دکتر کمدی 😆🤗🌺👻
یه کانالی میخوای همه چی توش باشه ؟؟ در روزکلی جک توپ من پیداش کردم…کانال👈🏾دکتر کمدی متن،عکس،جک،فیلم،موزیک،خبر،عکس نوشته و….. اینجاااا همه چیز هست
Show more464Subscribers
No data24 hours
-17 days
-330 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
گرجیف همیشه به شاگردانش میگفت یک چیز ثابت را در خوابهایتان انجام دهید و دیر یا زود از خوابها رها میشوید.
و به شاگردانش چیزهای کوچکی، روشهای کوچک، ابزارهای کوچکی میداد،
و آنها جواب هم میدادند.
به یکی از شاگردانش گفت «وقتی خواب میبینی، فقط در آن خواب ببین که داری دستت را بالای سرت میبری،
و در روز هم این را آنقدر تمرین کن که برای تو عادت و چیزی عادی شود.
یعنی برای تو چیزی مکانیکی شود.
آن وقت حتی در خواب هم میتوانی دستت را بالای سرت ببری.»
آن شخص پرسید «بعدش چه میشود؟»
و گرجیف گفت «آن را وقتی توانستی این کار را انجام دهی بیا و خودت به من بگو.»
سه ماه گذشت و آن مرد روز و شب تمرین میکرد. در حال راه رفتن، در حال خوردن، هر وقت که به یاد میآورد، دستش را بالای سرش میبرد.
همزمان این را نیز به یادش میآورد که «امشب میخواهم در خواب دستم را بالای سرم ببرم».
و بعد از سه ماه آن اتفاق افتاد.
یک شب داشت خواب میدید که در خیابانی راه میرود، و سر و صدا و رفت و آمد زیادی است.
و بعد ناگهان متوجه شد که دستش را بالای سرش برده
و انوقت، آن خواب شکسته شد، و در آن لحظه از شکسته شدن و رفتن خواب، او ناگهان خودش را دید، خودش را برای اولین بار دید - آن نقطه ثابت، آن نقطه تغییر دهنده.
آن اتفاق در میانه شب رخ داد.
او رقصید، پر از لذت بود، و
از آن روز خوابها ناپدید شدند.
و وقتی خوابها ناپدید شدند، واقعیت نزدیکتر و نزدیکتر میآید.
این خوابها هستند که تو را از دیدن آنچه که هست باز میدارند.
وقتی او فردا صبح به دیدن گرجیف رفت، قبل از اینکه چیزی بگوید گرجیف گفت
«پس اتفاق افتاد. میبینم که چشمهای تو درخشش متفاوتی دارند، نوری متفاوت.
آنها شفاف شدهاند.
آن چیزهای خواب که قبلاً پشت چشمهای تو حرکت میکرد دیگر آنجا نیست.
پس اتفاق افتاد. تو توانستی دستت را بلند کنی.
حالا نگران نباش هر وقت که آمد دستت را بالای سرت ببر.
البته به احتمال خیلی زیاد آن دیگر نمیآید.
چون تو توانستی حداقل یک کار را آگاهانه انجام دهی.
حتی در خوابهایت، فقط کار کوچکی مانند بلند کردن دستت.
تو توانستی چیز کوچکی را به یاد بیاوری.
آن خیلی کوچک بود، اما آن یادآوری بزرگ بود.
تو حتی در خوابت هم به یاد آوردی.
پس آن شاهد به آنجا رسیده - تو دیگر نباید نگرانی شوی».
خوابها باید بروند.
وقتی خوابها رفتند، واقعیت میآید.
از یک در خوابها میروند و از در دیگر واقعیت وارد میشود.
و واقعیت خاموش است، آرام، ساکن، پر از سعادت.
#اشو
#عرفانی
🌎 @Drcomedyy 🌎
🕊 2
از گرجیف پرسیدم که اگر معرفت باستانی حفظ شده است و اگر در کل معرفتی متمایز از علوم و فلسفه و حتی فراسوی آنها وجود دارد چرا با چنین دقتی پنهان مانده و چرا در اختیار همه گذاشته نمیشود ؟ چرا کسانی که این دانش را دارند نمیخواهند آن را برای مبارزهای موفقیتآمیزتر با فریب و شر و نادانی وارد گردش کلی زندگی کنند ؟
گرجیف گفت که :
برای این سوال دو پاسخ وجود دارد . نخست آنکه این دانش پوشیده و پنهان نیست و دوم اینکه به دلیل سرشتش نمیتواند همگانی شود . این معرفت بیش از آنچه که تصور میشود قابل دسترس کسانی است که بتوانند آن را بفهمند و کل مساله این است که آدمها یا آن را نمیخواهند و یا نمیتوانند دریافتش کنند .
کتاب « در جستجوی معجزه آسا »
#عرفانی
🌎 @Drcomedyy 🌎
Sign in and get access to detailed information
We will reveal these treasures to you after authorization. We promise, it's fast!