{ پیتُّـے𝓅𝒾𝓉𝒾 }

خوبہ ڪہ تو زندگیمے

امروز که داشتم تو شهر میچرخیدم تو یه کوچه دیدم یه خانم تقریبا ۶۵ ساله داشت وانت قورازه ای رو با دستمال پاک میکرد برام عجیب بود کنجکاو شدم رفتم جلو پرسیدم چیکار میکنی مادرجان گفت ماشین مال پسرمه کثیف شده خودش که عین خیالش نیس اینم من باید تمیز کنم این قشنگ ترین چیزی بود که تو این ماها دیدم تعریف کامل مادر❤️ @pitland

راستش دیگه من خسته شدم از تصمیم گیری خسته شدم از وعده و وعید خسته شدم از سواستفاده شدن خسته شدم از هروز استرس و سگ دو زدن خسته شدم از حرفای مضخرف اطرافیانم از انتخاب کردن های سوری خسته شدم از بازیچه شدن از مسخره شدن از آلت دسته یه عده بودن از نون به نرخ خوردن بعضیا از این همه حرص و طمع دور و بریام از اینه همه خود فروشی وطن فروشی از این همه فاقد اهمیت بودن از این سیرک واقعی از این همه تظاهر از این همه خیانت خسته شدم خسته شدم خسته شد خسته شـ خسته خستـ خسـ @pitland

نیاز به یک بغل خیلی خیلی گنده برای مچاله شدن دارم که حداقل برای چند دقیقه‌ام که شده، آروم بگیرم و از مسئولیت‌ها و دغدغه‌هام شونه خالی کنم @pitland

من شکننده ام و مطمئنم بخاطر توعه، بخاطر عشق توعه، تو باعث شدی من کمتر به خودم و بیشتر به تو فکر کنم. @pitland

بعضی موقها خودمون دوست نداریم حالمون خوب شه چون "درد" اخرین حلقه ای که مارو به به چیزی که از دستت دادیم متصل میکنه @pitland

دنیای واقعی دروغ زیاد داره... فقط تو دنیای مجازیه که میشه یک نفرو دوست داشت ، بدون اینکه ببینیش بشناسیش حسش کنی، لمسش کنی یا حتی صداشو بشنوی! واقعی، بدون اغراق، صادقانه :) @pitland

بهم گفت بزرگترین ریسک زندگی تو بگو گفتم حرف زدن با تو گفت چرا؟! گفتم آخه می‌دونم دارم عاشقت میشم می‌دونم غیر ممکنی ، ولی بازم دارم باهات حرف میزنم ... @pitland🍁

محبوب همه باش ، معشوقِ یکی                   محبتت را به همه ببخش                                      عشقت رو به یکی @pitland🍁

‏هر چی بیشتر دلت بخواد با یکی حرف بزنی، بیشتر لال میشی... @pitland🍁