cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

"' نـــویـ🫦ــد '"

رمان بزرگسال +18 | داستان واقعی سرگذشت نویسنده🔥 مستر اسلیوگرل💕 Hi @durov This channel does not go against the law. And it has no pornographic and rough posts. please pay attention! 🚫کپی ممنوع🚫

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
838
Suscriptores
-224 horas
-257 días
-10630 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

00:06
Video unavailable
Mostrar todo...
-- زود بیا اینجا بیبی گرل!!😈🍼🎀 رفتم و روبه روش وایسادم که یهو دستش رو برد بالا و سیلی محکمی زد توی صورتم. افتادم روی زمین و با صدای بلند شروع به گریه کردم. خم شد سمتم از بازوم گرفت بلندم کرد و یهو انداختم روی کولش و رفت به سمت بالا.🧸🫧 دست و پا می زدم تا بزارتم پایین که یهو خشن غرید: --بسه؛ تنبیه می شی تا بفهمی وقتی میگن بتمرگ سر جات بتمرگی سر جات نه که پاشی خراب کاری کنی!👿🔞🍒 حرفش که تموم شد رسیدیم به اتاقش در رو باز کرد و پرتم کرد روی تخت و در اتاق رو قفل کرد.🥺 خودمو کشیدم بالا و به تاج #تخت تکیه زدم با ترس به اویی که در حال باز کردن دکمه های پیراهنش بود، خیره شدم. _ خب غلطایی که کردی رو بگو ددی بشنوه دختر کوچولو!🍫👅🔆 حرفی نزدم و فقط ترسیده بهش نگاه کردم، که اخماش رو توهم کشید و تو یک حرکت پاهام رو به سمت خودش کشید و....❌🐙🌸 https://t.me/+N1pdop2YlfhlYmFh https://t.me/+N1pdop2YlfhlYmFh #ارباب‌_برده‌ای_ددی_لیتل_گرل💦🍑💯
Mostrar todo...
با ک*ص دختره بیلیارد بازی میکنه🌸🍆🔞 تهدیدش میکنه آب ک*صش نیاد😈💦🎀 رو میز بیلیارد خوابوندتم و دسته ی چوب بیلیاردو به ک*صم مالید، با ترس نگاهش کردم که کمی از چوب و داخلم فرستاد و گفت: -- میخوام با ک*صت بیلیارد بازی کنم جنده ی من!🫦🐳🍭 تکونی به خودم دادم که توپ بیلیارد و تو سوراخ ک*ونم فرستاد، جیغی زدم که توپ دیگه ایی آورد و گفت: -- هیسس، آب ک*صت بیاد موقع بازیه من، میدم سگام پارت کنن جنده🍒🔆👿 https://t.me/+N1pdop2YlfhlYmFh https://t.me/+N1pdop2YlfhlYmFh
Mostrar todo...
-- زود بیا اینجا بیبی گرل!!😈🍼🎀 رفتم و روبه روش وایسادم که یهو دستش رو برد بالا و سیلی محکمی زد توی صورتم. افتادم روی زمین و با صدای بلند شروع به گریه کردم. خم شد سمتم از بازوم گرفت بلندم کرد و یهو انداختم روی کولش و رفت به سمت بالا.🧸🫧 دست و پا می زدم تا بزارتم پایین که یهو خشن غرید: --بسه؛ تنبیه می شی تا بفهمی وقتی میگن بتمرگ سر جات بتمرگی سر جات نه که پاشی خراب کاری کنی!👿🔞🍒 حرفش که تموم شد رسیدیم به اتاقش در رو باز کرد و پرتم کرد روی تخت و در اتاق رو قفل کرد.🥺 خودمو کشیدم بالا و به تاج #تخت تکیه زدم با ترس به اویی که در حال باز کردن دکمه های پیراهنش بود، خیره شدم. _ خب غلطایی که کردی رو بگو ددی بشنوه دختر کوچولو!🍫👅🔆 حرفی نزدم و فقط ترسیده بهش نگاه کردم، که اخماش رو توهم کشید و تو یک حرکت پاهام رو به سمت خودش کشید و....❌🐙🌸 https://t.me/+N1pdop2YlfhlYmFh https://t.me/+N1pdop2YlfhlYmFh #ارباب‌_برده‌ای_ددی_لیتل_گرل💦🍑💯
Mostrar todo...
00:07
Video unavailable
_لبه‌های ک...ص تپلتو باز کن! خیره به ددیم هلومو از هم باز کردم و تفی رو چو.چولم انداخت و اروم با #ک...یرش سوراخمو مالید🍆🔞🐙 _اخ ددی‌....خیلی کلفته دردم میاد...🥺🍒 #مردونگیشو به سوراخم کوبید و با هجوم یهوییش تو ک...ص تپلم... https://t.me/+wX10nerWUO9hMzBk https://t.me/+wX10nerWUO9hMzBk
Mostrar todo...
_کـ*صمو برام میمالی عمویی تا بابام نیومده؟🥺🍒🎀 دستمو از شورتش عبور دادم و کـ*یر قطورشو فشار دادم و حشری لب زدم: _ اینطوری..اینطوری برام بمال تا کـ*صم خوب بشه...💦🌸 انگشتمو رو کلاهـ*ک صورتی و باد کردش کشیدم که کمی از آب داغش رو دستم ریخت. لبشو به دندون گرفت و با یه اشاره منو به خودش فشرد. گرمی کـ*یرش شکممو نوازش میداد.با خیس شدن شکمم...🍆🔞🧸 https://t.me/+wX10nerWUO9hMzBk https://t.me/+wX10nerWUO9hMzBk
Mostrar todo...
_کـ*صمو برام میمالی عمویی تا بابام نیومده؟🥺🍒🎀 دستمو از شورتش عبور دادم و کـ*یر قطورشو فشار دادم و حشری لب زدم: _ اینطوری..اینطوری برام بمال تا کـ*صم خوب بشه...💦🌸 انگشتمو رو کلاهـ*ک صورتی و باد کردش کشیدم که کمی از آب داغش رو دستم ریخت. لبشو به دندون گرفت و با یه اشاره منو به خودش فشرد. گرمی کـ*یرش شکممو نوازش میداد.با خیس شدن شکمم...🍆🔞🧸 https://t.me/+wX10nerWUO9hMzBk https://t.me/+wX10nerWUO9hMzBk
Mostrar todo...