کانال پرسش و‌ پاسخ های زئوس

این برداشت درسته. البته این فقط یکی از فرضیه های دانشمندانه. پرسیدی: "حقیقت این فضا چیست؟" اون فضا، همین فضایی است که تعریف میکنیم. اعوجاج انرژی موجب تولید ماده میشه. و ما برای اون ماده، میتوینم فضا تعریف کنیم. البته معمولا بلافاصله اون ماده از بین میره. اینجا ترکیبی از فضا و انرژی نیست. خیر. بلکه فضا مختصاتی هست که برای ماده تعریف میشه. البته همه ی این توضیحات، چیزیه که من از نظرات دانشمندا، درک کرده ام. یعنی اگه درست درک کرده باشم، اینجوریه. :)

من از مسائلی که گفتید این رو دریافت کردم که قبل از مهبانگ فضایی و یک خلاء داشته ایم که جزء اعوجاج انرژی چیز دیگری نبوده هست که همین انرژی سبب ایجاد بیگ بنگ شده است. درسته؟؟؟ اگر این چنین باشد حقیقت این فضا چیست؟ ما فضا را در فیزیک به معنای مکان معنا میکنیم اگر اینطور که شما گفتید باشد ما ترکیبی از فضا و انرژی داشته ایم؟ یا نه منظور همان وجود انرژی هست ؟ بازهم از اینکه وقتتون می‌گیرم عذرخواهی میکنم اگر فرصت پاسخگوی ندارید بفرمایید که ادامه ندهم. تشکر

در ادامه https://t.me/Zeusquestions/12316

مروری بر بطلان تسلسل: در هر امتدادی چه در علل و چه در ابعاد و چه در سلسله حوادث اگر معنای امتدادی بودن را لحاظ کنیم رابطه زیر برقرار هست: مختصات طرف = مختصات مبدا + فاصله: اگر مبدا فرضی و فاصله ۱۰ یا ۱۰۰ یا ۱۰۰۰ متر داشته باشیم طرف ۱۰ یا ۱۰۰ یا ۱۰۰۰متر دور هم داریم. به همین ترتیب اگر مبدا و امتداد بینهایت رو داشته باشیم طبق رابطه باید نقاط بینهایت دور موجود باشه. از طرف دیگه معنای بینهایت یعنی آنچه نهایت ندارد و نباید نقطه بینهایت دوری وجود داشته باشد. در نتیجه امتداد بینهایت محال است.

در ادامه https://t.me/Zeusquestions/10764

خیر دوست عزیز. ابن فرمول (مختصات طرف = مختصات مبدا + فاصله)، فقط برای فواصل محدود قابل قبول است. و "نه" برای فاصله ی بینهایت. پس با آن، نمیتونی بینهایت رو رد کنی. ضمن اینکه بینهایت، در فرض تسلسل هست. برای رد هر گزاره ای، اول باید فرض اون رو بپذیری. برای رد تسلسل، باید ابتدا تسلسل رو بپذیری. نه اینکه اون رو رد کنی. یعنی حتی اگه (بر فرض) ثابت کنی که بینهایت محال هست، باز ثابت نمیشه که تسلسل باطله. خیر.

خب، ساده تر هم میتونستی اینو بگی! :) این جمله که "قطعا میلیون ها کپی از ما اون بیرون وجود داره"، نادرست و زیادی بود. اما بقیه ی داستان، قابل تصور هست. بهرحال، در اون دوران عدم (که در نظر گرفتی)، زمان وجود نداره. پس بلافاصله میگذره. به عبارت دیگه، دوران عدم وجود نداره. همیشه انرژی و تبدیل انرژی داریم.

ادامه و چون الگوی چیز های محدود محکوم به تکرار در مقابل زمان هست ممکنه روزی برسه که ب جعبه نگاه کنیم و همون پرتقال درونش باشه حالا فرض کنیم که ما درون جعبه(یونیورس)هستیم قطعا میلیون ها کپی از ما اون بیرون وجود داره -سوال اصلی بعد از اینکه این بدن از کار می‌افته و اون خود ما از وجود به عدم تبدیل میشه. برای تبدیل شدنش مجددش زمان زیادی لازمه اما می‌خوام بدونم به نظر شما چون زمان نسبی هست برای اون عدم وجود ما زمان به چه صورت میگذره؟ آیا چون عدم شده و درکی از گذر زمان ندارد برای اون یک چشم ب هم زدن طول می‌کشه یا ن طوری دیگه هست؟ اگر جایی اشتباه میکنم ممنون میشم راهنمایی بفرمایید

درود بر خدای خدایان جناب زئوس من یک سوال دارم قبلش یک مثال از بینهایت بزنم تا مفهموم سوال روشن تر باشه جعبه ای رو فرض کنیم که هیچ نیرویی نه از داخل آن بیرون آید نه ب آن نفوذ کند یک مثلا پرتقالی هم درون جعبه باشه با فرض بینهایت بودن زمان بعد از مثلا صد سال اون پرتقال مثلا ب پودر تبدیل شده و بعد از گذشت مثلا ۳میلیارد سال به گاز تبدیل میشه و بعد گذشت ۳۰۰ میلیارد سال واکنش های اتمی درون جعبه شکل میگیرند دمای جعبه بالا میره و سرعت واکنش های هسته ای بالا می‌ره در نهایت بعد از گذشت هر چقدر زمان ک شما بگی اون می‌تونه به هر چیزی روی زمین میشناسیم تبدیل بشه مثلا یک دوربین عکاسی یا مثلاً یک درخت یا... چون تعداد چیزهایی ک هستند محدود هست

سلام وقت بخیر بنده استدلالی عقلی در باب وجود خدا میخواستم براتون تقریر کنم . اگر شرایطشو دارید میخواستم نظرتون و نقد تونو در رابطه با این برهان بشنوم استدلال ❇️تقریرات 💠تقریر اوّل ۱. انکار واقع مساوی با سفسطه است ؛ لذا شکّی نیست که واقعیّتی هست. ۲. واقع نقیض عدم است. ۳. بنا بر این ، اصل واقعیّت عدم بردار نیست. ۴. چیزی که عدم بردار نیست واجب الوجود است. ۵. پس واجب الوجود موجود بوده حاقّ واقع است. 💠تقریر دوم ۱. وجود ، حقیقت واحد اصیل است. ۲. حقیقت وجود ، نقیض عدم است ؛ لذا عدم بردار نیست. ۳. پس حقیقت واحد وجود ، واجب الوجود است. 💠تقریر سوم ۱. وجود یا مستقلّ است یا رابط. ۲. به علم حضوری شکّی نیست که وجود خود من ، وجود رابط است نه مستقلّ. ۳. وجود رابط ، بدون وجود مستقل معنی ندارد. ۴. پس وجود مستقلّ موجود است.