هرچه باد باد
تنم بپوسد و خاکم به باد ریزه شود هنوز مهر تو باشد در استخوان ای دوست سعدی .....................
Show more217Subscribers
No data24 hours
+17 days
+330 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
...
من جمعه ترین حالتِ
یڪ عاشقم! اما
تو صبح ترین جمعه یِ
هر روز دلم باش
@haganiat
...
خیره شدن به چشمانت شبیه
لذتِ شمارشِ ستارگان در شبی کویریست.
غادة السمان
@haganiat
...
بیگانه پروری چوتودرکاینات نیست
بیچاره عاشقی که شود آشنای تو
شادم بمرگ خودکه هلاک تومیشوم
بازندگی خوشم که بمیرم برای تو
صائب تبریزی
@haganiat
...
شخصی از روی پل در رودخانه سقوط کرد و فریاد کمکخواهی سر داد.
مردی که شناگر ماهری بود به آب پرید و او را نجات داد.
هنوز شرشر آب از لباسهای مرد شناگر به زمین میریخت که فریاد کسی دیگر را شنید که در آب افتاده بود.
آن مرد به آب پرید و با زحمت فراوان شخص دوم را نیز نجات داد. خسته و کوفته کنار آب دراز کشید و نای راه رفتن نداشت.
انکی آرام گرفت و سرپا ایستاد. تازه نفسش جا آمده بود که صدای فریاد شخص دیگری را شنید که داخل آب افتاده بود. غیرتش اجازه نداد و به قصد کمک به او برخاست. اما حقیقتا خسته بود و به زحمت حرکت میکرد.
شخصی که از کنار، تمام جریان را میدید نزد شناگر ناجی آمد و گفت:
اگر تا شب هم اینجا بایستی باید به دل آب بزنی و غریقها را نجات دهی.
به جای اینکه اینجا غریقها را نجات دهی بالای پل برو و جلوی آن دیوانهای که رهگذران را داخل آب میاندازد بگیر.
@Lahzehaeenab
Repost from N/a
فلک ال چک بو عادتدن، منه گل سن جفا ائتمه
منه یوخ، جانینا رحم ائت، یانارسان برقی آهیمدن
شور موغامی
شعر: حکیم ملا محمد فضولی
اوخویور: بابا محمداوغلو
تار: وامیق ممدعلییئو
کمان: میرناظم اسداللهیئو
@Lahzehaeenab
...
...
چون از رخ یار دور باشم به بهار
باغم به چه می باید و سبزه به چه کار
از باغ به جای سبزه گو خاک بروی
وز ابر به جای قطره گو سنگ ببار
مقالات_شمس_تبریزی
@haganiat
...
بدونِ تو
هزاران هزار اتفاقِ نیفتاده...
هزاران هزار فردا...
را پیش رو خواهم داشت
ولی هیچ کدام ارزش زیستن ندارند
@haganiat