قرآن و تفاسیر آن
(جویا جهانبخش)
در همهٔ تاريخ عالم، كتابی شناخته نشده است كه به اندازهٔ قرآن يا نزديك به آن، شرح و تفسير بر آن نگاشته يا دربارهٔ آن تأليف و تصنيف شده باشد.
به مثل ابوعلى اَسوارى، قرآن را به تاريخ، سيَر و وجوه تأويلات تفسير كرد؛ او از سورهٔ بقره شروع نمود و ۳۶ سال در اين كار پىدرپى كوشيد تا مُرد و اين سوره به پايان نرسيد. صاحب
كشفالظّنون برخى از تفاسيرى را كه تا زمان او نوشته شده ياد كرده تا سيصد و چند تفسير نام برده و گفته است: بعضى از اينها در چندين مجلّد است كه گاهى عدد مجلّدات از صد تجاوز مىكند و از جمله ابوبكر ادفوى... تفسير
الإستغناء را در صد جلد نگاشت... .
فيلسوف مشهور اِرنست رِنان به مدركی دست يافته است نشانگر آنكه در يكى از كتابخانههاى اسلامي اندلس تفسيرى بوده است در سيصد جلد كه در حملهٔ مسيحيان طعمهٔ حريق شده است... .
اگر كسى بخواهد بهرهاى از كوشش ديرسال مسلمانان را در نگارش تفسيرنامههاى قرآنى دريابد، كافى است كه از فهرستنامههاى پيشينيان، تنها، «الفنّ الثالث» از «المقالة الأولى»ى كتاب
الفهرست ابننديم را ببيند و بنگرد كه ابننديم ذيل «تسمية الكتب المصنّفة في تفسير القرآن» چند كتاب تفسير را نام مىبرد.
خوراى نگرش، اينكه
الفهرست از فهرستنامههاى آغازين اسلامي است و اگر تنها براى احصای آن تفسيرنامههاى شيعى كه مرحوم علّامهحاج شيخ آقابزرگ طهرانى- قدّس سرّه- نام آنها را گردآورده، به نامهٔ پرمايهٔ
الذّريعة إلى تصانيف الشّيعة رجوع كنيم، با فهرستى حيرتانگيز از نام و مشخّصات تفسيرنامه هاى موجود و از ميان رفته، رويارو خواهيم شد.
يكى از دانشوران حدود هزار سال پيش، در شرح حالش گفته كه هفتصد تفسير قرآن كريم ديده است. ناگفته پيداست كه چنين گزارشى از عصرى كه صنعت چاپ نبوده، بس تكان دهنده است.
استاد علّامه، حضرت آيةالله حسنزادهٔ آملى، فرمودهاند: يكى از اساتيد و مشايخ بزرگوار ما مىفرمود: عارف نامور، جيلى، صاحب «انسان كامل» و رسالهٔ «الكهف و الرَّقيم» نوزده جلد در تفسير بسم الله الرّحمن الرّحيم نوشته است.
بارى، تفسيرنامههايى كلان در جهان اسلام پديد آمد كه نمايندهٔ كوشش درازدامن دانشوران مسلمان در بررسیهاى قرآنى و پژوهش در وحى شريف است.
گفته شده است عبدالسّلام محمّد القزويني (م- ۴۸۸ ه. ق) تفسيرنامهاى در سيصد مجلّد تأليف كرد و ابو يوسف قزوينى تفسيرنامهاش را در هفتصد جلد نوشت.
همچنين در احوالات محمود بن احمد نيشابورى آوردهاند: «چون به سمع او رسيد كه در بلاد مغرب تفسيرى ساختهاند پنجاه مجلّد، او در معنى يك آيت كه آفريدگار مىفرمايد «و فِي أَنفُسِكُم أَ فَلا تُبصِرونَ»، صد دفتر تأليف كرد.»
شايد كسانى كه با آفاق انديشگى و معنوی تمدّن اسلامی ناآشنايند، گزارشهايى ازين دست را افسانه بپندارند، ولى آنان كه مىدانند پشتوانهٔ كوششهاى علمى و بهويژه دينپژوهانهٔ دانشوران مسلمان، كدامين آموزشهاى فكرى و فرهنگى بوده است، از ديدن اين شمارههاى كلان در شگفت نخواهند شد.
دقائق التّأويل و حقائق التّنزيل، محمود بن محمد حسنى واعظ، پژوهش جویا جهانبخش، ص ۱۰-۱۲
https://t.me/Quran_va_Hadith