زَر✨

ملیکا جون.عزیز قشنگم.تولدت مبارک.دوستِ ارزشمند عزیز من.❤️

یک زحمتی براتون دارم.خیلی خیلی شرمنده‌ام.لطفا اگر من رو میخونین توی این بات شناس به من یک پیام ارسال کنین تا داشته باشمتون.یا اسمتون رو بنویسین یا هرچی،فقط من اسمتون و اسم آیدی‌تون رو داشته باشم.مرسی بازم ببخشین.❤️ @Zardiarrybot

دخترا من خیلی دلم میخواد دلت اکانت هارو حذف کنم ازینجا.اما تو قسمت ممبرها از یکجایی به بعد کلا دیگه نمیره پایین و نشون نمیده.

باااا تشکر.من پیاده میشم🚶🏼‍♀️

همینا دیگه.خلاصه اگه پول خیلی گنده‌ی اضافی دارین تو این حوزه ها سرمایه‌گذاری کنین.خیلی خوب میگیره چون نیاز داره.تبریز شهر به شدت تمیز و قشنگیه.زیباست و امکانات خیلی خوبی داره.بهترین غذاهارو میشه تو تبریز خورد و تجربه کرد.آب و هوا خیلی خوبه.اما خب به نظر من تو این قسمت عروسی خیلی جای کار داره و محدوده.حالا قطعا که همه اینا هم زود پر میشن و هستن سرمایه گذارانی که مشغولشن.اما خب دیگه.اینجوری.

من سر لباس عروس تمایل داشتم که لباس اماده و ژورنالی رو بگیرم تا بدم بدوزن.اگر میخواستم بدوزن و خیالم راحت بود که چیزی که قراره بدوزن همونی که میخوام درمیاد باید میرفتم تهران.تهران مرکزه و قطعا پیشرفته تر.تمام مزون هارو از پا دراوردم.اما هییییچکدوم لباسی که میخواستم رو نداشتن.یا داشتن اما تو تن من قشنگ نبودن یا فضایی بودن از لحاظ قیمت.من لباس یقه خشتی میخواستم و سنگ دوزی با تور شاین ساده.یقه خشتی میخواستم چون به شدت ترند بود و هم به من خیلی میومد سر یکی دوتا لباسی که داشتم و یقه خشتی بود همه بهم میگفتن این یقه بهت میاد.و هم مراسم ما مختلط بود و باید لباسی میبود که من باهاش راحت باشم.اخرش یکی از همین مزونا بهم یک ویدیو نشون داد که لباس عروسی داشت دوخته میشد و تن مدل بود.به من گفت چه مدلی میخای؟ گفتم فلان و فلان.این فیلمو بهم نشون داد و دقیقااااا همونی بود که توصیفش کرده بودم.گفت لباس هنوز کار داره و تو ترکیه دست نمایندگی بود.ما همونو گفتیم بیارن.نزدیک به دوماه هررررر سه روز میرفتیم مزون و میپرسیدیم چه خبر از لباس؟ این درحالی بود که ممکن بود لباس تو گمرک رد نشه و مدت زیاد تری بمونه.اینطورم شد.اخرش صاحب مزون میگفت انقدررر شما برای من عزیز شدین و اذیت شدین و صبر کردین که اگه نیاز باشه خودم میرم ترخیصش میکنم.من این ترس رو داشتم که نکنه لباسم نیاد.محض احتیاط از همون مزون یه لباس دیگشون رو رزرو کردم.اما در نهایت لباسم رسید.الان با مزون دوست شدیم و بهمون میگن ما عادت کرده بودیم هر هفته شمارو ببینیم و فلان.

ما قبل از عروسی تمام تالار های داخل شهر،تمام باغ های خارج از شهر رو دونه به دونه گشتیم پرسیدیم و تحقیق کردیم حسابی.و این برداشت های منه شاید کسی خلاف اینارو فکر کنه اما خب نظر من اینه.

بعد چرا میگم تالار ها هم اوکی نیستن؟ چون مثلا الان بهترین تالار های تبریز،یکیش هتل کایاست.یکیش هتل پارس و شهریار و باقی موارد.بین اینها من فقط هتل پارس رو دوست دارم چون تازگی ها بازسازی کرده و خوشگل شده داخلش.هتل کایا پرسرو صداااا ترین تالاره اما اصلا قشنگ نیست،توی بهترین نقطه‌ی شهر و بهترین امکانات هتلی رو داره خیلیی قشنگه هتلش اما تالار؟ نه.کف تالار رو موکت سرتاسر آبی زدن.زننده تررررین یعنی.جدا ازینکه تو هم باید ورودی بدی و به اضافه هزینه نفرات مهمون تشریفات رو بدی که یه هزینه‌ی واقعا زیادی میشه بایدم یه چند صد تومن هزینه گل ارایی بکنی تا اون سالن لخت خوشگل بشه.این درحالی هست که شما اجازه مراسم های مختلط داخل تالار های شهر ندارین و انگار مراسم فقط زنونه‌ست.همه این مخارج فقط برای یک مراسم زنانه هست.حتی بعضی تالار ها هستن مثل تالار افتاب که اینم یک تشریفات خیلییییی لوکس و گرون باهاش همیشه کار میکنه که به شدت مذهبی هستن و تو این تالار حتی اجازه ورود دیجی به تالار وجود نداره.و مراسم هم که جداست و فقط برای خانوماست این در حالیه که توی همین تالار یک ریخت و پاش ها و تشریفات فضاااایی و فوق لاکچری‌ای برگزار میشه که از کف و سقف فقط گل میریزه سرت و اینا چه کسایی هستن؟ همون ادم‌هایی که وصلن به قولی.