cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

🌙️ختم قرآن ودرسهایی از قران مجید🌙

بارالها میل و رغبت مرا به قرآن بزرگ گردان و آن را روشنایی بده و شفای دل و برنده ی اندوهم قرار ده، و چهره ام را به سبب آن نیکویی بخش و پیکرم را به پیروی آن نیرومند فرما و میزان علمم را به تبعیت آن زیاد گردان و مرا با حضرت محمّد(ص) محشور گردان.

Mostrar más
Advertising posts
1 257Suscriptores
+124 hours
-117 days
+6430 days

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

تفسیرص۳۹۲سوره قصص وپیام سنجاق شده👆
Mostrar todo...
گروهى از مشركان مكّه به پيامبراسلام صلى الله عليه وآله اظهار نمودند كه اگر ما هدايت را به همراه تو پذيرا شويم، به سرعت از خانه و كاشانه خود رانده و آواره، و از زندگى و هستى خويش ساقط و درمانده مى گرديم. خداوند با سه پاسخ بهانه ى آنان را ردّ مى فرمايد: پاسخ اوّل كه در همين آيه مورد اشاره قرار گرفته است اين كه؛ همان خدايى كه مكّه را پايگاه أمن ومحلّ جلب و سرازير شدن روزى فراوان براى شما قرار داد، باز مى تواند آن را تداوم بخشد. (در اين جواب دلگرمى و بشارت است) پاسخ دوم كه در آيه ى بعد آمده است اين كه؛ بر فرض به خاطر حفظ رفاه و منافع خود، ايمان نياوريد، قهر خدا را چه خواهيد كرد؟ (در اين جواب انذار و هشدار است) پاسخ سوم كه در آيه ى ۶۰ همين سوره مطرح شده است اين كه؛ مگر مال و متاع دنيا چقدر ارزش دارد كه به واسطه ى آن ايمان نمى آوريد بدانيد آنچه در نزد خداست، بهتر و پايدارتر است. پس عدم ايمان شما هيچ وجه و توجيهى ندارد. كلمه ى «بَطِر» به معناى طغيان و سرمستى بر اثر فزونى ثروت و رفاه است. در آيه ى قبل خوانديم كه گروهى به پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله گفتند: اگر ما به تو ايمان بياوريم، كفّار مكّه ما را آواره خواهند كرد، و خداوند فرمود: همان قدرتى كه مكّه را محل امن و رزق فراوان براى شما قرار داد، بعد از ايمان نيز مى تواند نعمت هايش را براى شما حفظ نمايد. در اين آيه خداوند مى فرمايد: فراموش نكنيد كه ما بسيارى از شهرها را كه سرمست از نعمت ها و غرق در رفاه بودند نابود كرديم، شما نيز كه به خاطر حفظ رفاه و اموال خود ايمان نمى آوريد، با قهر الهى چه مى كنيد؟! منظور از «تلك مساكنهم»، مساكن مخروبه ى قوم عاد در منطقه احقاف (ميان يمن و شام)، يا قوم ثمود در منطقه سَدوم است كه مردم حجاز در مسافرت هاى تجارى از كنار آنها عبور مى كردند و با چشم خود مى ديدند.
Mostrar todo...
كلمه «وَصّلنا» از «وَصل»، به معناى ارتباط دادن ومتّصل كردن است. مراد از اين اتّصال يا پى در پى بودن تذكّرات است و يا هماهنگى و هم سويى مطالبى كه ارائه مى شود. از سنّت هاى خداوند، هدايت انسان هاست كه لحظه اى قطع نمى شود؛ و از طريق آيات الهى، انبيا واوصياعليهم السلام و علماى دين، تداوم مى يابد؛ وچنانچه منطقه اى به اين هدايت الهى دسترسى نداشت، مى بايست گروهى از آن منطقه كوچ كرده و با تفقّه در دين، مردم را از آن بهره مند سازند. در آيه ى قبل خداوند به كسانى كه در راه او صبر كنند و بدى ها را با خوبى پاسخ دهند و از اموالشان در راه خدا بخشند، پاداشِ دو برابر وعده داد، اين آيه به يكى از نمونه هاى صبر و برخوردهاى خوب، اشاره مى فرمايد. «لَغو» يعنى امر بيهوده كه هم در كلام و هم در عمل قابل بروز است و مؤمنان به اعراض از آن سفارش شده اند. از جمله ويژگى هاى بهشت آن است كه لغو و بيهودگى در آنجا نيست. «مُدارا»، كوتاه آمدن از موضع قدرت است، نظير پدرى كه دست كودكش را در دست دارد وقدرت بر تند رفتن دارد، ولى آهسته راه مى رود؛ امّا «مُداهنه»، كوتاه آمدن از موضع ضعف است. نظير بسيارى از رؤساى كشورها كه به خاطر نداشتن شجاعت، در اختيار ابرقدرت ها قرار دارند. انبيا و اولياى الهى با مردم مدارا مى كنند؛ امّا در برابر كفر مداهنه نمى ورزند. مضمون اين آيه كه در مقام دلدارى پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله است، در آيات ديگر وبا بيانات وتعابير مختلف تكرار شده است، از جمله در سوره ى يوسف مى خوانيم: اى پيامبر! هر چند به هدايت آنان حريص باشى، باز اكثر مردم ايمان نمى آورند، يا در سوره ى بقره آمده است هدايت پذيرى مردم بر عهده ى تو نيست وخداوند، هر كه را بخواهد، هدايت مى فرمايد. در جلد پنجم تفسير درّالمنثور (از تفاسير اهل سنّت) رواياتى به اين مضمون نقل شده است كه در آستانه ى فوت ابوطالب، پدر حضرت على عليهما السلام، پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله به نزد او حاضر شد و اسلام را بر او عرضه فرمود؛ امّا او نپذيرفت و اين آيه نازل شد!! ما با قطع نظر از اين كه شأن نزول آيه چيست و آيا اصلاً ارتباطى با پدر بزرگوار اميرالمؤمنين على عليه السلام دارد يا خير، (كه با اندك تأمّلى، عدم اين ارتباط ثابت مى شود، زيرا آيه در ادامه ى بحث پيرامون گروهى از مؤمنان اهل كتاب در مقابل مشركان مكّه است) كمى به بحث پيرامون اين روايات و ايمان حضرت ابوطالب مى پردازيم. علاّمه ى امينى، صاحب كتاب گرانقدر «الغدير» در جلد هشتم اين كتاب از صفحه ى ۱۹ به بعد با نقد و ردّ تمامى اين روايات مجعول و با استناد به منابع تاريخى، معتقد است كه راويان اين گونه روايات، در زمان فوت حضرت ابوطالب يا اطفالى شيرخوار بودند و يا همچون ابوهريره، هنوز اسلام نياورده بودند. همچنين ايشان از صفحه ۳۳۰ تا ۴۱۰ همان جلد، به دلايل مؤمن بودن حضرت ابوطالب مى پردازد و صدها شعر از خود آن حضرت، ده ها خاطره و چهل حديث از اهل بيت پيامبر ذكر مى كند كه حاكى از ايمان او به خداوند و رسول اللّه صلى الله عليه وآله است. بعضى از اين دلائل عبارتند از: ۱. سخنان پيامبر و ائمّه معصومين عليهم السلام پيرامون ايمان او. ۲. حزن و اندوه پيامبرصلى الله عليه وآله در فوت او. ۳. دعاى پيامبرصلى الله عليه وآله بالاى منبر، به ابوطالب وتشييع جنازه ى او. ۴. حديث پيامبرصلى الله عليه وآله كه من شفيع والدين و عمويم ابوطالب در قيامت هستم. ۵. وصيّت نامه او مبنى بر حمايت بنى هاشم از پيامبر اسلام. ۶. سفارش او به همسر و فرزندش جعفر، براى حمايت از پيامبرصلى الله عليه وآله و توجّه به اسلام ونماز. ۷. حمايت هاى بيدريغ او از پيامبر كه در شب هاى خطرناك، جاى خواب آن حضرت را با جاى خواب فرزندش على عليه السلام عوض مى كرد وفرزندش را در معرض خطر قرار مى داد. ۸. زندگى فاطمه بنت اسد با ابوطالب كه در اسلام او شكّى نيست، زيرا اگر ابوطالب مسلمان نبود، نبايد زن مسلمان همسرش باشد. ۹. اشعار فراوان او كه از اقرارش به اسلام حكايت دارد. البتّه نبايد فراموش كرد كه تنها گناه نابخشودنى او اين است كه پدر على عليه السلام است! و دشمنان آن حضرت چه بودجه هايى را در راه ضربه زدن به آن حضرت هزينه كردند و رواياتى را جَعل نمودند و براى اين كه ميان ابوطالب پدر حضرت على عليهما السلام و ابوسفيان پدر معاويه تعادلى برقرار كنند، سابقه ى شرك را تهمت زدند.
Mostrar todo...
✍️ امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام 📢 کسی که مهریه ای برای زن قرار دهد و قصدش این باشد که به او ندهد ، او همانند دزد است.
Mostrar todo...
امام صادق علیه السلام می فرمایند: اثر درآمد حرام درنسل آشکار میشود. 📚کافی ج۵ص۱۲۴
Mostrar todo...
عیسی بن مریم به بنی اسرائیل فرمود ای بنی اسرائیل تا گرسنه نشدیدچیزی نخورید و اگر گرسنه شدید چیزی خورید و اماسیر نشوید. که اگر سیر غذا خوردید گردن هایتان زمخت و پهلوهای تان فربه شود و خدایتان را از یاد ببرید. 💠بزرگترین کانال سخنان امام علی ونهج البلاغه 👇
Mostrar todo...
✨🌸✨ در مواقع شادے، ستایش "خــدا" در مواقع سخت، یافتن "خــدا" در مواقع آرام، پرستش "خــدا" در مواقع دردناک، اعتماد به "خــدا" و در تمامی مواقع شکر "خــدا" را فراموش نکنیم! لحظه هاتون خدایی
Mostrar todo...
✨﷽✨ ✍پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله: همانا ابلیس که به زمین فرو آورده شد گفت: خدا مرا در زمین فرستادی و مرا رانده شده قرار دادی، پس برای من خانه ای قرار بده، خداوند فرمود: ⇦ حمام (خانه ی توست) گفت برای من جایی برای نشستن قرار بده، خداوند فرمود: ⇦ بازارها و محل جمع شدن مردم در راه ها گفت برای من غذایی قرار بده ، فرمود: ⇦ آنچه اسم خدا بر آن برده نشود. گفت برای من نوشیدنی قرار بده، فرمود: ⇦ هر مست کننده ای گفت برای من موذنی قرار بده، فرمود: ⇦ غنایی که با نی نواخته می شود گفت برای من یک چیز خواندنی قرار بده، فرمود: ⇦ شـعــر گفت برای من نوشته ای قرار بده، فرمود : ⇦ خال کوبیدن گفت برای من سخنی قرار بده، فرمود: ⇦ دروغ گفت برای من فرستاده ای قرار بده، فرمود: ⇦ کهانت(غیب گویی از روی ستاره ها) گفت برای من توری برای شکار قرار بده، فرمود: ⇦ زنــان 📚 احادیث الطلاب حدیث 984
Mostrar todo...
✨﷽✨ ✅داستان کوتاه و پند آموز ✍ روزی جوانی پیش پدرش آمدو گفت:دختری را دیده ام و میخواهم با او ازدواج کنم .من شیفته زیبایی این دختر و جادوی چشمانش شده ام . پدر با خوشحالی گفت :بگو این دختر کجاست تا برایت خواستگاری کنم و به اتفاق رفتند تا دختر را ببینند اما پدر به محض دیدن دختر دلباخته او شد و به پسرش گفت: ببین پسرم این دختر هم تراز تونیست و تو نمیتوانی او راخوشبخت کنی او را باید مردی مثل من که تجربه زیادی در زندگی دارد سرپرستی کند تا بتواند به اوتکیه کند پسر حیرت زده جواب داد :امکان ندارد پدر کسی که با این دختر ازدواج میکند من هستم نه شما. پدر و پسر با هم درگیر شدند و کارشان به اداره پلیس کشید ماجرا را برای افسر پلیس تعریف کردند. افسر دستور داد دختر را احضار کنند تا از خود او بپرسند که میخواهد با کدامیک از این دو ازدواج کند افسر پلیس با دیدن دختر شیفته جمال و محو دلربایی اوشد و گفت :این دختر مناسب شما نیست بلکه شایسته ی شخص صاحب منصبی چون من است و این بارسه نفری باهم درگیرشدند و برای حل مشکل نزد وزیر رفتند وزیر با دیدن دختر گفت :اوباید با وزیری مثل من ازدواج کند. و..قضیه ادامه پیداکرد تا رسید با شخص امیر امیرنیز مانند بقیه گفت:این دختر فقط با من ازدواج میکند... بحث و مشاجره بالا گرفت تا اینکه دختر جلو آمد و گفت :راه حل مسئله نزد من است . من میدوم و شما نیز پشت سر من بدوید اولین کسی که بتواند مرا بگیرد با او ازدواج خواهم کرد. ...و بلافاصله شروع به دویدن کردوپنج نفری :پدر؛ پسر؛ افسرپلیس ؛ وزیر و امیر بدنبال او.ناگهان .هرپنج نفر باهم به داخل چاله عمیقی سقو ط کردند دختر از بالای گودال به آنها نگاهی کرد و گفت: آیا میدانید من کی هستم؟! من دنیا هستم !! من کسی هستم که مردم بدنبالم میدوند و برای بدست آوردنم باهم رقابت میکنند و در راه رسیدن به من از خود و اطرافیان و انسانیت غافل میشوند تا زمانیکه در قبر گذاشته می شوند درحالی که هرگز به من نمیرسند..! ‌
Mostrar todo...
روزی امام علی(ع) در شهر کوفه شیطان را دیدند ، که تیرهایی به همراه دارد که یکی از آن تیرها از نوکش زهر میچکد ، گفت ای ملعون چرا این تیرت با بقیه تیرها فرق دارد ؟ آن ملعون گفت : یا علی این تیر را فقط برای نشانه گیری چشم شیعیانت بکار میبرم ! آنقدر میزنم تا به هدف بخورد و کورشان کنم . گفت : چگونه؟ آن ملعون گفت : با نگاه لذت بخش و حرام به دختران جوان و نامحرم چشمشان را کور میکنم ، وقتی چشمشان کور شد دل هم کور و کرمیشود و هر چه در باره خدا و دین بگویید به گوششان فرو نمیرود .
Mostrar todo...