cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

ابوالفضل بجانی | Abolfazl Bejani

👤 دانش‌آموخته دکتری مدیریت ورزش علامه طباطبایی تهران 👤 دانش‌آموخته کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی، دانشگاه تبریز 👤 مدیر گروه جامعه‌شناسی ورزش انجمن جامعه‌شناسی ایران ارسال پیام؛ @abolfazlbejani

Show more
Advertising posts
715Subscribers
No data24 hours
-57 days
-1330 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

درباره اهانت وقتی کسی به دیگری اهانت می‌کند نشان می ‌دهد که در واقع هیچ حرف درست و واقعی ندارد که علیه او بیان کند، وگرنه علت آن را بیان می ‌کرد و با خیال آسوده نتیجه ‌گیری را به شنوندگان وا می ‌داشت. اما برعکس، نتیجه را عرضه می‌کند و از ارائهٔ مقدماتی که به آن نتیجه منجر شده است، در می‌ ماند، به این امید که مردم بپندارند به منظور کوتاهیِ سخن چنین کرده است. #آرتور_شوپنهاور / #در_باب_حکمت_زندگی
Show all...
👍 5
#از_شوپنهاور_بیاموزیم "غرور" دائماً مورد سرزنش و تقبیح قرار می‌گیرد، اما گمان می‌کنم این کار را کسانی می‌کنند که خود، دلیلی برای مغرور بودن ندارند. اگر بی‌شرمی و حماقت اکثر انسان‌ها را در نظر بگیریم، به این نتیجه می‌رسیم که کسی که دارای هرگونه برتری است، باید تفاوت خود و دیگران را مدّنظر داشته باشد تا دیگران آن را به کلی فراموش نکنند زیرا اگر چنین کسی از روی پاکی و خوش قلبی، امتیازات خود را نادیده بگیرد و با آنان طوری بیامیزد که گویی در ردیف آنهاست، باور می‌کنند و با او مانند هم‌سنخ خویش رفتار می‌کنند. #آرتور_شوپنهاور #در_باب_حکمت_زندگی
Show all...
👍 1
خیلی از دوستان می‌پرسند، معادل کلمه inclusion را چه استفاده کنیم؟ اولین گزینه دم دست می‌تواند شمولیت باشد. من هم برای مدت زیادی این مفهوم را با این معنا در نظر داشتم. بعدها به عبارت دربرداری رسیدم، که دلایل خودش را داشت. اما چند مدتی است فکر می‌کنم این کلمه را باید گشودگی ترجمه کنیم. گشودگی جامعه برای امکان مشارکت متنوع
Show all...
5
"بعضی وقت ها به بودجه باشگاه های فوتبال اروپایی نگاه می کنم - مثلا رئال مادرید. بودجه دفاعی ما کمتر از رئال مادرید است." Popshoy وزیر امور خارجه مولداوی
Show all...
یه چند کلمه با خبرگزاری مهر در مورد فرهنگ هواداری صحبت کردم اینجا 👇 mehrnews.com/x34pMy
Show all...
7
🔺 از اینکه روان‌کاوی را به حکمت و آئین زندگی تعبیر کنم و از طریق آن درس زندگی دهم کاملا بیزارم. زیرا رسالت روان‌کاوی آموختن راه و رسم صحیح زیستن نیست. هدف روان‌کاوی بازسازی موقعیتِ انتخاب تروماتیک در ذهن تحليل‌شونده است. انتخاب تروماتیک نه انتخاب میانِ خوب و بد؛ نه انتخاب میان بد و بدتر، بلکه انتخابِ میان دو گزینه‌ی بدتر است. بواسطه برگزیدن یکی از دو گزینه‌ی بدتر، انسان خودش را از نو در فضای خفقان آور نمادین ادغام می‌کند. 🔺 در روابط میان افراد آن‌کسی که گمان می‌کند رابطه‌اش متزلزل و رو به پایان است، برای رهایی‌اش از این تردید پیش‌دستی کرده و صراحتا به شریک زندگی‌اش می‌گوید بیا همه چیز را تمام کنیم. اما آن چیزی که حقیقتا رابطه را به انتها می‌رساند نفسِ این پیش دستی است. در واقع با تصور اینکه همه چیز تمام شده است، پایان یک رابطه را تسریع می‌کنیم. در این‌جا کاملا میان دو امر بدتر قرار داریم: یا اینکه در تردید و انواع گمانه‌زنی‌ها ادامه دهیم یا به ارتباط‌مان پایان دهیم. هر دو بدتر است؛ اما تنها آسیبِ انتخاب است که می‌تواند ما را از رنج هر نوع آسیب احتمالی دیگر برهاند. 🔺 بنابراین درمان روان‌کاوی در نهایت آسیب‌زاست، ولی از دل آسیب چنین انتخابی است که قادر خواهیم بود از آسیب‌های دیگر در امان باشیم. لذا در شرایط فعلی به هر دلیلی که گمان می‌کنیم خوش نیستم و درگیر افسردگی و ملال هستیم؛ اولین اقدام این است که به خودمان حق دهیم ناراحت باشیم. اگر خودمان را سزاوار این ناخوشی ندانیم، احتمالا تصمیات و اقداماتی را انجام می‌دهیم که کاملا نسبت ما با حقایق زندگی را تحریف می‌کند. در صورتی که به خودمان حق می‌دهیم ناشاد باشیم مسائل‌مان چیدمان صحیح‌تری پیدا می‌کند. 🔺 به تعبیر ژیژک روان‌کاوی تنها گفتمانی است که به انسان‌ها حق می دهد در زندگی از لذت محروم باشند. در اینجا نیز انتخاب تروماتیک تنها گزینه‌ی پیش روست؛ یا به خودمان حق می دهيم در رنج باشیم یا صرفا می توانیم ناکامي‌ها، بی‌مهری‌ها و شکست‌ها را به یک روان‌رنجوری جدیدی بدل سازیم. 🔺 عموما سوژه‌های وسواسی زمانی که دچار بی‌مهری اطرافیان قرار می گیرند، بجاي آن‌که به خودشان اجازه دهند که توسط دیگران مورد توجه نباشند، آن را دلیل قاطعی بر روان‌رنجوری لحاظ می کنند و با خود می گویند، بسیار خب من می‌دانم که هیچ‌کسی من را دوست ندارد و دوست داشتنی نیستم. در مقابلِ موضع سوژه وسواسی، می توانیم رویکرد یک نژادپرست واقعی را قرار دهیم. هر چند نژادپرستیِ واقعی این نیست که از آدما بخاطر ویژگی و خصیصه‌ای متنفر باشیم، چه بسا نژاد پرستی حقیقی در معنای رادیکالش، این است که دارای ویژگی‌ای باشیم که حتی در صورتِ تمایلِ دیگران به دوست داشتن ما، نتوانند ما را دوست بدارند. ✍ رضا احمدی کژ نگریستن
Show all...
👍 3
💥 تفاوت میان خودپسندی و غرور در نزد شوپنهاور تفاوت میان خودپسندی و غرور این است که غرور، اعتقادی راسخ به ارزش فوق العاده خویش در زمینه‌ای خاص است، اما خودپسندی، خواست ایجاد چنین اعتقادی در دیگران است و معمولا با این آرزوی نهان همراه است که در نهایت، خود نیز بتوانیم به همان اعتقاد برسیم. بنابراین، غرور از درون انسان نشأت می‌گیرد و در نتیجه، قدردانی مستقیم از خویشتن است، اما خودپسندی کوششی است برای جلب قدردانی از بیرون، یعنی دستیابی غیرمستقیم به قدردانی است. از این رو خودپسندی، آدمی را پرگو و غرور کم گو می‌کند. اما فرد خودپسند باید بداند احترامی که طالب آن است، با سکوت مداوم، آسان تر و مطمئن تر میتوان به دست آورد تا با سخن گفتن، حتی اگر زیباترین سخنان باشد. آدمی نمی‌تواند عمداً مغرور باشد، بلکه فقط می‌تواند تظاهر به غرور کند، اما در این صورت هم مانند کسی که نقشی را ایفا می‌کند، به زودی واقعیتش برملا می‌گردد، زیرا فقط اعتقاد ثابت عمیق و تزلزل‌ناپذیر به امتیازات و ارزش های برتر خویش، آدمی را مغرور می‌کند. ممکن است این اعتقاد نادرست باشد یا فقط بر پایه امتیازات بیرونی و قراردادی استوار باشد ـــ با این‌همه اگر واقعا و به‌طور جدی وجود داشته باشد، خدشه ناپذیر است، زیرا غرور، در اعتقاد ریشه دارد و مانند همه انواع شناخت، تحت انقیاد ما نیست. وحشتناک‌ترین دشمن آن، به عبارت دیگر بزرگترین مانع آن، خودپسندی است که خواستار تحسین و تمجید از جانب دیگران است تا احترام به خویش را بر این شالوده بنا کند، حال آنکه اساس غرور، اعتقادی به خویشتن است که از پیش وجود دارد. غرور دائماً مورد سرزنش و تقبیح قرار می‌گیرد، اما گمان می‌کنم این کار را کسانی می‌کنند که خود، دلیلی برای مغرور بودن ندارند، اگر بی‌شرمی و حماقت اکثر انسان‌ها را در نظر بگیریم، به این نتیجه می‌رسیم که کسی که دارای هرگونه برتری است، باید تفاوت خود و دیگران را مدنظر داشته باشد تا دیگران آن را به کلی فراموش نکنند زیرا اگر چنین کسی از روی پاکی و خوش قلبی، امتیازات خود را نادیده بگیرد و با آنان طوری بیامیزد که گویی در ردیف آنهاست، باور می‌کنند و با او مثل هم‌سنخ خویش رفتار می‌کنند. این نکته را بخصوص به کسانی توصیه میکنم که دارای بالاترین مزیت: یعنی مزیت واقعی هستند که عبارت است از خصوصیات برتر شخصیتی. آنچه را هوراس می‌گوید نباید مردود شمرد: "غروری را که شایسته آنی بر خود روا دار" درباب حکمت زندگی فصل چهارم
Show all...
👍 6
Sign in and get access to detailed information

We will reveal these treasures to you after authorization. We promise, it's fast!