cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

manaaart

🍴دوخت سرویس آشپزخانه🍴

نمایش بیشتر
Advertising posts
523مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
-730 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

Repost from photographicposts
این فیلتر شکن برای تمام نت ها مناسبه و سرعت خوبیم داره
نمایش همه...
چند ماه پیش، دوست من که به تازگی از 45 سالگی گذشته بود به بیماری مبتلا شد و به سرعت درگذشت.😪😪 در گروه با اوج اندوه به هم تسلیت گفتیم و همگی بسیارغمگین از اینکه او دیگر بین ما نیست 😪😪 دو ماه بعد به شوهرش زنگ زدم. باخودم فکرکردم او باید ویران شده باشد چون به خاطر شغلش دائما در سفر بود ونظارت بر خانه، تحصیل فرزندان و والدین سالخورده و...... تا زمان مرگش بر عهده ی دوست مرحوممان یادم میاد گاهی میگفت" درخانه به من نیاز دارند. شوهرم حتی نمی تواند چای و قهوه درست کند، خانواده ام برای همه چیز به من نیاز دارند، اما هیچ کس برای تلاش هایی که انجام می دهم ازمن قدردانی نمی کند انگار همه ی این کارها وظیفه ی من است. با شوهرش تماس گرفتم تا ببینم آیا خانواده به کمکی نیاز دارد یا نه، چون احساس کردم افتادن تمام این مسئولیت ها به یک باره بر دوش یک نفر میتونه وحشتناک باشه تلفن همراه مدتی زنگ خورد.. جواب نداد... بعد از یک ساعت تماس گرفت.. عذرخواهی کرد که نتوانسته است به تماس من پاسخ دهد..چون در باشگاه مشغول بازی تنیس بوده و با دوستانش هم ملاقاتی داشته او گفت حتی خیلی ازکارهایش را غیر حصوری کرده که دیگر نیاز به سفر نداشته باشد پرسیدم: "همه چی خوبه؟ جواب داد، آشپزی استخدام کرده که با پرداخت مبلغ بیشتری پول خریدهای خانه را هم انجام میده و برای والدین سالخورده اش پرستار گرفته او گفت: همه چی خوبه و زندگی در حال بازگشت به حالت عادی است... به سختی توانستم چند جمله بگویم و گوشی را قطع کردم. اشک از چشمانم سرازیر شد. به یاد دوستم افتادم.. او به دلیل یک بیماری جزئی مادرشوهرش جلسه مدرسه را از دست داده بود. او عروسی خواهرزاده هایش را از دست داده بود زیرا باید بر تعمیرات خانه اش نظارت می کرد. او بسیاری از مهمانی‌ها و فیلم‌های سرگرم‌کننده را از دست داده بود، زیرا فرزندانش امتحان داشتند وباید آشپزی می‌کرد و به نیازهای شوهرش میرسید بدون اینکه حتی کسی یک بار از او قدردانی کند امروز دلم میخواد بهش بگم.. هیچ کس ببشتر از خودت ضروری نیست. و هیچ کس از نبودن ما از دست نخواهد رفت.. این فقط بازی ذهن ماست. زمانی بایدبه آدمها تسلیت گفت که دیگران را در اولویت قرار دهند وبه آنها یاد بدهند که ما در رتبه دوم قرار داریم پس از مرگ او دو خدمتکار استخدام شدند و خانه مرتب شد درست مثل قبل .... پس از زندگی لذت ببر.. این چهارچوب ذهنی را از خود دور کن که من ضروری هستم و بدون من خانه از هم می پاشه. پیام من به همه ی بانوان : تو از همه مهمتری گاهی برای خودت وقت بگذار زمانی فقط برای خودت.. 🛑با دوستان خود در تماس باش... صحبت کن بخند و لذت ببر 🛑با اشتیاق زندگی کن، این زندگی مال خود توست 🛑 هر از چند گاهی کارهایی را انجام بده که دوست داری انجام بدی 🛑 خوشبختی خود را در خوشحالی دیگران جستجو نکن، تو خود سزاوار خوشبختی هستی، چون اگر شاد نباشی نمی توانی دیگران را خوشحال کنی. 🛑 همه به تو نیاز دارند و تو نیز به مراقبت و محبت خودت نیاز داری 🛑 زنان باید برای کمک و راهنمایی سایر زنانی که قادر به مدیریت استرس شخصی خود نیستند، بیایند و به آنها کمک کنند تا اعتماد به نفسشان را بالا ببرند. 🛑بیایید به خودمان کمک کنیم و این زندگی را ارزشمند کنیم. همه ما فقط یکبار زندگی میکنیم ... زندگی زیباست .... زندگی رویاست زندگی زود گذر است پس زندگی کن بانو جان 🌹🌹🌹
نمایش همه...