cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

پادزهرِ🍷من

به نام خداوند رنگین کمان نویسنده:گلبرگ_راد آثار:پادزهرمن✍️ رهایی✍️

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
20 695
المشتركون
-14224 ساعات
+4047 أيام
+1 54730 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

وقتایی که فیلم، سریال، کارتون و انیمه مود میبینی و دنبال دیالوگش میگردی، این چنل به دادت میرسه، یجوری دیالوگاش مودن که همرو گذاشتم پروفمم: @Aviothicw
إظهار الكل...
00:02
Video unavailable
1.14 KB
👍 1
من کاپیتام الماسی ام...❌ صاحب دار کشتی بزرگی که هر کسی ارزوشه روی عرشش بیاد. تا این که دختر چموشی در ازای اومدن روی عرشه پیشنهاد داد وارث من رو به دنیا بیاره. ولی من از اون دختر متنفر بودم، چون توی روز تولدم به دنیا اومده بود... حالت قرار بود با اومدن زیر من تاوان بدی بده‌.. https://t.me/+1s6c2yvF9Hc3Y2Y0
إظهار الكل...
اُقیــــانــــوســــــــ 🌊🌀

این رمان مخصوص بزرگسالان هستش و به همه سنین توصیه نمیشه 🔞🩸 پارت گذاری : شبی یک پارت بجز جمعه ها🫧 لینک بات مون : @ROSALINAMBOT به قلم : Rose🥀 تبلیغات :

https://t.me/+OyMLs6eDJoFhYzBk

#کاپیتان خشن و #سادیسمی دختری که زندگی شو نابود کرده عقد می کنه و شب اول عروسی رو کشتی بکارت شو می گیره🥃 با گریه رون زخمی رو لمس کردم باندپیچی شده بود : انقد تکون نخور زخمت باز می شه درد پا یه طرف بدنمو بی حس کرده بود با هر تکون تا مغزاستخونم می سوخت : می خواستم بزنم تو سرت شانس آوردی لحظه آخر پشیمون شدم🩸 دلم نیومد #عروسک مو به این زودی خراب کنم نگاه خیرش بدتر حال مو خراب می کرد تازه متوجه #لختیم شدم هیچی بجز #شورت_توری_قرمزی که عمه برام خریده بود تنم نبود گریم شدیدتر شد نباید گریه می کردم اون شوهرم بود https://t.me/+1s6c2yvF9Hc3Y2Y0
إظهار الكل...
00:03
Video unavailable
💦سکس روی آب🤤 دختری برای رهایی از فقر حاضر به بچه دار شدن ازکاپیتان کشتی میشه. کاپیتانی که بار اول جوری باهاش خوابید که از صدای ناله های دختر کل کشتی ... https://t.me/+1s6c2yvF9Hc3Y2Y0 #کاپیتان_وحشی #محدودیت_سنی 💦
إظهار الكل...
video.mp42.10 KB
sticker.webp0.05 KB
#پارت43 عصبی به پسر کوچولوی تخس روبروم نگاه کردم _درس نخوندی پس باید تنبیهت کنم زود شلوارتو بکش پایین ... با ترس‌نگاهم کرد شلوارش رو ارو پایین کشید اشک داخل چشم هاش مشخص بود انقدر ترسونده بودمش که حتی به مامان و باباش هم‌چیزی از تنبیه های متنوعم نمیگفت شلوار و شورتش رو دراورد خمش کردم رو میز و با خط کش اهنی روی باسنش ضربه زدم اروم ناله میکرد از درد صربه هام رفته رفته شدید تر شد که صدای جیعش بلند شد همزمان با صدای جیغش در باز شد و مهراد وارد اتاق شد هول شدم و خواستم داداشش رو صاف کنم که مچ دستم رو گرفت و فشار داد _خانوم معلم سسی ما .. داداشمو با چه جراتی تنبیه میکنی ؟ کی هستی تو مگه ترسیده خواستم مچم رو از حصار دستش جدا کنم که محکم تر فشار داد و تو یک حرکت رو شکم خمم کرد و شلوارو شورتم رو پایین کشید _هر اسپنکی که زدمت میشمری صدای جیع و گریه ت در بیاد یه چیزی کلفت میکنم توت ضربه ی اول و زد از درد باسنم رو‌منقبض کردم با صربه ی دومش جیغ بلندی کشیدم که زیپ شلوارش رو پایین کشیدو.... https://t.me/joinchat/AAAAAFBtcqPjwCACAjCJYw https://t.me/joinchat/AAAAAFBtcqPjwCACAjCJYw #sexy #سس_با_معلم_خصوصی_داداشش
إظهار الكل...
👍 1
قاضی شهوتی🔞⚖ #Part_1 دستش رو به واژنش رسونده بود و آروم نفس نفس میزد. عرق سردی روی پیشونیش بود و تو همون حال استرس زا شروع به مالوندن اون صورتی و تپلش کرد که حتی وقتی تو زندون بود تمیز و بدون مو بود! واژنش رو میمالوند و از ترس این که صداشو سربازا بشنون لباشو مدام گاز میگرفت. بدنش بی حد و مرز سکسی و کردنی بود.. هیچوقت نمیشد باور کرد که اون یه قاتل بود! قاتلی که روز معاشقه با شوهرش اونو به قتل رسونده باشه. زنی که اونقدر ح.شریه که حتی توی حبس هم نمیتونه ح.شر خودش رو کنترل کنه! آب تپل صورتیش سرازیر بود و حرکت دستش تند تر و تند تر میشد از داغی زیاد روسریشو درآورد و موهای لختش روی صورتش ریخت. خیلی زیبا بود! خیلی خیلی.. ماهرانه انگشتش رو وارد سوراخش کرد و خودش رو انگشت میکرد. انقدر توی لذت خود ارضاییش محو بود که متوجه نبود من دارم از چشمی در اتاق بازداشتگاه بهش نگاه میکنم و تموم حرکاتش رو زیر نظر دارم. حتی خودم هم نمیتونستم درک کنم چرا این وقت شب به اینجا اومدم و یه زن متهم به قتل رو زیر نظر گرفتم! https://t.me/+3U72xd5jy4k0YjZk https://t.me/+3U72xd5jy4k0YjZk https://t.me/+3U72xd5jy4k0YjZk https://t.me/+3U72xd5jy4k0YjZk فاحشه‌ی ح.شری داستان یه قاضی با نفوذ ۳۴ سالست که تو عمرش هیچ زنی نتونسته قلبشو تسخیر کنه. تا این که یه روز لا به لای پرونده های جنایی به یه پرونده‌ی قتل برمیخوره! پرونده ای که قاتل اون زن ۱۹ ساله ای هست که همسرش رو به طور مشکوکی به قتل رسونده! ترنم قاتل پرونده‌ی همسر کشی در عین لوند بودن و هورنی بودنش انقدر مظلومه که برای اولین بار دل و ایمون قاضی پرونده ، حاج حارث ارجمند رو میلرزونه و باعث میشه آقای قاضی جذاب قصه از هیچ تلاشی برای نجات دادن جان ترنم چشم پوشی نمیکنه اما... رمان دارای صحنه های بزرگسال است🔞🔥
إظهار الكل...
فاحـشه‌ی قاضـی🔞⚖

آقای قاضی با پوست سفید سوتین مشکی بسته بود، خودت بودی نمیکردیش؟ 🔞👅💦

👍 1
sexy aunt🔞 #part1 با حرص بهش نگاه کردم دستشو از زیر میز رد کرده بود و توی شورت خالم کرده بودو داشت میمالیدش درست بود عینکی بودمو چشمام ضعیف بود اما کور نبودم که جلوم اینطور رفتار میکردن یعنی فکر میکردن نمیفهمم؟! خالم در حین اینکه غذا می‌خورد و قاشق حاوی قورمه سبزی رو توی دهنش میذاشت مدام سرجاش وول می‌خورد و سیاهی چشماش میرفت!! یه روز مامان و بابام رفته بودن مسافرت و حالا من تنها همراه با خالم و شوهرخالم بودمو یه جوری رفتار میکردن انگار نیما کوره! نگاهم به شوهر خالم کشیده شد یه دستش کم بود که دو دستش رو توی شورت خالم کرد و حالا دو دستی داشت تپل خالم رو براش می‌مالید حقیقتا اگه میگفتم بین پام سیخ شده دروغ نبود اینجوری جلوی چشام رفتار میکردن و انتظار داشتن سیخ نشم؟ به هرحال منم یه پسر ۱۶ ساله بودم و توی دبیرستان از بچه ها شنیده بودم س‌کس خیلی حال میده مخصوصا اگه س‌کس با یه زن باشه چون دخترا همش تنگ‌ بازی درمیارن و همه چیزو زهرمار آدم میکنن اما زنای متاهل این چیزا براشون مهم نیست چون پرده ندارن و اینکه شوهرشونم همیشه توی س‌کس براشون کم میذاره https://t.me/+f4Q1x108d1g1ZDdk https://t.me/+f4Q1x108d1g1ZDdk پسری ۱۶ ساله ی دبیرستانی که عاشق خاله ناتنی متاهل خودش میشه🔞💧
إظهار الكل...
💦🌸💦🌸 🌸💦🌸 💦🌸 🌸 #مـدرســه_69🔞🔥 #پارت_1 _پوزیشن موردعلاقم 69 نظر تو چیه؟ تا حالا تو دهن هر دختری کردم راضی بوده میتونی از بقیه دانش آموزا بپرسی. با غیض سرمو تو کتابم کردم تا خودش بی خیال بشه. چقدر رک میگه همه دخترای مدرسه زیرخوابشن و حالا میخواد منو تست کنه. صدای خنده اشو شنیدم و کفششو روی صندلیم گذاشت و به سمتم خم شد و با تمسخر گفت: _میگن دو هموطن تو کشور غریب باید هوای همو داشته باشن بیا بریم دستشویی وقتی دارم لای پاتو میمکم تو وقتی از شدت شهوت میخوای غش کنی من هواتو دارم. دوستاش پشت سرش با این حرفش قهقهه زدن. اوپس پس حالا من سوژه قلدر و محبوب مدرسه شده بودم؟ نگاه همه روی ما جلب شده بود و اون با مرموزی خودکارشو زیر دامنم فرستاد که با حرص دستشو پس زدم. _پسر عجب رون سفید و توپری داری! الحق که دختر ایرونی گوشتی هستی مثل این دخترای خشک و شکستنی نیستی. ضربه ای به پاش زدم و از جا بلند شدم و سرمو بالا گرفتم تا این پسر محبوب مدرسه  و خوب ببینم که داشت با غرور و تحسین از سد تا پامو رصد میکرد. _ولی دخترا میگفتن زودانزالی داری که منم نمیتونم با پسری که زودی آبش میاد بخوابم. نگاهمو با تمسخر به سینه ورزشکاریش که بخاطر کروات شل و دکمه های باز پیراهنش پیدا بود، انداختم و با چندش گفتم: _ترجیح میدم پسر شاگرد اول مدرسه باهام لاس بزنه تا پسری که سه بار مشروط شده و هنوز تو مقطع دبیرستان گیر گرده. https://t.me/+hiR4Gcn-B7I0NjJk https://t.me/+hiR4Gcn-B7I0NjJk https://t.me/+hiR4Gcn-B7I0NjJk ریحانه تو مدرسه اسپانیا درس میخونه و خیلی خوشگل و محبوبه و دیان پسر قلدر و چندسال مشروطیِ مدرسه که با همه سکس داشته و با دست رد ریحانه به سینه اش یه روز اونو تو دستشویی مدرسه خفت میکنه و...🙊🔞💦
إظهار الكل...
🔞𝗣𝘂𝘀𝘀𝘆 𝗣𝗶𝗻𝗸🍼

شرت توری بپوشم جلوت لوندی کنم، بلدی کنترلتو از دست بدی بزنی جرررم بدی و کبودم کنی؟🤤🔞💦

👍 2