cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

علیرضا قاسمیان خمسه

خانه ای با پنجره بدون در ... ■اینستاگرام : Instagram.com/alirezaghasemiankhamseh ■کتاب های شعر : نثرِ خیس - اتوبان - روان بر ویرانه ⬅️ نشر شانی ■مجموعه دلنوشته ها : اشک های مجازی - آسم ⬅️ قابل دانلود به صورت رایگان از همین کانال

Show more
Advertising posts
1 139Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

دکلمه‌ی شعر "اسفند" از کتاب "اتوبان" - ۱۳۹۵ آهنگسازی و مدیریت ضبط : نیما نجفی @alirezaqasemian
Show all...
یادداشتی پیرامون پدیده‌ی طرفداری از افراد مشهور : اصطلاح CWS (مخفف عبارت Celebrity Worship Syndrome به معنای "سندروم سلبریتی پرستی") اولین بار در مقاله‌ای منتشر شده در "دیلی میل" به کار رفت و بعدتر و در سال ۲۰۰۰ در مقاله مشهور لین مک‌کاچن خودنمایی کرد. در تحقیق پرسشنامه‌ای او که جامعه نمونه کوچکی دارد و البته تحقیق‌های متاخر با جامعه‌های نمونه بزرگ‌تر، ویژگی‌های روان‌شناختی مشترکی در افرادی که طرفدار متعصب (Fan)ِ افراد مشهور هستند، دیده می‌شود. ویژگی‌ها و اختلالاتی نظیر سطح بالای اضطراب، وسواس بدشکلی بدن و استعداد افسردگی. _ پرفسور رَمزی، روان‌پزشک دانشگاه بریتیش کلمبیا طرفداری بیمارگونه از افراد مشهور را نوعی "جایگزینی" (از مکانیسم‌های دفاعی فروید) می‌داند و اظهار می‌کند : صدای رویاها و ترس‌های خودمان را با طرفداری کردن از فردی مشهور ساکت می‌کنیم و به جای مواجه شدن با حفره‌های حقیقی، به جهانی غیرواقعی پا می‌گذاریم. به تعبیری سرخورده از ناتوانی خود برای ایجاد موج‌هایی در برکه‌ی جهان (حتی به اندازه یک سنگ‌ریزه)، به پرستیدن موج‌هایی که دیگران به هر وسیله‌ای ایجاد می‌کنند مشغول می‌شویم. _ روان‌شناسان تکاملی با اشاره‌ به بهترین شکارچی هر قبیله، توجه به افراد مشهور را مکانیسمِ روانیِ پرقدمتی می‌دانند اما در روزگار فعلی تلاش و محصول افراد مشهور، پدیده‌ای عینی همچون مهارت در شکارِ یک حیوان نیست. بخش قابل توجهی از شهرت در دنیای امروز در بسترِ هنرِ حالا خارج شده از شکل خصوصی و سلطنتی و متکثر شده رخ می‌دهد. ما در روم باستان به سر نمی‌بریم که نقشِ بازیگر یک تئاتر برایمان اهمیت داشته باشد. در جهانِ ما شخصِ آن بازیگر است که اهمیت پیدا می‌کند؛ سیلوستر استالونه و آرنولد هستند که نماد آمریکای دهه‌های گذشته می‌شوند. این استحاله و پررنگ شدن "شخص" به جای "عملِ صورت گرفته" محدود به جهان سینما نیست و در تمامی حیطه‌ها می‌توان مثالی از آن ذکر کرد و البته در تمامی حیطه‌ها هم ساز و کاری با مغزِ تجاری، آن فرد مشهور را در خود حل می‌کند و به رفتارهایش جهت می‌دهد؛ (تفاوت ایران با سایر کشورها شاید در قدرت این ساز و کارها و رابطه‌شان با افراد مشهور باشد) _ خواننده‌ای اجرای زنده نمی‌گذارد و در اذهان عمومی ظاهر نمی‌شود، "قاضی" را خطاب قرار می‌دهد تا برچسب "معترض" بر او خودنمایی کند و این‌ها در حالی‌ست که وابستگی‌اش به نظام حاکم عیان است. آن یکی مهاجرت از ایران را "تلاشی برای آزادی" تصویر می‌کند و ملودی‌های کاور شده‌اش را پشت القاب "سلطان"ِ ساخته شده توسط فن‌ها پنهان می‌کند و دیگری طوماری از سختی‌هایی را که در نوجوانی متحمل شده رو به لنز دوربین ذکر می‌کند. شاعرِ سلبریتی در برنامه‌های پربیننده‌ی تلویزیون ظاهر می‌شود، فیلم بازی می‌کند و با ایجاد شبکه‌‌ای از "دوستان" و در بده‌ بستان‌هایی مدام از آن‌ها اعتبار می‌گیرد. آن‌ها را به جلساتش دعوت می‌کند و در عوض آن‌ها بر روی کتاب‌هایش نقد می‌نویسند و ... تحلیل‌گر سلبریتی، فن‌پیج دارد، لشکر طرفداران مجازی‌اش به دیگران حمله می‌کنند و در مضحک‌ترین کانال‌های تلویزیونی به جای استناد بر فکت‌های علمی، روی موج هیجان مردم جولان می‌دهد و مثال‌های بسیار دیگر. _ طبق تجربه‌ی شخصی و در قلمروی ادبیات، عموما شاهد رابطه‌ای معکوس بین کیفیت اثر ارائه شده و میزان شهرت بوده‌ام. شهرت از جایی در جایگاه بالاتر می‌نشیند و عنان را در دست می‌گیرد و حاصل چیزی جز "شتاب‌زدگی" نیست. شتاب‌زدگی هم منجر به بروز مشکلات بسیار از جمله تکرار در آثار آن مولف و به تبع آن کم‌رنگ شدن خلاقیت می‌شود. مولفِ سلبریتی از شکل طبیعی نوشتن دور می‌شود و آثارش سرشار از فرمول‌های مخاطب‌پسند می‌شوند؛ دست به خود‌وام‌گیری (تکرار مضامین و تصاویر آثارِ پیشن خود) و وام‌گیری از دیگران (که می‌تواند به سرقت ادبی منجر شود) می‌زند و بعد با توسل به همان ساز و کار ذکر شده و درواقع دست به دامنِ منتقدان و مترجمانِ "خودی" و البته "فن"‌ها شدن، تجدید اعتبار می‌کند. او تا لحظه مرگ اسیر این چرخه‌ی خودفریبی باقی می‌ماند. _ مخاطب این یادداشت سلبریتی‌های عرصه‌های مختلف نیستند. آن‌ها همواره بی‌تغییر خواهند ماند. مخاطب این یادداشت شمایید. اگر نامِ یک فرد در حیطه‌ای برای شما نسبت به عملکردش اولویت دارد، اگر بدون اینکه در آن حیطه دانشی داشته باشید و یا از نظرات افراد مختلف متخصص در آن حیطه مطلع باشید، آن فرد و عملکردش را در فضای مجازی و حقیقی تایید می‌کنید (لایک، به اشتراک گذاشتن و ...)، اگر به اشتباهات، کاستی‌ها و نواقص آن فرد (هرچقدر مشهور) فکر نکرده‌اید و او در هاله‌ای از تقدس برایتان به قهرمان تبدیل شده است شما به یک "فَن" تبدیل شده‌اید. اگر به یک "فَن" تبدیل شده‌اید، به درون خودتان بازگردید. آن‌جا چیزهایی برای اصلاح وجود دارد. _ - - #علیرضا_قاسمیان_خمسه @alirezaqasemian
Show all...
نسخه‌ی کامل تازه‌ترین شعر من :
Show all...
. همه چیز تمام شده است و این‌ زندگیِ پس از تمام شدن است. این بیدار شدن‌های پس از تمام شدن، قدم زدن‌های پس از تمام شدن، این در آغوش کشیدن‌های پس از تمام شدن است. تو همه‌چیز را در پیش از تمام شدن، جا گذاشته‌ای. تو نوری در تابیدن خورشید پیدا نمی‌کنی که به بیداری‌ات هدیه‌اش دهی. خیابان را پیدا نمی‌کنی که معنایی به قدم‌هایت بدهد. تو ردی از کودکی‌ات را پیدا نمی‌کنی که به آغوش مادر بیاوری. مشتی ته‌سیگار مانده فقط که به دره‌ها می‌بخشی. بذرهایی که درختانشان در تو خشکیده‌اند و فقط زمین را آلوده می‌کنند. آلودگی مانده است فقط و این‌ها را می‌توانستی برای کسی بگویی. کسی که می‌دانست تمام شدن درست در چه روز و چه ساعت و چه ثانیه‌ای اتفاق افتاد. کسی که می‌خواهی دلتنگش باشی اما تو دلتنگی را در پیش از تمام شدن، جا گذاشته‌ای. . . . از یادداشت‌ها #علیرضا_قاسمیان_خمسه @alirezaqasemian
Show all...