گل سرخ
در این خاک در این مزرعه ی پاک به جز عشق به جز مهر دگر هیچ نکاریم …. مولانا
Show more473Subscribers
-424 hours
-127 days
-3930 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
وفا نكردي و كردم، خطا نديدي و ديدم
شكستي و نشكستم، بُريدي و نبريدم
اگر ز خلق ملامت، و گر ز كرده ندامت
كشيدم از تو كشيدم، شنيدم از تو شنيدم
كي ام، شكوفه اشكي كه در هواي تو هر شب
ز چشم ناله شكفتم، به روي شكوه دويدم
مرا نصيب غم آمد، به شادي همه عالم
چرا كه از همه عالم، محبت تو گزيدم
چو شمع خنده نكردي، مگر به روز سياهم
چو بخت جلوه نكردي، مگر ز موي سپيدم
بجز وفا و عنايت، نماند در همه عالم
ندامتي كه نبردم، ملامتي كه نديدم
نبود از تو گريزي چنين كه بار غم دل
ز دست شكوه گرفتم، بدوش ناله كشيدم
جواني ام به سمند شتاب مي شد و از پي
چو گرد در قدم او، دويدم و نرسيدم
به روي بخت ز ديده، ز چهر عمر به گردون
گهي چو اشك نشستم، گهي چو رنگ پريدم
وفا نكردي و كردم، بسر نبردي و بردم
ثبات عهد مرا ديدي اي فروغ اميدم؟
مهرداد اوستا
آدمها بیایند، بروند
حالم را بپرسند، نپرسند
به تاریکیِ چشمهایم شک کنند، شک نکنند
چه فرقی دارد!؟
• لیلا کردبچه
از ملا نصرالدین پرسیدند:
خورشید بهتر است یا ماه؟
گفت:
ماه! چون خورشید در روز روشن در می آید پس وجودش سودی ندارد!
اما ماه شب را روشن می کند، پس بهتر است!
این حکایت زندگی آدم است...
لطف بی اندازه دیده نخواهد شد
کمتر که باشی، باارزش می شوی!
لطف ما باید به اندازه وسعت دید و فکر دیگران باشد، نه بیشتر..
خودم را ادامه می دهم
در پیراهنی
که زیباترم می کند
در چمدانی
که حجم بیشتری از من را می گیردو
به خیابان می روم
تا باقی مانده ام را گم کنم
حالا که هیچ اتوبوسی
ما را به جایی نمی رساند،
حالا که هیچ کدام از این ایستگاه ها
چیزی برای منتظر ماندن ندارند،
فکر کن
به کسی که زیبایی اش را
کنار تابلوی "توقف ممنوع" جا گذاشته و ...
بیا باقی مانده ام را با خودت ببر
تنها شده ام
آنقدر تنها
که ادامه ای ندارم
#پریسا_صالحی
من اگر پیامبربودم؛
رسالتم شادمانی بود
بشارتم آزادی
و معجزهام خنداندنِ کودکان...
نه از جهنمی میترساندم
و نه به بهشتی وعده میدادم
تنها میآموختم اندیشیدن را و انسان بودن را..
#چارلی_چاپلین
کشتی نساز ای نوح طوفان نخواهد آمد
بر شوره زار دلهاباران نخواهد آمد
شاید به شعر تلخم خرده بگیری ،اما
جایی که سفره خالیست ایمان نخواهد آمد...
.
زن های سرزمین من
شکسته اند....
یکی قلبش ،یکی چهره اش
دیگری بغضش ....
یکی حرمت و آن یکی اسمش ...
و اینجا در سرزمین من
روی جعبه های اجناس نوشتند
شکستنیست مراقب باشید
اما نگفتند زن است ، حریم دارد ...
سرم را ، بر سینهی زمین میگذارم؛
رودی آرام،
اسبی سرکش،
قطاری بیقرار،
سگی ولگرد،
مردی خسته .
براستی ، صدای پای تو
از کدام گوشهی
این سرزمین خواهد وزید؟
آه !! ای مسافرِ خاموش برگرد !
این قبیلهی بی عشق باید بفهمد
کسی که سر بر دامانِ زمین می گذارد،
دیوانه نیست،
عاشقی ست در انتظار . . .
#نیکی_فیروزکوهی