چـانـ💞ـبـک وورلـ🌏ـد

بچه ها این چنلمه اگر دلتون خواست جویین بدید . چنل دیلی نیست توش آهنگ و عکس و گاها یکی دوتا متن میذارم 💛 https://t.me/MEANDMYSELFANDI/1380

💰 ⇝ @ChanBaekWorld

⊱Manhwa:A daily part time job ⊱Genre:Adult,Romance, Smut, Yaoi ⊱Tr:STGV ⊱Edit:STGV خلاصه: بیون بکهیون، یه دانشجوی سخت کوشه که مجبوره یه عالمه کار پاره وقت داشته باشه تا بتونه پولی که به شرخرا بدهکاره بهشون پس بده. "هی این همون مرده نیست که دیروز دیدم؟" ....و چند وقتیه یه مرد مرموز هرجا میره به پستش میخوره "تو منو شناختی درسته؟" "من تورو نمیشناسم،توکی هستیو چرا منو تعقیب میکنی؟" چی قراره بین پسر سخت کوش و وارث نسل سوم یه شرکت زنجیره ای پیش بیاد؟ ⊱ #Manhwa  ⊱ #ADPTJ ⇝ @ChanBaekWorld

💰 ⇝ @ChanBaekWorld

⊱Manhwa:JINX 🥊🩺 ⊱Genre:Rough,smut,sports, boss_employee,bl ⊱Tr:STGV,parand ⊱Edit:STGV خلاصه: بیون بکهیون فیزیوتراپیست بدشانس، بین مادربزرگ بیمارش، شرخرایی که تهدیدش می‌کنن و رئیس قدیمی که کار پیدا کردن براش رو تقریبا غیرممکن می‌کنه، واقعاً گزینه‌های زیادی نداره. زمانیکه اون در نهایت برای معالجه پارک چانیول، بوکسور پردرآمد MMA استخدام می‌شه، احساس می‌کنه که  رویاهاش به حقیقت پیوسته، مخصوصا وقتی که چان شب قبل از مسابقه با یه پیشنهاد وسوسه انگیز پنج هزار دلاری بهش میده. پارک چانیول ادعا می‌کنه که یه "طلسم" داره که به نوع خاصی از "درمان" نیاز داره، اما نه درمانی که بکهیون آماده ارائه دادنش باشه... همونطور که می‌بینید، چانیول ممکنه در رینگ یه دیو باشه، اما توی اتاق خواب حتی از اینم وحشی‌تره، و بکهیون مطمئن نیست که بتونه از این حالت چانیول جون سالم به در ببره. با این وجود وعده پول نقد، بک رو مجبور به قبول این معامله میکنه... آیا یک شب باهم بودنشون می‌تونه چیزی باشه که به چانیول کمک کنه یکبار برای همیشه این جینکسو بشکنه؟ ⊱ #Manhwa  ⊱ #Jinx ⇝ @ChanBaekWorld

• "Whispers of the Wild: A Fairy and Wolves Tale" ✨ - دل جنگل، جایی پر از راز و ناگفته‌هاست. جاییه که پارک چانیول، رهبر جذاب و قدرتمنده گله‌ای از گرگ‌هاست. هر حرکتش مثل نغمه‌ای سحرآمیز، همه رو به خودش جلب می‌کنه. چشم هاش به نوعی پنجره‌هایی به دنیایی از هوش و ذکاوت هستن که همیشه حکایت‌گر زیرکی بی‌نظیر اونه. باورهای سرسختش هم، همیشه به اون کمک کردن تا با تمام وجودش، گله اش را در برابر هر اتفاقی محافظت کنه. این قدرت و اعتقاداتش، اون رو به یه رهبر قدرتمند و محبوب تبدیل کرده‌. در دلِ همين جنگل؛ بیون بکهیون پری زیبايِ افسانه اي سر وكلش پيدا ميشه و موجودات جنگل به‌خاطر این که اون یک غریبه از جنگل‌های دوره، ازش دوري ميكنن. اما اون، با قدرت‌های جادوییش نه‌تنها به جنگل، بلکه به هرکسی که نیازمند کمک بود، کمک می‌کرد. اون با شخصیت دوست‌داشتنیش، باعث شده بود کلبه‌اش محلی باشه برای موجودات دیگه و حضورش تو جنگل، مثل رودی بود که زندگی می‌بخشيد. اما پارک چانیول جور دیگه ای فکر میکرد. اون به عنوان رهبر گروه، همیشه مراقب حرکات بکهیون بود و اون رو زیر نظر داشت. به هر حال، اون یک غریبه بود که به تازگی وارد جنگل شده بود و امکان داشت برای جنگل و گله اش خطری ایجاد کنه. بعلاوه اينكه هیچکس تو جنگل اون رو به خوبی نمی‌شناخت و چانیول هم هیچ وقت بکهیون رو از نزدیک ملاقات نکرده بود. یک روز، اتفاق عجیبی افتاد و چانیول با دیدن بکهیون در حال دزدی از باغ میوه‌های خودش و داشتن یک سیب گاز زده در دستش و یک سیب دیگه تو دهنش، متعجب موند! اون مچ بکهیون رو گرفته بود و حالا دزد میوه‌هاش رو پیدا کرده بود. کسی حق ورود به اون باغ رو نداشت، حتی اگر یک پری زیبا باشه! اما حالا نميدونست بكهيون چه طور وارد اون شده؟ و از همه مهم‌تر، میوه ي درختی که مادرش قبل از کشته شدن توسط یکی از اهریمن‌ها که سعی داشت وارد جنگل بشه، نهالش را کاشته بود رو تو دستاش ديده بود ! ..... ⊱ • "𝐖𝐡𝐢𝐬𝐩𝐞𝐫𝐬 𝐨𝐟 𝐭𝐡𝐞 𝐖𝐢𝐥𝐝: 𝐀 𝐅𝐚𝐢𝐫𝐲 𝐚𝐧𝐝 𝐖𝐨𝐥𝐯𝐞𝐬 𝐓𝐚𝐥𝐞" ⊱ #fanfic  ⇝ @ChanBaekWorld