cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

سوتی های خانومانه

سوتی ها و خاطرات جالب دوران مجردی،درس و دانشگاه و کار، نامزدی ، عقد و متاهلی خودتون که باهاش خاطره دارید رو واسمون ارسال کنید تا در کانال درج کنیم و باهم بخندیم😍😂 اینم ایدی ادمین 👈👈 @mkasff

Show more
Advertising posts
8 018Subscribers
+324 hours
-187 days
-9430 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

Repost from N/a
🆘 #فوری اولین تصاویر آماده شدن و انتقال لانچر های موشکی سپاه پاسداران؛ اخبار لحظه ای انتقام موشکی را در کانال «سپاه قدس» ببینید👇 https://t.me/+IJcBZKLaeSFjMjM6 https://t.me/+IJcBZKLaeSFjMjM6
Show all...
🔴 بلآخره کانال سپاه پاسدارن به تلگرام آمد! 🔸 باتوجه به شدت گرفتن تنش بین ایران و رژیم صهیونسیتی اخبار معتبر و مهم نظامی را در کانال «سپاه قدس» دنبال کنید 🔻 "" Sepah Pasdaran "" کلیک 👈 "" Sepah Pasdaran "" کلیک 👈
Show all...
سلام و صد سلام به سحرررر عزیزم و برو بچ باحال کانالمون😁💪 امیدوارم حالتون توپ باشه....و سرحال و قبراااق باشین ایشالله🙏 چندوقت نبودم دلم برای همتون تنگولیده بود😍❤️ آخه نمیدونین چیشدکه، تو این گرونی دوتا گوشی خراب کردم🥶😢😥😓 جونم براتون بگه یه روز منو شوهرم خونه خواهرشوهرم بودیم ...شوهرش و شوهرم بساط قلیونشون براه بود ماهم نشسته بودیم همون کنار و تخمه میشکوندیم یه دفعه شوهرم بهم تعارف کرد که بیا اگه میخوای بکش....منم یهو جلو شوهرخواهرشوهرم هول شدم اومدم بگم مثلا من تا این سن لب به دود واینا نزدم😅 یهو گفتم من تا حالا لب به سیگار نزدم چه برسه قلیون بکشم😬😂😂😂 خلاصه که خودمو کشتم منظورمو درست بهشون بفهمونم حالا مگه خنده هاشون میزاشت😂😂😂 ینی شوهرم که ازبس خندیده بود از چشماش اشک میومد🤣🤣🤣 هیچی دیگه هنوزم که هنوزه وقتی شوهرخواهرشوهرم منو میبینه میگه تو هنوزم لب به سیگار نزدی🤣🤣🤣 کلا موقع حرف زدن خیلی سوتی میدم🙈🤦‍♀ انگار حرفارو میخوان ازم بدزدن🤣🤣🤣 با ارزوی بهترینها برای تک تکتون❤️❤️❤️ دوستدار همتون:دختر عمه هستم👱‍♀ @sootemoote https://t.me/joinchat/AAAAAEmQFVglLYGUEzDObg
Show all...
سلام این جریان بر میگرده به پانزده سال پیش که ما نامزد بودیم خونه مادر شوهرم دو طبقه بود و قرار بود طبقه بالا ما زندگی کنیم منم هفته ای یه بار می اومدم خونه مادر شوهرم ولی خوب جدا میخوابیدیم تا اینکه یه هفته که دیگه همسرم طاقتش طاق شده بود 🙈🙈🙈 ظهر به من گفت بیا بریم طبقه خودمون البته منو هم به بهانه اینجا گرمه برد بالا 😜😜😜 خلاصه من به مادر شوهرم گفتم می رم بالا رو یه کم تمیز کنم چون میخوایم جهیزیه بچینیم آماده باشه شما هم استراحت کن و رفتم بالا 🙊🙊😋😋 یهو همسرم منو بغل کرد لباسامو در اورد منو انداخت رو خودش و ...... درحال ...... بودیم که یهو مادر شوهرم در و باز کرد و اومد داخل که خوابم نبرده اومدم کمکتون😳😳😳😱😱 و  با چه صحنه ای مواجه شد من رو پسرش خوابیدم و .....🙈🙈🙈🙈🙈 😭😭😭 تا چند وقت خونشون نمی رفتم و سر همسرم غر میزدم که الان مامانت میگه دختره هنوز عروسی نکرده چه رو پسرمم هم خوابیده بعدا میخواد چه بکنه 😁😁😁😁 🤣🤣🤣🤣🤣 @sootemoote https://t.me/joinchat/AAAAAEmQFVglLYGUEzDObg
Show all...
سلام به همگی بعد از ازدواج ما ، پسر عمه شوهرم که مجرد بود یکی دوهفته درمیون از صبح میومد خونمون و منم ناهار بذار و چایی ببر و خلاصه بعد چن وقت با شوهرم دعوامون شد و گفتم اون مجرده برا چی میاد اینجا یه روز جمعه میخوایم بریم بیرون اونم از صبح میاد میشینه تا شب ، مادر شوهرم که متوجه دعوای ما شد یه پیغام براش فرستاد و یه مدتی نمیومد ، تا اینکه خودش نامزد کرد از هفته بعدش دست خانمشو میگرفت میومد 🙄 نه یک بار نه دوبار ، یه هفته درمیون جمعه خونمون بودن ، خانمشم اصلا با آدم جوش نمیخورد از اول تا آخر که برن  مینشست پیش شوهرش و نه موقع ناهار درست کردن نه موقع سفره چیدن اصلا پاشو تو آشپزخونه نمیذاشت که دو کلمه با ادم حرف بزنه یاکمکی کنه ، آخر سر هم یه بار اومد تو آشپزخونه گف ناراحت نشی من کمکت نمیکنمااااا ما رسم نداریم میهمان به میزبان کمک کنه ☹️تودلم گفتم والا این چیزا دیگه به رسم ربطی نداره به شعور ربط داره🤔تا اینکه بعداز دوسال عید بود ما رو دعوت کردن خونه باباش چون هنوز نامزد بودن ، باور نمیکنین این عروس عمه که هرهفته خونه من بود چجوری خودشو گرفته بود 🤨یه سلام و احوال پرسی کردو رفت اونور نشست پای تلویزیون و موقع ناهار اومد ناهارشو خورد و بدون اینکه کمکی بکنه که رسمشون نبود 😏رفت اتاق خوابید 🙄موقع اومدنمون پسرعمه ش پرو پرو بهمون گف پس فردا میایم خونتون 😤منم وقتی اومدن رفتم تو آشپزخونه و چایی و میوه شیرینی رو اماده کردم و شوهرمو صدا زدم ازشون پذیرایی کرد ناهارم درست کردم همه رو دادم شوهرم چید تو سفره و اخر سر رفتم خوردم و بلند شدم اومدم تو اشپزخونه وبیرون نرفتم تا موقع رفتنشون ، بعد که عمه شوهرم اومد خونمون شوهرم بهشون گله گی کرد و گف که خیلی عروس ..... دارین 😊 عمه ش هم تایید کردو گف شرمنده ام بخدا با همه ی مهمونایی که میان خونمون همینجوریه ، گفتم خب چرا ؟ دختر عمه ش گف فک کنم از قصد اینجوری میکنه که کسی نیاد 😐گفتم خب پس چرا خودش میره از قدیم گفتن رفت و آمد ،اونا هم رفتن و بهشون گفتن و دیگه نیومدن تا شب عروسیشون دعوتمون کردن رفتم و ده بار باهاش چشم تو چشم شدم نه احوال پرسی کردم نه موقع خداحافظی رفتم بهش تبریک بگم 😏 فرداشم مادرشوهرم اومد گف بیا بریم پاتختی گفتم شما برین ما بعدا خودمون میریم ولی نرفتم 😅 @sootemoote https://t.me/joinchat/AAAAAEmQFVglLYGUEzDObg
Show all...
سلام یکی از دوستام ازدواج کرده بود ، داشتیم توی گروه حرفای خاکبرسری میزدیم برگشت گفت برای جلوگیری چی باید بخورم؟! نمیدونم چه فعلو انفعالاتی توی مغزم رخ داد برگشتم گفتم ال سی دی😐😂 نمیدونم چرا لال نمیمونم واقعا😂 @sootemoote https://t.me/joinchat/AAAAAEmQFVglLYGUEzDObg
Show all...
سه راه برای دوبرابر کردن درآمدت ۱.گوشی معمولی ۲.داشتن اکانت تلگرام ۳.عضو شدن در کانال زیر تو کانال زیر آموزش رایگان وجود داره که میتونه درآمدت رو حداقل دو برابر کنه @servat
Show all...
سلام سحر جون یادمه وقتی بچه بودم عشقم این بود شب موقع خواب بابام منو بغل کنه ببره توی رختخواب☺️☺️ منم تا مامانم می گفت موقع خوابه همونجا می افتادم وسط سالن.... بعد بابام می گفت آخی خوابش برده حالا یه امتحان می کنیم ، دستشو می بریم بالا اگه همونجا موند پس خوابه اگه افتاد بیداره😁 منم عشق بغلی بابا ، دستمو نگه می داشتم بعد بابا می گفت خوب خوابه دستشو میارم پایین خسته میشه ، بعد منو بغل می کرد می برد میخوابوند☺️😂 @sootemoote https://t.me/joinchat/AAAAAEmQFVglLYGUEzDObg
Show all...
سلام چند روز پیش داشتم با پسرم از خیابون رد میشدم ، کنار خیابون یه دختره ایستاده بود خیلی تیپ و ارایش نامناسبی داشت. یه پسره روی موتور از کنارش که گذشت گفت جووووون خانوم، بخورمت 😐 پسرم یهو برگشت گفت مامان آقاهه با ما بود؟؟؟!!! جلوی ما هم چند تا آقا بودن، با این حرف پسرم برگشتن منو نگاه کردن ببینن من چطوریم که موتوریه این حرفو بهم زده هیچ خانوم دیگه ای هم اون موقع رد نمیشد، اینا دیگه واقعا فکر کردن موتوریه به من تیکه انداخت خیلی خجالت کشیدم گفتم نه مامان با من نبود که یهو دیدم یکی از اون اقاها از فامیل های همسرم بود همش میگم خداکنه اون دختره رو دیده باشن از دست این بچه ها 😮‍💨🥴🥴 @sootemoote https://t.me/joinchat/AAAAAEmQFVglLYGUEzDObg
Show all...
داستان واقعی ✅ من میترا هستم، 22 سالمه ... 2 سال پیش با امید ازدواج کردم ولی زندگیمون خیلی سرد و بی روح و کسل کننده بود 😔 تا جایی که تصمیم به جدایی گرفتیم 😭 چند هفته بعد رفته بودیم دادگاه ..#قاضی مردی مُسن و خوش رو بود ازم یه چیز عجیب خواست. گوشیمو گرفت و بعد ۲دقیقه بهم پس داد. گفتم چی شد جناب؟ گفت مدتی فقط شب ها به توصیه های این استاد گوش کن..گفتم کدوم استاد؟ گفت من شما رو عضو کانالی کردم که تاکنون زندگی هزاران دختر و پسر رو نجات داده. اگر جواب نداد برگرد و من حکم #طلاق شمارو مینویسم.. این داستان واقعیه و الان شوهرم جوری #دلبسته ی من شده که حتی #ملکه های بهشتی هم نمیتونن توجهشو جلب کنن و زندگی مون بهشت شده 😍 ... اینم لینک کانال استاد جاودانی 👇👇 https://t.me/joinchat/AAAAAD8R64UQH67TEFMNOQ
Show all...