علیرضا قزی
جهت تماس با مدیر کانال روی یوزر زیر کلیک بفرمایید @lotosr در صورتی که مایلین به ابتدای کانال برین و دسترسی به تمام مطالب پیدا کنین روی لینک زیر کلیک بفرمائید https://telegram.me/alirezaghezi/1
Show moreThe country is not specifiedThe language is not specifiedThe category is not specified
3 255Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه شاه تشنه لبان بر جدال طاقت داشت
هوا زجور مخالف چو قیرگون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم، عرش بر زمین افتاد
وارث، آبرنگ، گواش و طلا روی کاغذ فشرده، رضا مهدوی، محفوظ در موزه امام علی (ع) تهران
Telegram.me/rezamahdavi51
Instagram.com/mahdavr
روزی که در جام شفق مل کرد خورشید
بر خشک چوب نیزهها گل کرد خورشید
شید و شفق را چون صدف در آب دیدم
خورشید را بر نیزه گوئی خواب دیدم
خورشید را بر نیزه؟ آری اینچنین است
خورشید را بر نیزه دیدن سهمگین است
بر صخره از سیب زنخ بر میتوان دید خورشید را بر نیزه کمتر میتوان دید
در جام من می پیش تر کن ساقی امشب
با من مدارا بیشتر کن ساقی امشب
بر آبخورد آخر مقدَّم تشنگانند
می ده حریفانم صبوری میتوانند
این تازه رویان کهنه رندان زمینند
با ناشکیبایان صبوری را قرینند
من صحبت شب تا سحوری کی توانم من زخم دارم من صبوری کی توانم
تسکین ظلمت شهر کوران را مبارک ساقی سلامت این صبوران را مبارک
من زخمهای کهنه دارم بی شکیبم
من گرچه اینجا آشیان دارم غریبم
من با صبوری کینه دیرینه دارم
من زخم داغ آدم اندر سینه دارم
من زخمدار تیغ قابیلم برادر میراثخوار رنج هابیلم برادر
یوسف مرا فرزند مادر بود در چاه یحیی! مرا یحیی برادر بود در چاه
از نیل با موسی بیابانگرد بودم
بر دار با عیسی شریک درد بودم
من با محمد از یتیمی عهد کردم
با عاشقی میثاق خون در مهد کردم
بر ثور شب با عنکبوتان میتنیدم
در چاه کوفه وای حیدر میشنیدم
بر ریگ صحرا با اباذر پویه کردم
عمار وَش چون ابر و دریا مویه کردم
تاوان مستی همچو اشتر باز راندم
با میثم از معراج دار آواز خواندم
من تلخی صبر خدا در جام دارم صفرای رنج مجتبی در کام دارم
من زخم خوردم صبر کردم دیر کردم من با حسین از کربلا شبگیر کردم
آن روز در جام شفق مل کرد خورشید بر خشک چوب نیزهها گل کرد خورشید
فریادهای خسته سر بر اوج میزد وادی به وادی خون پاکان موج میزد
بی درد مردم ما خدا، بی درد مردم نامرد مردم ما خدا، نامرد مردم
از پا حسین افتاد و ما برپای بودیم زینب اسیری رفت و ما بر جای بودیم
از دست ما بر ریگ صحرا نطع کردند دست علمدار خدا را قطع کردند
نوباوهگان مصطفی را سربریدند مرغان بستان خدا را سربریدند
دربرگ ریز باغ زهرا برگ کردیم
زنجیر خائیدیم و صبر مرگ کردیم
چون بیوهگان ننگ سلامت ماند برما تاوان این خون تا قیامت ماند برما
استاد علی معلم
@alirezaghezi
أَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ،
سلام برآنکه با خونِ زخم هایش شست و شو داده شد،
أَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَـرَّعِ بِکَأْساتِ الرِّماحِ
سلام بر آنکه از جام هاى نیزه ها جرعه نوشید،
أَلسَّلامُ عَلَى الْمُضامِ الْمُسْتَباحِ،
سلام بر آن مظلومى که خونش مباح گردید،
أَلسَّلامُ عَلَى الْمَنْحُورِ فِى الْوَرى،
سلام بر آنکه در ملأ عام سرش بریده شد،
أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى،
سلام بر آنکه اهل قریه ها دفنش نمودند،
أَلسَّلامُ عَلَى الْمَقْطُوعِ الْوَتینِ،
سلام بر آنکه شاهرَگش بریده شد،
أَلسَّلامُ عَلَى الْمُحامی بِلا مُعین،
سلام بر آن مدافعِ بى یاور،
أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ،
سلام بر آن مَحاسنِ به خون خضاب شده،
أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ،
سلام بر آن گونه ی خاک آلوده،
أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ،
سلام بر آن بدنِ برهنه ،
أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ،
سلام بر آن دندانِ چوب خورده ،
أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ،
سلام برآن سرِ بالاى نیزه رفته،
أَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّمآءِ،
سلام بر آن آغشته به خون ،
أَلسَّلامُ عَلَى الْمَهْتُوکِ الْخِبآءِ ،
سلام بر آنکه (حُرمَتِ) خیمه گاهش دریده شد
أَلسَّلامُ عَلَى الْجُیُوبِ الْمُضَرَّجاتِ ،
سلام بر آن گریبان هاى چـاک شده،
أَلسَّلامُ عَلَى الشِّفاهِ الذّابِلاتِ ،
سلام بر آن لب هاى خشکیده،
أَلسَّلامُ عَلَى النُّفُوسِ الْمُصْطَلَماتِ ،
سـلام بر آن جان هاى مُستأصل و ناچار ،
أَلسَّلامُ عَلَى الاَْجْسادِ الْعارِیاتِ ،
سلام بر آن جسـدهاى برهـنه بر خاک،
أَلسَّلامُ عَلَى الْجُسُومِ الشّاحِباتِ،
سـلام بر آن بدن هاى لاغر و نحیف ،
أَلسَّلامُ عَلَى الدِّمآءِ السّآئِلاتِ ،
سلام بر آن خون هاى جارى ،
أَلسَّلامُ عَلَى الاعضآءِ الْمُقَطَّعاتِ،
سلام بر آن اعضاىِ قطعه قطعه شده ،
أَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُشالاتِ،
سلام بر آن سرهاىِ بالا رفته بر نیزه ها...
پاره هایی اندوهناک وخون آلود از زیارت ناحیه ی مقدسه ی امام زمان«عج»
@alirezaghezi