آماس

چه راحت خودشان را در قلب ما کُشتند آنان كه «جانِ» ما بودند ‌ ‌ ‌ ‌ @cafe_amas

مرا ببوس، آنگونه که گویی عذرخواهی کنی برای تلخی روزهایی که بدون تو بر من گذشت... @cafe_amas

عشق خوب است فقط با من نمى سازد...!❤️ @cafe_amas

گاه میپرسند از من "عاشقش"هستی هنوز؟ بی تفاوت بودنم را گریه میریزد بهم..... @cafe_amas

خیانت، مثلِ سوختگیِ پشتِ دست است؛ خوب می‌شود، پوستِ تازه در می‌آید، رنگ و شمایلش امّا هیچ‌وقت مثلِ قبل نمی‌شود، همیشه هم جلوی چشم است، هر وقت نگاهت بهش بیفتد، آرام دست را پشت‌ورو می‌کنی یا می‌بری زیرِ میز. اگر هم ازت بپرسند، مجبوری لبخند بزنی و بگویی چسبیده به لبه‌ی داغِ فِر یا آب‌جوش روی آن ریخته. @cafe_amas

میگن لیوان که پر بشه دیگه چه یه قطره آب روش ریخته بشه چه یه دریا آب فرقی به حالش نمیکنه چون ظرفیتش پر شده، این حکایت صبر و حوصله و ناراحتی و شادی و اعتماد خیلی از ما آدماست. @cafe_amas

پاتریک: چرا هیچکی بهم اهمیت نمیده باب؟! باب: شاید چون تو به همه اهمیت میدی :) @cafe_amas

از بچگی برام اینطور جاافتاده بود که قبل از پذیرش هرقولی باید از مردونه بودنش اطمینان حاصل کنم، _قول مردونه؟ _آره بخدا،قول مردونه،مرده و قولش! و بعد با شنیدن همین جمله نفسی که تو سینه حبس کرده بودم رو با خیالت راحت بیرون میدادم و مطمئن میشدم به همیشگی بودنش، امروز اما من خیلی فرق کردم با سالهای کودکی، تجربه انقدر منو درهم کوبیده که حالا حتی به هرقول کوچیک از طرف یک مرد بدبین باشم انقدر منطقی شدم که دیگه قول هام رو با مردونه بودن یا نبودن هاشون نسنجم و انقدر قوی که حالا میتونم خودم، معیار سنجش قول های خودم باشم میتونم به چشم های مضطرب کسی که روبه روم ایستاده لبخند بزنم و با اطمینان بگم: باور کن،بهت قول میدم،قول زنونه! #حدیث_عباسی ❤️ @cafe_amas