🩸💉خون برابر عشق⁦ ♥️⁩

به دختره میخوان #تجاوز کنن ولی دختره #فرار میکنه و خودش رو #نجات میده اما #عشقش به شدت #شکاکه و با سرووضعی که از دختره میبینه باور نمیکنه #دختر باشه! برای اینکه بفهمه راست گفته #دختره دختررو تو #پشت #بوم!...😱🔞 سریع با ترس از پنجره سمت پله های استراری اون #مهمونی پریدم که صدای #عربده های اون #عوضی ها بلند شد.. با سرعت بیشتری از پله ها بالا رفتم نه نه #سرنوشت امروز ازت #فرار میکنم نمیزارم #بی #آبرو شم !‼️🚫 صدای قدم های #تندشون رو پشتم میشنیدم.. رسیدم به در بالا #پشتبوم سریع بازش کردم و در محکم بستم و با #لرز و #ترس کلیدش رو برداشتم #قفل کردم !..‼️ یهو صدای #قدم های کسی با #بوی #عطر #تلخ آشنایی رو پشتم حس کردم با #شوک برگشتم که خوردم به اون #مرد‼️🔞 چشام رو باز کردم با دیدن #اریا یخ کردم!..😨‼️ نگاه پر #خشم #برزخیش رو #لباسم که #پاره شده بود و #موهای بدون #شالم چرخید... با #عربده ای که زد تمام ستون های بدنم لرزید:_ اینجاااا تو #پارتی چه #گوهییی میخووورییی !؟ به کی #سرویس دادی که الان این وضعتهههه!؟؟؟)🔞‼️ _ار..یا من..من ..بخدا ..کاری..نکردم..خودت..که میدونی..من #دخترم.. بخدا)‼️🚫 دستش رو محکم رو #دهنم گذاشت و نزاشت حرف بزنم محکم #کوبندم به دیوار از #درد چشام رو بستم ❌ با خشم #غرید:_اگه راست گفته باشی که با #کاری که #میکنم الان معلوم میشه #دختری!♨️🩸 ولی اگه الان بفهمم به من #خیانت کردی و #دختر نیستی #میکشمت سلین زنده به گورت میکنم!)💢 _ مگه ..چ..یکار م.. میخو..ای بکن..ی!؟؟)🔞‼️ پوزخندی زد و گفت:_ یعنی #نفهمیدی!؟)🔞 با بهت سرم رو به نشونه منفی تکون دادم که با صدای #خشداری گفت:_پس امشب میفهمی امشب یا مال من میشی یا مال مرگ!) ♨️‼️ بی درنگ #لباش رو #لبام گذاشت و با #خشونت بوسید و بقیه #لباسم رو سریع با #خشونت #پاره کرد و #پرتش کرد گوشه #بوم....🔞💯 میدونی این رمان تو تلگرام جنجال درست کرده دیگه همه دارن راجبش حرف میزنن!!!!🤯‼️ لینکش رو هر 2 ساعت یه بار عوض میکنه این اخرین لینک رایگانه رمانه!!!!‼️🤯 زودباش عضو شو که تا 10 دقه دیگه عضویت در کانالش پولیه!!!!😱‼️ فقط نگین من لینک رو پخش کردم🤯🔞👇 https://t.me/Aghoshgarmentezar

#پارتی_در_اینده✨ +ببین مثل ادم میگم به حرفم گوش کن رو مخم راه نرو ×به تو ربطی نداره ولم کن میخام برم چرا منو اینجا زندانی کردی؟! چرا من و با رفیقم جدام کردی؟! چرا داری پدر من و عموم رو عذاب میدی؟! +خب بزار بهت بگم چون حقتونع عذاب کشیدن چون وقتی کاری رو میگیم انجام نمیدین اخرش میشه این ×تو قدرت نداری پدرم میتونه نجاتم بده +پدرت(با خنده) پس بزار یه چیزی نشون بدم که خیالت راحت بشه چی ب چیه وقتی چیزی رو که نشونش دادم تو شک بود! باورش نمیشد که قدرت تیم ما در این حد باشه! تو شوک بود میخاست حرفی بزنه اما نمیتونست! +پس با من بازی نکن و رو مخ من راه نرو تا همین جا تیکه تیکت نکردم! از اتاق زدم! چرا وقتی میدیدمش قلبم میلرزید! اما نباید غرورم رو میشکتم! من باید قوی باشم! باید دلیل اینک این مدلی میشدم رو میفهمیدم! تو همین فکرا بودم که یکی از بادیگارد اومد و گفت اقا..... #میخایی_بقیشو_بخونی!✨ #بیا_چنل_زیر_تا_ببینی_چیشد؟!✨ #رمانی_با_کلی_اتفاق_خوب_هیجانی✨ https://t.me/joinchat/SEJ7_AvtsFGu09tV ایدی چنل✨ @hakem_ehsas_1400

#پارتی_در_اینده✨ +ببین مثل ادم میگم به حرفم گوش کن رو مخم راه نرو ×به تو ربطی نداره ولم کن میخام برم چرا منو اینجا زندانی کردی؟! چرا من و با رفیقم جدام کردی؟! چرا داری پدر من و عموم رو عذاب میدی؟! +خب بزار بهت بگم چون حقتونع عذاب کشیدن چون وقتی کاری رو میگیم انجام نمیدین اخرش میشه این ×تو قدرت نداری پدرم میتونه نجاتم بده +پدرت(با خنده) پس بزار یه چیزی نشون بدم که خیالت راحت بشه چی ب چیه وقتی چیزی رو که نشونش دادم تو شک بود! باورش نمیشد که قدرت تیم ما در این حد باشه! تو شوک بود میخاست حرفی بزنه اما نمیتونست! +پس با من بازی نکن و رو مخ من راه نرو تا همین جا تیکه تیکت نکردم! از اتاق زدم! چرا وقتی میدیدمش قلبم میلرزید! اما نباید غرورم رو میشکتم! من باید قوی باشم! باید دلیل اینک این مدلی میشدم رو میفهمیدم! تو همین فکرا بودم که یکی از بادیگارد اومد و گفت اقا..... #میخایی_بقیشو_بخونی!✨ #بیا_چنل_زیر_تا_ببینی_چیشد؟!✨ #رمانی_با_کلی_اتفاق_خوب_هیجانی✨ https://t.me/joinchat/SEJ7_AvtsFGu09tV ایدی چنل✨ @hakem_ehsas_1400

‌🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 عاشقانه ای ناب -چته قربونت برم؟ چرا لج می‌کنی شما؟ بچه‌ای مگه فداتشم؟ اشکام و پاک کردم و پر بغض نگاهش کردم. نوچ کلافه ای گفت و تنم رو به خودش چسبوند. روی پاهاش نشستم و با لب‌های برچیده نگاش کردم. -قربونت برم کی بزرگ میشی پس، تا کی میخوای مثل بچه ها وقتی گریه میکنی لب جمع کنی واسه من؟ بینیم رو بالا کشیدم. -خب بزار برم دیگه تو رو خدا! مگه چی می‌شه؟ همه این کارو می‌کنن. با اخم گونه مو نوازش کرد. -این‌که یک کاری رو هم انجام بدن به‌ معنای درست بودنشه! -نَه اما... اما... -اما و اگر نداره زلفا خانم. بارها بهت گفتم الآنم می‌گم، هر کاری که باعث آسیب رسوندن به جسم و روحت بشه رو حق نداری انجام بدی. هرچقدر هم که اصرار کنی، اجازه نمی‌دهم بری به تنت صدمه بزنی واسه یه تیکه آشغال...! 👋🏻🖤 https://t.me/joinchat/JcKqNjAxTeYyYTlk

🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥 با صدای #دادش تکون ریزی خوردم و سرم رو #پایین انداختم: - #خودسر شدی!🤬🔥 حالا می‌خوای #جانشینی قوی‌ترین باند #مافیارو پس بزنی؟ چطور به خودت #اجازه می‌دی جلوی من #مخالفت کنی؟!🤭🔥💥 #لب‌هام رو با زبون تر کردم و گفتم: - من حق دارم خودم برای #زندگیم💥 تصمیم بگیرم پدر! من نمی‌خوام #آدمی باشم که #قتل‌ مردم براش مثل یک کار روزمره‌ست!🌪 با پایان حرفم #سیگار رو از گوشه‌ی لبش برداشت و طی یک حرکت ناگهانی🔥 #اسلحه‌اش رو به سمتم گرفت؛ #بهت زده گفتم: - من #پسرتم! نمی تونی این کارو کنی!🥶💥 #پوزخندی زد و جواب داد: - من قصد کشتنتو ندارم، دو تا راه داری! یا #رئیس‌مافیا می‌شی یا به #روش خودم #تبدیلت میکنم به اونی که باید!🔥🔥 این یه بازی #تاریکه🌑🌑 یه بازی که دیر فهمیدم #شروع کنندش کی بوده🙂🚫 این یه بازی نفرین شده بود، نفرینم کرد و #تاریکی وجودم رو فرا گرفت♟🎭 به زور تبدیل به #شیطانم کرد ولی درون من، هنوز امید و #زندگی جریان داشت🌔🌒 درست یه جای تاریک از #وجودم☄🌊 حالا من به روش خودم بازی میکنم، برام مهم نیست #آخرش چی می شه!🌪 اونا منو تبدیل به یه شیطان و #نبش قبرم کردن🌫🌑، پس حالا باید پای #عواقب کارشون بشینن، و این یک #اخطاره!!!❌❌♨️♨️🔥🔥 قانون بازی https://t.me/joinchat/grg0kI2rH3FhM2Zk

#پارت_واقعی_رمانه 🔴😁 https://t.me/joinchat/JcKqNjAxTeYyYTlk لحظه آخر دستانش را جک کرد و خود را بالا کشید...با اخم در صورت غرق خنده زلفا غرید: _دِ لامصب همین الان گفتم نکن،خودت میخاری ها،کاری نکن بزنم... لبش را گزید و حرفش را ادامه نداد... زلفا اما انگاری که خوشش آمده بود و دست انداخت بر دور گردن بارمان... _مثلا چیکار میتونی بکنی هوم،هیچی،هیچکاری نمیتونی بکنی،آقای سرمست... _که هیچ‌کاری نمیتونم بکنم نه؟! ابرو بالا انداخت و حلقه دستانش را تنگ تر کرد... https://t.me/joinchat/JcKqNjAxTeYyYTlk دوباره شده بود همان زلفای هشت سال پیش... _نه نمیتونی...مرد باید... با قرار گرفتن لبای بارمان بر روی لبانش صدایش خفه شد و با اشتیاق همراهی اش کرد ... https://t.me/joinchat/JcKqNjAxTeYyYTlk مانند گذشته بارمان لبانش را گاز می‌گرفت...زلفا آهی از لذت در دهانش سر داد که بارمان عنان از کف در داد و دست بر زیر تونیک دخترانه اش برد و پهلو اش را چنگ زد https://t.me/joinchat/JcKqNjAxTeYyYTlk

هیش اینجا هیچکس زنده نیست👥نفس نباید بکشی، مگر اینکه اون اجازه بده🤫🤫🤫❌❌ این شروع یک بازیه که پایانش معلوم نیست، یه دنیای تاریک🌑 یه دنیای پر درد یه دنیای نفرین شده! دنیای شیاطین😈

#پارت_واقعی_رمانه 🔴😁 https://t.me/joinchat/JcKqNjAxTeYyYTlk لحظه آخر دستانش را جک کرد و خود را بالا کشید...با اخم در صورت غرق خنده زلفا غرید: _دِ لامصب همین الان گفتم نکن،خودت میخاری ها،کاری نکن بزنم... لبش را گزید و حرفش را ادامه نداد... زلفا اما انگاری که خوشش آمده بود و دست انداخت بر دور گردن بارمان... _مثلا چیکار میتونی بکنی هوم،هیچی،هیچکاری نمیتونی بکنی،آقای سرمست... _که هیچ‌کاری نمیتونم بکنم نه؟! ابرو بالا انداخت و حلقه دستانش را تنگ تر کرد... https://t.me/joinchat/JcKqNjAxTeYyYTlk دوباره شده بود همان زلفای هشت سال پیش... _نه نمیتونی...مرد باید... با قرار گرفتن لبای بارمان بر روی لبانش صدایش خفه شد و با اشتیاق همراهی اش کرد ... https://t.me/joinchat/JcKqNjAxTeYyYTlk مانند گذشته بارمان لبانش را گاز می‌گرفت...زلفا آهی از لذت در دهانش سر داد که بارمان عنان از کف در داد و دست بر زیر تونیک دخترانه اش برد و پهلو اش را چنگ زد https://t.me/joinchat/JcKqNjAxTeYyYTlk

هیش اینجا هیچکس زنده نیست👥نفس نباید بکشی، مگر اینکه اون اجازه بده🤫🤫🤫❌❌ این شروع یک بازیه که پایانش معلوم نیست، یه دنیای تاریک🌑 یه دنیای پر درد یه دنیای نفرین شده! دنیای شیاطین😈

🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥 با صدای #دادش تکون ریزی خوردم و سرم رو #پایین انداختم: - #خودسر شدی!🤬🔥 حالا می‌خوای #جانشینی قوی‌ترین باند #مافیارو پس بزنی؟ چطور به خودت #اجازه می‌دی جلوی من #مخالفت کنی؟!🤭🔥💥 #لب‌هام رو با زبون تر کردم و گفتم: - من حق دارم خودم برای #زندگیم💥 تصمیم بگیرم پدر! من نمی‌خوام #آدمی باشم که #قتل‌ مردم براش مثل یک کار روزمره‌ست!🌪 با پایان حرفم #سیگار رو از گوشه‌ی لبش برداشت و طی یک حرکت ناگهانی🔥 #اسلحه‌اش رو به سمتم گرفت؛ #بهت زده گفتم: - من #پسرتم! نمی تونی این کارو کنی!🥶💥 #پوزخندی زد و جواب داد: - من قصد کشتنتو ندارم، دو تا راه داری! یا #رئیس‌مافیا می‌شی یا به #روش خودم #تبدیلت میکنم به اونی که باید!🔥🔥 این یه بازی #تاریکه🌑🌑 یه بازی که دیر فهمیدم #شروع کنندش کی بوده🙂🚫 این یه بازی نفرین شده بود، نفرینم کرد و #تاریکی وجودم رو فرا گرفت♟🎭 به زور تبدیل به #شیطانم کرد ولی درون من، هنوز امید و #زندگی جریان داشت🌔🌒 درست یه جای تاریک از #وجودم☄🌊 حالا من به روش خودم بازی میکنم، برام مهم نیست #آخرش چی می شه!🌪 اونا منو تبدیل به یه شیطان و #نبش قبرم کردن🌫🌑، پس حالا باید پای #عواقب کارشون بشینن، و این یک #اخطاره!!!❌❌♨️♨️🔥🔥 قانون بازی https://t.me/joinchat/grg0kI2rH3FhM2Zk