ASHK | اشک
یه آدم خیلی معمولی، اما کلمهباز. An all-time loser! در جستجوی حقیقت! میشنوم، میخوانم...(هر چیزی، ترجیحا nude): @Ashkism_Bot http://t.me/HidenChat_Bot?start=757342964
Mostrar más1 051
Suscriptores
+124 horas
+57 días
+2830 días
Archivo de publicaciones
علاقهی این ایتالیاییها به آفتاب رو نمیفهمم. هرچی ما دنبال سایه میگردیم، اینا دنبال آفتابن.
🤣 19❤ 7
انتظار نداشتم اینقد شلوغ باشه ولی. با چاشنی شانس نیم ساعت قبل از شروع سانس رسیدم، و دیدم یه صف طولانی کشیده شده از جلوی در. ظرفیت سالنش حدود ۱۵۰ نفر بود و من نفر ۱۲۸م بودم. رایگان بودنش هم بیتاثیر نبود!
❤ 4
چرا باید دو نفر بیان به تماشای همچین فیلمی و نصف فیلم رو در حال مالیدن و وررفتن با همدیگه باشن، و دقیقاً هم کنار من بشینن؟ بله، منم جای اونا بودم بعد از تمومشدن فیلمی که نصفشو ندیدم، دست میزدم!
مگه ایرانه؟! برید تو خیابون خب!
پیرمرد سمت راستیم هم اواسط فیلم یه چرت زد.
🤣 16🤯 3
- پست موقت
دوستان همشهری، من فردا شب میخوام برم سینما و فیلم کلاسیک و بزرگ 2001: ادیسهی فضایی رو ببینم. اگه خواستین پیام بدین و شما هم ملحق بشین.
❤ 11
ظهر یه خواهر برادر مدرسهای بودن تو اتوبوس، انگلیسی امریکن صحبت میکردن. خیلی بامزه بودن. پسره که کوچیکتر بود، لباس رونالدو داشت و دختره مسی. ظاهراً داشتن میرفتن کلاس فوتبال.
چند دقیقه با خودم کلنجار رفتم که باهاشون صحبت کنم یا نه.
آخرش به پسره گفتم تو طرفدار رونالدویی و اون طرفدار مسی؟ گفت آره. پرسیدم دعوا نمیکنین سر این؟ هردو گفتن نه، و خیلی منطقی توضیح دادن که الان مسی بهتره، اما قبلاً رونالدو بهتر بود. منم دیگه نخواستم بگم نظرم برعکسه.
پرسیدم آمریکایی هستین؟ گفتن نه، ایتالیایی. باور نکردم، گفتم الکی میگی. گفت اینجا به دنیا اومدیم، اما چند سال اونجا زندگی کردیم. پرسیدم کدوم بهتره؟ پسره گفت از نظر غذایی که اینجا، اما اونجا مدرسهها بهتر بود. پرسیدن تو ایتالیاییای؟ گفتم بهم میخوره باشم؟ ایرانیام. پرسید اینجا چکار میکنی و اینا، بهش جواب دادم.
بعدم دیگه رسیدن به مقصد و پیاده شدن.
خوشحال شدم انگلیسیزبان پیدا کردم، تونستم راحت چند کلمه حرف بزنم.
❤ 33
00:22
Video unavailableShow in Telegram
دیروز
یه آخر هفتهی عادی در مرکز شهر.
خانمه حداقل ۷۵ سالی داشت فکر کنم.
WhatsApp Video 2024-05-26 at 20.51.47.mp43.85 MB
❤ 9😭 3
دیروز جشنوارهی کن هم تموم شد.
محمد رسولاف بعد از اینکه دو سه هفته پیش معلوم شد به هشت سال حبس محکوم شده، قاچاقی و از طریق مرز زمینی به سرعت از ایران خارج میشه و خودشو به آلمان میرسونه. فیلم اخیرش هم در جشنواره اکران میشه و میتونه در نمایش فیلمش حاضر باشه.
علیرغم کسب بالاترین امتیاز از منتقدان، جوایز اصلی بهش نمیرسه و فقط یه جایزهی ویژه برای تقدیر بهش میدن که دلمون نشکنه. در سخنرانیش گفت به توماج توجه کنید که در خطر اعدامه.
❤ 17💩 3
Photo unavailableShow in Telegram
دیشب رفتم سینما #فیلم جدید مدمکس رو دیدم.
بسیار سرگرمکننده، هیجانانگیز و البته بدون محتوای خاصی. همچنان Fury Road رو بیشتر دوست دارم. اینم خیلی شبیه به اون بود، در همون دنیای خاص، با همون سبک اکشن، تصویر و تدوین، اما داستان و شخصیتهای متفاوت. برای همین دیگه برام نه که تکراری، اما نوآورانه و غافلگیرکننده نبود. سورپرایزش برای من بازی خوب کریس هِمسورث، و حضور تام بِرک بود.
❤ 7👍 1
Photo unavailableShow in Telegram
اینجا خیلی زیاد دیدم که زوجهای پیر، و حتی خیییلی پیر دست همدیگه رو بگیرن و راه برن. چیزی که در ایران ندیده بودم شخصاً. یه زیباییای داره که هربار قلب آدم رو ذوب میکنه.
❤ 41
دیشب اشکان یه لحظه برام دست تکون داد؛ نمیدونم یعنی منو یادش بود؟
بههرحال اومدم بگم حرفای خوبی زد برای ایتالیاییا. فیلم اورکا که تموم شد، و ملت دست زدن، اومد توضیح داد که در واقعیت زنان ایران تو خونهشون حجاب نمیذارن و اینا. مورد بعد اینکه گفت آلمان مثلاً برای افغانستانیها طی چهار ماه پنجاهتا ویزای بشردوستانه صادر کرده، اما برای ایرانیها فقط یکی. چون اروپاییها طالبان رو شناختن، ولی هنوز نفهمیدن که حکومت ایران چقدر خطرناکه. گفت هروقت از شنیدن ج.ا هم به اندازهی شنیدن داعش و طالبان بترسید، اونوقته که کار ما نتیجه میده، و فعلاً باید آگاهسازی کنیم.
و خبر خوبی که داد این بود که قرار شده این اکرانهای هفتگی رو سال بعد به یه جشنوارهی فیلم تبدیل کنن که سیستماتیکتر و بزرگتر برگزار بشه.
🔥 31❤ 11💩 4🤔 1
آره اینم هست. خودمم باهاش مشکل دارم چون میخوام از درش مستقیم آب بخورم و میره تو دماغم 😂
ولی بازم به نظرم بهتر از رهاشدنش تو محیطزیسته.
🤣 9👍 4
من متنفرممم از این قضیه
همیشه درش گیر میکنه به مسیر محتویات داخلش و پخش و پلا میشه موقع ریختن🙏🏻
یه تغییری که جدیداً متوجهش شدم اینه که انگار بطریهای پلاستیکی آب و سایر نوشیدنیها رو جوری دارن میسازن که دربش بهش متصل باشه و کامل جدا نشه. اینجوری نهتنها نمیافته و گموگور نمیشه، بلکه برای محیط زیست هم بهتره؛ چون به خود بطری وصله و زبالهی کمتری پخشوپلا میشه رو زمین. نمیدونم چرا زودتر به ذهنشون نرسیده بود!
👍 23❤ 6
بخش چهارم و آخر از ارجاعات بوجک هورسمن به نقاشیها
نام آثار به ترتیب:
1- Ophelia, John Everett Millais, 1851-2.
2- Self-portrait with Bandaged Ear, Vincent van Gogh, 1889.
3- Self-portrait, Vincent van Gogh, 1889.
4- Portrait of Nusch Éluard, Pablo Picasso, 1937
5- The Green Cap, Alex Katz, 1985.
6- Self Portrait Dedicated to Dr Eloesser, Frida Kahlo, 1940.
#نقاشی
❤ 8
همیشه دوس داشتم جشنوارهی فیلم کن و ونیز رو برم ببینم چجوریه فضاشون. حالا که به هردو نزدیکم و روی کاغذ امکانپذیر به نظر میرسه، زمان برگزاریشون طوریه که همیشه با کارهای مهمم تداخل داره. هی میگم حالا شاید سال بعد بشه!
الان بیشتر از همه منتظرم فیلم جدید لانتیموس و مدمکس اکران بشن برم ببینم. و بعد فیلم جدید کراننبرگ و لئوس کاراکس.
❤ 22
اون روز نشسته بودیم تو شرکت که طرفای ساعت یک یهو برق رفت. بعد خانمه، که بذار بگم اسمش سیلویاست، گفت داشتم الان به بچهها میگفتم که امروز روز بدشانسیه، میدونی چرا؟ گفتم نه. گفت امروز جمعهس و هفدهم دیگه. ایتالیاییها، به خصوص مردم ناپلی که خیلی خرافاتیترن، معتقدن دوشنبه سیزدهم و جمعه هفدهم بدشانسی میارن. گفتم پس دوشنبه هم انگار داستان همین بوده!
بعد رفتم خودم سرچ کردم دیدم قضیهش اینه که مرگ عیسی مسیح روز جمعه بوده. عدد هفده هم یکی از چند دلیل نحس بودنش اینه که اگر به صورت رومی نوشته بشه (XVII) بههمریختهی واژهی لاتین vixi میشه، به معنی زندگی کردهام، که یعنی الان مردهم. پس عدد مرگه و منحوس (عقل آدم خرافاتی)! و جمع ایندو در یک روز یعنی دیگه دهنت سرویسه. یه جا هم نوشته بود شرکت هواپیمایی ملی ایتالیا صندلی ردیف هفده نداره!
درمورد سیزده که همه میدونیم، و بعضی از کشورها همین داستان رو با جمعه سیزدهم دارن. اما درمورد دوشنبه سیزدهم هیچ مطلبی پیدا نکردم، که یعنی احتمالاً اشتباه بهم گفته، یا یک خرافهی محلیای چیزی بوده.
❤ 7🤔 2
بخش سوم از ارجاعات بوجک هورسمن به نقاشیها
نام آثار به ترتیب:
1- Birthday, Marc Chagall, 1915.
2- Portrait of the Artist’s Sister, George Lemmen, 1891.
3- A Sunday on La Grande Jatte, Georges Seurat, 1884-86.
4- Untitled, Tanaka Atsuko, 1964.
5- The Child’s Bath, Mary Cassatt, 1893.
6- The Herring Net, Winslow Homer, 1885.
7- The Song of the Lark, Jules Breton, 1884.
#نقاشی
❤ 8
دیروز داشتم با این خانمه صحبت میکردم، بحث این شد که با چندتا از همکاراش دارن میرن کلاس آلمانی. پرسیدم چرا، گفت خب بریم اونجا برای حقوق بیشتر.
بعد تعریف کرد که چه خنگبازیای درآورده امروز؛ چون به جای ماشین دندهاتومات خودش، ماشین باباشو برداشته و بلد نبوده چجوری با سوییچ روشنش کنه. و به خودش میخندید.
حین مکالمه هی میدیدم یه صدای ویبره میاد از کنارم، اما هرچی نگاه میکردم چیزی نبود. آخرسر یهو دیدم از جیبش یه دستگاه کوچیک درآورد که به سرش شیلنگ وصل بود و اینجا بود که تو دلم گفتم پشمام! فهمیدم که اونیکی سر شیلنگ زیر لباسشه و داره شیرشو میدوشه! و اون صدا هم مال موتور دستگاه بوده که کار میکرده. علم چقد پیشرفت کرده!
در انتها هم گفت فردا طرفای ساعت ۱۱ بیا، اما نمیتونم زمان دقیق بهت بگم چون ما که آلمانی نیستیم! گفتم ولی من هستم. گفت پس ۱۱ و نیم بیا. 😆
🤣 17❤ 5
بخش دوم از ارجاعات بوجک هورسمن به نقاشیها.
نام آثار به ترتیب:
1- The Kiss, Gustav Klimt, 1907-8.
2- Shot Marilyns, Andy Warhol, 1964.
3- Washington Crossing the Delaware, Emanuel Leutze, 1851.
4- The Japanese Bridge, Claude Monet, 1892.
5- Water Lilies, Claude Monet, 1897-99.
❤ 9