نعنا🌻

براتون تولید محتوا کردم😌 با صدا گوش کنید

براتون تولید محتوا کردم😌 با صدا گوش کنید

البته لباس زیر لباس برای سوفی شلوار جین باید بخرم این لیست اپدیت میشود

پیش سحر سفارش دارم و از اونموقع هررررچی میذاره من میخوام بگم اینم بذار و بزووور جلو خودمو میگیرم😑 اومدم قشم و هرچی میبینم میخوام بخرم و اینجا هم بزووور جلو خودمو میگیرم. اخه واقعا چیزی نیاز ندارم و میدونم وقتی بخرم خودمو سرزنش میکنم بابت مصرف گرایی و جوی که درگیرش شدم.

دیشب هوا بهتر بود، یکککمی باد میومد یکککمیااا از نسیمم کمتر ولی همون خیلی تو دم هوا تاثیر داشت و میشد بیرون بود، رفتیم سیتی سنتر و خرید کردیم. یه آبمیوه گیر و یه همزن کاسه دار برای خواهرم خریدم، آبمیوه گیر رو گفتم تست کن سرش شلوغ بود گفت برو هتل تست کن، اوردم دیدم کار نمیکنه😐 بعد برند دیگه ای هم نداشت تو اون رنج قیمت بجاش بخرم حالا عصر باید برداریم بریم ببینیم چیکار میکنیم..

عه ینی خانم میزل رو نبینم😕 فک میکردم جالب باشه

دارم از آرامش اینجا کماال استفاده رو میبرم نه تنها حوصله م سر نرفته بلکه دوس دارم طولانی تر هم بشه.. تو یه اتاق که هیشکی باهات کاری نداره، غذا رو آماده میارن برات، لباساتو میدی میشورن اتو میکنن(این اتوش خیلی مهمه 🥲) بعد میان ظرفای ناهارو میگیرن ازت میبرن توام فقط به دختر کوچولوت میرسی و کاردستی و کارتون و بازی و کتاب خودتم کتاب و سریالتو تا خشتک میخونی و میبینی داخل اتاق بهشته، بیرون جهنم گرما🤣

۴قسمت جدید سریال بریجرتون رو دیدم یه قسمت افعی تهران دیدم کتابمو تموم کردم.. کتاب و سریال بعدی چی باشه🤔

😂عکس با فیلتر بسیار

من از وقتی بچه دار شدم و خونه نشین، کوچکترین معاشرتی که با مردم دارم میچسبه به جونم و انرژی میگیرم! از من درونگرا بعیده امشب هم موقع شام با همکاراشون که همه آقا هستن نشستیم یک ساعتی صحبت کردیم. اولش که بحثاشون تخصصی بود بعد این پسره که بالاتر گفتم داشت به همسر میگفت که فلان سیستم قطع شده بود و مردیم از گرما و اینا بعد همش انگلیسی و تخصصی :)) بعد گفتم من از حرفاتون هیچی متوجه نمیشم :/ گفت ساده تر بگم یه کولرمون قطع بود😂 اگه دومی هم قطع میشد مشکل بدی پیش میومد و خطر داشت. بعد دیگه اون یکی هم به جمع اضافه شد و متولد ۵۴ فک کنم و یه پسر ۱۷ ۱۸ ساله داره و دیگه بحث رو خیلی ریز بردیم سمت بچه و اینا 😂 شب خوبی بود آهان یه گروه دختر و پسر بودن که زوج بودن همگی پسرا اومدن تو لابی نشستن و دخترا بعدا بهشون پیوستن، بعد پسره گف هنوز ۲۴ ساعت نشده ما اینجاییم شما چند دست لباس عوض کردین؟😂 بعد ازم خواستن چندتا عکس بگیرم ازشون و دیگه رفتن بیرون.