𖣐..شآهزآده و گِدآ..𖣐
حکومتی خیالی در ایران باستان که سرنوشت سه زوج را رقم میزند ژانر: گی..عاشقانه..تاریخی..جنگی اینم لینک ناشناسم💙دوستون دارم💛 . . https://t.me/BChatBot?start=sc-386296-LE2BYfK چنل زاپاس.. https://t.me/djdjeik
Mostrar másEl país no está especificadoEl idioma no está especificadoLa categoría no está especificada
965
Suscriptores
Sin datos24 horas
Sin datos7 días
Sin datos30 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
#لیتلیکهازددیشحاملهست🔥💦
#گیامپرگعاشقانه 🤤👅
#لوسبازیهایلیتلهونازکشیدنددیشروبخون. 🍑🤤🍑
به سختی راه میرم و دستم رو پشت کمرم میذارم.
فربد سمتم میاید و موهام رو میبوسه.
-درد داری عزیزم؟
-خیلی زیاد. میشه دیگه راه نرم؟ خسته شدم ددی. 🥺🥺
از پشت بغلم میکنه و کمکم میکنه که راه برم.
-نمیشه عزیزم. هر روز باید راه بری.
ددی کمکت میکنه.
-خب راه برم کمرم درد بگیره، به بچمون فشار بیاد بعد ناراحت بشه و دوستمون نداشته باشه؟
فربد میخنده و شکمم رو نوازش میکنه.
-خب بهش میگیم که راه رفتن برای سلامتی هردوتون واجبه غرغروی من. 🔞🔥🔥
https://t.me/+gSIOYt9ynC02MTE8
300
● زوج ددی و لیتل بوی که بچه دار میشن. 💦🤤
#گیامپرگ 🔥 #ددیلیتلبوی🔥
فربد شلوارم رو پایین میکشه و روش #سیلی میزنه.
-فقط به خاطر بچه سیاه و کبودت نمیکنم. 🔞🔞
سعی میکنم تکون بخورم که سفت میگیرتم.
-تکون نخور!
با بغض و چشمهای اشکی نگاش میکنم.
-فقط به خاطر بچه؟ دیگه دوستم نداری؟ #بچمون رو بیشتر دوست داری؟
بلندم میکنه و با اخم و جدی نگاهم میکنه.
-گفتم به خاطر بچه مراعات میکنم و سخت تنبیهت نمیکنم. نگفتم که دوستت ندارم.
در ضمن نمیتونی با #دلبریات از زیر #تنبیه
در بری.🔥🔞
با پشت دست چشمام رو پاک میکنم.
-#لیتلکوچولویکیوت من قراره #بابا بشه.👅🍑🍑👅
https://t.me/+gSIOYt9ynC02MTE8 https://t.me/+gSIOYt9ynC02MTE8
1.01 KB
800
🔞OPEN.SCENES🔞
♨️PORN🔥HD♨️
💦لزبین تایم بالا💦
🤤بیا ببین مامیش چه م*مه هایی داره🤤
🤤دو تا 85 خوش فرم🤤
سر بیبی گرلش رو میذاره لای م*مه هاش
https://t.me/KINK_UPLOADER_BOT?start=_HTTIOLZB
🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥
https://t.me/KINK_UPLOADER_BOT?start=_HTTIOLZB
800
دختری که از دنیای بیدیاسام خبر نداره و برای پول لیتل همسر و رئیس شرکتش میشه🙊🍭😈👨👧👧
همسرش اومد نزدیکمو دستی روی صورتم کشید:
_چه #پوست نرمی داری 👼🏻🍭
بعد #این حرف نگاه معنا داری به همسرش #کرد 😈
+قبوله #فقط کارت #پیش ما نه تو #شرکت ❗️
با #خوشحالی لب زدم:×هرچی باشه قبوله💢
#هردوشون نیشخندی زدنو و لب زد
+قراره لیتل ما #بشی پس سریع همینجا لخت شو تا #چکابت کنیم🍼
با این حرف #چشمام گرد شد که ادامه داد
https://t.me/joinchat/wM8Fcyw63BY2MjQx
700
دختره برای انتقام از رقیبش با شوهر رقیب کاریش میخوابه و ازش حامله میشه و ...🙊😱💦👅🔕🤰🏻
با بیرون رفتنش #سریع بلند شد اومد طرفمو #لب زد:
×پسر کوچولوم بدجور بلند شده و داره بیتابیتو میکنه🍌🔞
با خنده #همونجور که زیپشو پایین میکشیدم #لب زدم:
+الان #خانم خوشگلت بیاد تو که سکته میکنه مارو #اینجوری ببینه ❗️♨️
زیر لب گور باباشی گفت و #کلش و تو یه حرکت #کرد داخل دهنم👄
عقی #زدم و چنگی به رون #پاش زدم
×اههه دختر چقدر داغ #دهنت لعنتی چس داری تو #که فقط سالار با دیدن تو بلند میشه 🔥🍆
تو دلم #نیش خندی زدم و با خودم عهد بسته بودم که #شوهرشو از چنگش بکشم #بیرون ‼️
تخ*ماشو اروم #مالیدم و مک پر سر و صدایی به سر #سرخش زدم و تند تند شروع کردم به #خوردن که با باز شدن در ... ⚔⛓
https://t.me/joinchat/wM8Fcyw63BY2MjQx
داره بر شوهر همکارش س*اک میزنه که میاد داخل و😱🙊🧻🔞🔥💦🚷
500
⚜ کارمندی که اسلیو رییس شرکتش میشه
که خیلی غیرتی و متعصبه. 🔞🔞🔥
جلوی پای #ارباب زانو میزنم و زبونم رو روی کفشش میکشم. 👅💦
ارباب با #پدال روی باسنم میکوبه. 🍑🍑
-چی میگفتی به آرمان #تولهسگ؟
مظلوم سرم رو بالا میارم و #پارس میکنم.
-بخدا چیز بدی نگفتم ارباب.
ارباب پدال رو محکمتر روی #باسنم میکوبه.
-بار آخرت باشه دم گوش یه نفر زمزمه میکنی #توله. دوست ندارم نفسای
گرمت رو پوستی جز من بشینه🕯🔥
https://t.me/joinchat/eYx-tr0ToFI5MTFk https://t.me/joinchat/eYx-tr0ToFI5MTFk
310
مستر و اسلیوبویای که با هم ازدواج میکنن و پوزیشنای مختلف س🔥کسی رو امتحان میکنن 🔞🔞🔥
روی باسنم سیلیهای محکمی میزنه و #آلتم رو محکم ماساژ میده.
یکی از انگشتاش رو وارد سوراخم میکنه که از لذت آه میکشم.
#بیضهها و آلتم رو فشار میده و نوک سینههام رو نیشگون میگیره.
-توله هورنی! 🍑💦
بدنم رو نزدیک خودش میکنه و هردو آلتمون رو در حالیکه به هم میچسبونه، ماساژ میده.
-چقدر داغین ارباب!
https://t.me/+eYx-tr0ToFI5MTFk https://t.me/+eYx-tr0ToFI5MTFk
animation.gif.mp40.36 KB
800
#master_slaveboy⛓☠
#erotic😰🔞
🚫💦🚫💦🚫💦🚫💦🚫💦🚫💦🚫💦🚫💦
روبروی قاضی ایستادم و با استرس شروع کردم به حرف زدن.
چند کلمه بیشتر نگفته بودم که ویبراتور شروع به لرزیدن کرد و به نقطه حساسم ضربه میزد.🥵🚫
با ترس و بغض به سمت عمران برگشتم و ازش التماس میکردم تمومش کنه؛ اما نیشخندی حوالم کرد و درجه ویبراتور رو بالا برد.
تحملم داشت تموم میشد که نگاه تحقیر امیز عمران کار رو تموم کرد.🤫❗️
لباس زندانم از اب منیم خیس شده بود و ..😱💦
https://t.me/joinchat/cf5mEcMTlM5lYmQ0
2200
دو سربازی که عاشق هم میشن و وقتی رئیسشون میفهمه، مجبورن که....❗️🚫
#Daddy_littleboy😻🍼
#threesome🏳🌈💦
داخل اتاق بازجویی نشسته بودیم و هردو از ترس میلرزیدیم که در باز شد و ارسلان وارد اتاق شد.
با قدمای محکم بهمون نزدیک شد و برگهای جلومون گزاشت.
+حکم بردگیتون امضا میکنین یا هردو رو کت بسته بفرستم بالای دار؟😡💦
اشک ارمین از گوشه چشمش چکید و با دستای لرزون برگه رو امضا کرد.
لبخندی از سر پیروزی زد و دستبند رو از دور دستاش باز کرد.
+مگه توله ها میتونن رو صندلی بشینن؟
بدو سرجای اصلیت.🐶🔞
هق هق ارمین بلند شد و چهار دست و پا شد و زیر پاهای ارسلان جای گرفت.
+تو مردنو دوست داری مثله اینکه؟🤐❗️
نگاهی به چشمای پر از التماس ارمین انداختم و مردد خودکار رو تو دست گرفتم...
https://t.me/joinchat/cf5mEcMTlM5lYmQ0
2200