#توفیق رفیق راهتان باد...
@Tofigh_kh
instagram.com/tofigh_khoras
‼️سطح امام جمعه ها به شدت پایین آمده است
✍️محمدجواد روح
🔹آیا ماجرای صدیقی و نمازجمعه امروز یک پدیده یا اتفاق است؟ آیا اینکه به خطیبی که از سوی بخش قابلتوجهی از جامعه مورد نقد است تریبون داده شود تا هرچه میخواهد دل تنگش بگوید، امر جدیدی است؟ شاید بتوان گفت به این ابعاد، آری. اما در کلیت امر، خیر. اتفاق جدیدی رخ نداده است.
🔸اصولا نمازجمعه همیشه تریبون دفاع از خودیها و حمله به غیرخودیها بوده. حتی اگر نمازجمعههای آیتالله طالقانی را تاحدی استثنا کنیم (که مربوط به دوران ماقبل تاسیس و تثبیت نظم سیاسی است) یا از موارد خاصی چون آیتالله طاهری اصفهانی و تاحدی آیتالله منتظری در مقاطعی بگذریم؛ تفاوت امروز با دیروز، تنها در سطح تحلیل و بیان است که مثلا بین آقای هاشمی با خطبای کنونی فاصله بسیار است.
🔹تفاوت نمازجمعههای موثر دهه۱۳۶۰ و اوایل دهه۱۳۷۰ با امروز درعینحال این بود که گفتمان مستقر و رسمی دارای پشتوانه جدی و اکثریتی در جامعه بود و حتی مخالفان هم، آن سخنرانان را جدی میگرفتند. وضعیتی که بهتدریج از اواخر دولت هاشمی و بهویژه پس از دومخرداد افول پیدا کرد.
🔸یادمان نرفته شیخ محمد یزدی در همین نمازجمعه چطور به روزنامههای پس از دومخرداد میتاخت یا نمازجمعههای خود آقای هاشمی در دفاع از دولت سازندگی و پاسخ به جناح چپ؛ چه در زمان ریاستجمهوریاش و چه در مقطع انتخابات مجلسششم.
🔹یا سخنان پیش از خطبه مصباحیزدی که اصولا تریبونی بود علیه اکثریت حامی دومخرداد.
🔸بنابراین، در نگاهی کلان باید گفت که ترکیب ائمه جمعه برمبنای خودی/ غیرخودی جدی درون روحانیت سیاسی شکل گرفته است. نماد بارز آن هم حذف هاشمی پس از ۱۳۸۸ و امام جمعه نشدن خاتمی و روحانی است.
در واقع، رویکردی که به نمازجمعه امروز صدیقی انجامید، همان است؛ اما سطح افراد بهشدت پایین آمده است.
#نه_می_بخشیم_نه_فراموش_می_کنیم
🔹ا🔹ا🔹ا🔹ا🔹ا🔹
#توفیق رفیق راهتان باد...
@Tofigh_kh
instagram.com/tofigh_khorasan
‼️من یک روسپی ام!!
✍️مجتبی لشکربلوکی
🔹در یکی از سریال های بریتانیایی جمله ای بین دو بازیگر رد و بدل شده که برای من تکان دهنده بود:
گریس: تو فکر کردی من یه روسپی ام!!
تامی: همه ما روسپی هستیم گریس! فقط بخش های مختلفی از وجودمون رو میفروشیم.یکی فکرشو می فروشه، یکی شعورشو، یکی انسانیت ...
🔸بگذارید نکته نهفته در این دیالوگ کوتاه اما بسیار مهم را باز کنم. مشکل از کجا شروع شد؟ ممکن است ریشه این مساله آن باشد که ما بین کار و زندگی تفاوت قایل شدیم. یعنی به این جمع بندی رسیدیم که باید کار کنیم تا پول در بیاوریم و سپس این پول را در جایی دیگر خرج علایق مان کنیم: آفرینش (هنر)، تفریح (ورزش و ...)، معنویت و با هم بودن و رشد فردی. بنابراین سازمان ها جایی شد برای آن که خودمان را بفروشیم. یکی وقتش را، یکی اعتبارش را، یکی دانشش را و یکی ارتباطاتش را و یکی توانش را و در ازای آن پول در بیاوریم و آن را صرف زندگی کنیم. انگار ما کار می کنیم که بتوانیم زندگی کنیم.
🔹اما مساله این جاست که کار به همین جا ختم نشد. عده ای شروع کردند به فروختن چیزهای دیگر یعنی شعور، شرافت، وجدان و انسانیت. مهندس ساختمانی که ناظر کیفیت ساخت یک بناست و بدون توجه کیفیت ساخت، اسناد را امضا می کند و به این فکر نمی کند که جان 50 نفر انسان به خطر خواهد افتاد، شرافت حرفه ای خود را به پول فروخته است.پزشکی که علی رغم سوگندی که برای حفظ جان انسان ها خورده است، علاوه بر حقوق مکفی خود جراحی های حیاتی و اورژانسی را منوط به دریافت حق الزحمه ويژه می کند.مدیری که به خاطر دریافت رشوه، یک پیمانکار بی کیفیت را برای یک طرح مهم انتخاب می کند.تولیدکننده ای که برای حضور در بازار به هر قیمتی، از مواد اولیه سرطان زا در مواد اولیه خود استفاده می کند.
🔸من جای خدا نیستم. ولی شاید در نزد خدا روسپیان جایگاه بهتری داشته باشند نسبت به کسانی که کم فروشی، دین فروشی، وجدان فروشی و شرافت فروشی می کنند.
🔹تجویز راهبردی:
➖ اولین نکته این است که نوک پیکان انتقاد را باید به سمت خودمان بگیریم. هیچ بعید نیست که من و تو نیز یک روسپی حرفه ای باشیم. به هزاران توجیه شرافت و شعور و انسانیت مان را می فروشیم.
➖ دومین نکته این است که سعی کنیم کاری را انتخاب کنیم که به آن ذاتا علاقه مند هستیم. اینگونه جلوی خودفروشی را گرفته ایم. ممکن است برای همه این امکان فراهم نباشد که شغل دلخواه خود را بیابیم در این صورت، به کار خود، معنا ببخشیم. بگذارید مثالی بزنم. می شود گفت که دارم آجر روی آجر می گذارم می شود گفت که دارم دیوار می کشم و می شود گفت که دارم مدرسه می سازم. می بینید وقتی به کار خود معنا می بخشید شما روح و توان و زمان خود را نمی فروشید بلکه در یک ماموریت بزرگ و بامعنا، زندگی می کنید. معنابخشی به کار یکی از گم شده ترین امور روزگار ماست.
➖ سومین نکته اینکه بدانیم اگر دیگران روسپی گری می کنند چه روسپیگری کلاسیک (که تن شان را می فروشند) و چه روسپیگری مدرن (که وجودشان رامی فروشند) ما نیز مقصریم. اگر ما به اندازه کافی شفقت بورزیم و مهربانی کنیم و الگو باشیم و آگاهی ببخشیم، تعداد افراد کمتری نیازمند به فروش تن شان می شوند و افراد کمتری به فکر فروش وجودشان می افتند. فراموش نکنیم که ما جانشینان خداوند در روی زمین هستیم.
#نه_می_بخشیم_نه_فراموش_می_کنیم
🔹ا🔹ا🔹ا🔹ا🔹ا🔹
#توفیق رفیق راهتان باد...
@Tofigh_kh
instagram.com/tofigh_khorasan