cookie

Utilizamos cookies para mejorar tu experiencia de navegación. Al hacer clic en "Aceptar todo", aceptas el uso de cookies.

avatar

paperback

“Don’t tell me what I’m doing; I don’t want to know.” - Federico Fellini

Mostrar más
Publicaciones publicitarias
6 447
Suscriptores
+4224 horas
+997 días
+21230 días

Carga de datos en curso...

Tasa de crecimiento de suscriptores

Carga de datos en curso...

از همه‌ی خواننده‌ها بیشتر بهت مدیونم! تولدت مبارک استیوی نیکز. 🤹🏻‍♀️ @swingerofbirchess
Mostrar todo...
اگه نامه نوشتن جواب نده، دیگه هیچی جواب نمی‌ده و بعدش فقط باید راه رفت یا رسید به یه جور آب! دوش و دریا و دریاچه و بارون.
Mostrar todo...
Bête, bête, bête
Mostrar todo...
از روی آتیش راه رفتن کمی خسته‌ام. می‌خوام بس کنم و مخفی بشم. فقط اگه ذره‌ای آدم‌های صادق‌تر یا عاشق‌تر بودن! چه‌قدر راحت‌تر نفس می‌کشیدم.
Mostrar todo...
وقتی این رو نوشتم دانشجو نبودم. نمی‌دونستم حتی از این اطلاعات هم بهمون نمی‌دن ((:
Mostrar todo...
وقتی انتخاب کردم ۴ سال از زندگیم رو در دانشگاه بگذرونم و ادبیات بخونم می‌دونستم کسی از من نخواهد خواست که داستان‌های خودم رو بخونم، می‌دونستم ادبیات در دانشگاه یعنی بررسی کارهای دیگران و تا حد زیادی نادیده گرفتن خودت. مشکل زیادی هم باهاش نداشتم. خوب آگاه بودم بررسی اثار دیگران اون هم با وسواس، علاقه و میل زیادی به تقلید یا رد کردنشون خودش یه مرحله‌ی خیلی مهمه. ولی خب هیچ فکر نمی‌کردم حتی ذره‌ای خبری از عشق و علاقه و یا حتی نفرت و هر گونه‌ احساس فوران‌کننده‌ یا محرک دیگه‌ای نباشه. نشستم این‌جا و دارم تکلیفم رو انجام می‌دم و با هر پاراگرافی که می‌نویسم، بیشتر از خودم می‌پرسم چرا دارم این کار رو می‌کنم؟ می‌خوام درباره‌ی بینوایان بنویسم چون ازش متنفرم، چون می‌خوام خشمم نسبت بهش رو بیان کنم، اما مجبورم در یه چارچوب خیلی مشخص یه متن بنویسم. ۲۰ قالب داشته باشم، متن رو بشکونم و هر بخشش رو در یه کدوم از این قالب‌ها قرار بدم. حتی بازی سرگرم‌کننده‌ای هم نیست. همون بهتر که هوش مصنوعی از پس این کارها بر میاد و خداروشکر همه‌ی دانشجوهای ادبیات دانشگاه دیگه می‌دونن که کاری که در این سیستم می‌کنن این‌قدر فاقد فردیته که هر رباتی می‌تونه به‌جاشون انجامش بده.
Mostrar todo...
آخرین باری که این‌قدر زیاد پشت هم به این آهنگ گوش کرده بودم ۱۵ سالم بود. ۷ سال گذشته و من از پنج‌شنبه تا حالا تقریباً فقط و فقط به این آهنگ گوش کردم و هر دفعه از اول استخون‌هام درد گرفت. اه چی می‌شه که یه اثر به این‌جا می‌رسه؟ چه‌طوریه که بعضی از اثار هر دفعه از اول کشف می‌شن، از اول خودشون رو برات نمایان می‌کنن و تمام زندگیت در فرم‌های گوناگون همراهت می‌مونن؟ ایان کرتیس تو می‌دونستی؟
Mostrar todo...
این رو هم من دوست دارم.
Mostrar todo...
ممنون از جواب‌هاتون! شب بخیر!
Mostrar todo...
درود بر تو
Mostrar todo...